امان از قول هاي بي عمل مسئولين براي حل مشكل ترافيك- بيشتر از تعداد خودروها قول هاي مسئولين بود كه عملي نشد- يادش بخير يك روز رئيس جمهور دوره اصلاحات دير در دانشگاه براي سخنراني حاضر شد و علت آنرا ترافيك عنوان نمود ، كه بعد از چند روز آقاي احمدي نژاد كه شهردار بود گفتن هنوز دير نشده چند ماه ديگر از رياست جمهوري شما باقي است فكري بكنيد ... پس از اين ماجرا خودش شد رئيس جمهور كه ايشان نيز نتوانستن كاري بكنند . نتيجه اينكه حل ترافيك در دست يك نفر و دستور يك نفر نيست بايد چاره اي كرد . همچون برجام كه با خرد جمعي به يك نتيجه اي منتهي شد. تا كي !!!!!!!!!!!!!!!!!

سواری زدگی !!!
باید اول وسایل حمل و نقل عمومی حداقلی فراهم بشه بعد از مردم بخوان ماشین نیارن!

این کاملا واضح است که سیاست دولتها بر افزایش استفاده از وسایل نقلیه شخصی است و در این شکی نیست. به راحتی می توان این رویه را تغییر داد. فقط لازم است اتوبوس به تعداد کافی وارد و مورد استفاده قرار گیرد. ولی سیاست تولید خودرو و صنعتی که تنها معنای آن تولید خودروست چنین اجازه ای به دولتها نمی دهد. همانطور که دولت نتوانست در مقابل ورشکستگی خودرو سازان ساکت بنشیند و با دادن وام عجیب، انبار خودرو سازان را خالی و ترافیک خیابانهای شهر را بدتر کند. اینها ایراد مردم نیست چرا که خود من هیچ تمایلی به استفاده از اتومبیل شخصی نداشته و تنها به دلیل در دسترس نبودن اتوبوس و مترو در منطقه خود مجبور به استفاده از خودرو هستم.

یه مشکل عمده دیگه رو نگفتین و اون هم دوربرگردانهای غیراصولی هست که باعث می‌شه کیلومترها مسیر بی‌دلیل طی شده تا ترافیک و آلودگی ایجاد بشه. سیستم مسیرهای غیرهم‌سطح در بلندمدت و در کوتاه‌مدت روش چراغ قرمز سنتی خیلی برای کم کردن ترافیک بهتر هست.

پایتخت باید عوض شود و اردبیل پایتخت شود تا اردبیلی ها بشن بچه تهرون

میخواهید مردم رو به اسب بیارن

تهران شهري است كه به ويژه در سال‌هاي اخير تنها يك استراتژي در مديريت شهري و توسعه داشته !و آنهم اصالت مطلق سود فردي است ! كوچكترين نشاني از درايت و خرد و انديشه جمعي در اين شهر نيست حتي پروژه هاي دهشتناكي مانند پل دو طبقه صدر نيز حاصل يك واكنش احساسي و جناحي و گروهي شهرداران حاكم بوده است و در واقع تهران نمادي است از يك فرهنگ بيمار وگرنه تحت هيچ شرايطي در يك بيابان نمي‌بايد نزديك 20 ميليون جمعيت جمع آيد .

یکی ازعلل اصلی شلوغی تهران اینه که اشتغال درشهرستانها وروستاها نیست ویا خیلی کمه ، وهمین موجب شده خیل عظیمی ازافراد بیکار وبی شغل ودرآمد ریخته اند توتهران تا لااقل قوت لایموت خود وخانواده هاشونو در بیارن.بدنبال همین موضوع ، چون هزینه زندگی درتهران بالاست لذا مجبورند درپی شغلهای دوم وسوم باشند تابتوانند لااقل با درآمد شغل دوم وسومشان ، کرایه خانه شون رو دربیارند .و این معضل باعث شده که ترددها و حجم اتومبیلها بیش ازظرفیت تهرانه ونیز پیک ترافیک اگر حدود ساعت 16 یا 17 بود اینک تاساعت 22 یابیشتر نیز ادامه داره ،^ متاسفانه

آدم تنبلی توی رشت یک تاکسی پلاک تهران دید، یکدفعه داد زد : ونک!

یکی از دلایل سواری زدگی اینست که اکثر ساکنان این شهر که از قضا اهل این شهر هم نیستند خودشان و خانوادشان کنار خیابان ایسادن و منتظر وسایل عمومی بودن را کسر شان خود و سواره بودن را یکبرتری و افتخار می دانند .
دیروز جلوی یک نانوایی چیزی نماننده بود که طرف با ماشین وارد نانوایی شود و تاحد ممکن به صف نزدیک و پیاده شد . این دیگر به رشد فکری و مدنیت مربو ط است تا نبود امکانات شهری .