فقط وزارت علوم باید برای ارتقای اساتید یک آیین نامه جدید تهیه کند. چون تمام این کارها برای ارتقای اساتید انجام میشه. باید اجرایی بودن و عملگرایی اساتید مورد ارزشیابی قرار بگیره و نه صرفا انتشار مقاله و کتاب. نمیدونید برای ارتقا اساتید چه روغنی از دانشجو میکشن. جناب رییس جمهور هم به جای شعار " چند تا مقاله ای اس ای؟؟؟" بهتر است به وزارت علوم دستور تغییر در آیین نامه ارتقا را دهند. ببینید چند تا استاد میتونن ارتقا پیدا کنن.
نکته ظریف: در دانشگاه افرادی استخدام شده اند که توان تالیف مقاله و کتاب را ندارند و کسانی استخدام نشده اند که توانایی دارند و برای آن ها کتاب و مقاله می نویسند!!! ... البته همه اساتید دانشگاه اینطور نیستند.
وقتی معیارها سیاسی است افراد فکر می گنند چگونه استفاده کنند. امروز در دانشگاه همه دستمال ابریشمی دارند و در مقاله نویسی تقلب می کنند . دولت نیز بدون انکه بفهمد هدف از مقله چیست به تعداد کار دارد . تمامی مقلات غیر مفید برای ماست . دولت باید مرتبه و ارتقا را به کسانی دهد که مشکلی از صنایع کشاورزی و.... را حل کند. امروز وقتی یک استاد حقوق جند برابر یک مخقق بدون مدرک یا یک همکلاس سابق خود که کار دیگری انتخاب کرده همه مایلند استاد دانشگاه شوند و اگر استاد در طول سال 8 ساعت کلاس برود و یک مقاله درست یا نادرست داشته باشد اصلا لازم نیست در دانشگاه فعال باشد و حتی خضور داشته باشد . مشکلات زیادی در دانشگاه ها هست و کسی جرات وارد شدن به انها را ندارد. و دانشگاهیان را از متن جامعه جدا کرده اند تا این گروه مهم سر گرم خود باشند
وقتی سیاست رسمی کشور فقط تولید مقاله است (بدون توجه به کاربرد آن در کشور) این ناهنجاریها قابل انتظار هستند. میلیاردها ریال از منابع ملی کشور صرف آموزش عالی میشود درحالیکه این مجموعه هیچ ارزش افزوده ای برای صنعت کشور ندارد!
مشکل سیستم مدیریت دانشگاهها و نظام ارتقا است که از استادان هیچ انتظاری ندارند جز اینکه ماشین چاپ مقاله شوند!! برای دوستانی که اطلاع ندارند عرض میکنم که طبق قوانین کشور همه دانشگاهها هیات امنایی شدند که فارغ از مقررات کشور فضایی بهتر برای اعضای هیات علمی فراهم شود ولی در عمده دانشگاهها مثل دانشگاه فردوسی مشهد، زابل، ... با اهرم این هیاتهای امنا چنان فشارهایی برای امور اداری، سرکوب نظری و سلایق، چاپ مقالات بی کیفیت به هیات علمی وارد میشود(بدون توجه به رسالت اصلی آموزش در دانشگاه) که همه آرزوی کارمند معمولی شدن را دارند. بزودی اینها هم از لحاظ کیفیت مثل داشگاه آزاد خواهند شد
مقاله پخته و به جایی بود و به یکی از دردهای کشور اشاره داشت. متاسفانه کمیت گرایی جای کیفیت گرایی را گرفت هاست.
استادی میشناسم که سالی 30 مقاله تولید می کند همه سطح پائین و بدون نواوری و استادی که سالی دو مقاله با کیفیت تولید میکند. مدیران به فکر باشند
همین هست که نخبه ها فراری هستند. آیا به نظر شما در چنین محیط کثیفی امکان تحصیل صادقانه وجود دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه بسا چنین افراد بیسوادی که به سادگی دکترا میگیرند و با مقاله های خریداری شده رزومه قوی برای خود جعل می کنند، با پارتی بازی ها، در اولویت های بسیار بالاتری از دانشجویان نخبه شریف قرار میگیرند و جالب آن است که بدون هیچ عذاب وجدانی حس برتری و ریاست هم نسبت به آن ها دارند.