در کشور ما انتخاب و رای اعتماد به وزیر آموزش عالی از بزرگترین چالشهای رئیس جمهور است مانند دوره پیشین و خیلی از افراد با معیار فتنه نتوانستند رای اعتماد بگیرند ظاهرا مهمترین معیارها برای وزیر علوم چیزی غیر از علم است آنوقت انتظار داریم پیشرفت علمی داشته باشیم
وقتی دررشته های پزشکی پردیس های خودگردان دانش آموزان پولدار وکم استعداد راجذب می کنند ودر عوض دانش آموزان مستعد پشت دروازه می مانند انتظار داریم رتبه بهتری کسب کنیم اول این آشفته بازار را باید جمع کنیم تا افراد با استعداد اما کم درامد به دانشگاه راه یابند
من دو پسر دارم با گذاشتن وثیقه به وزارت علوم از ایران برای ادامه تحصیل رفته اند و در حال از بهترین دانشگاه ها ( MIT-KTH) دکترا گرفته اند جزو نخبه ها هم شناخته شده اند و وثیقه هایشان هم توسط وزارت علوم ضبط شده است برای ارتش هم پروژه انجام داده اند یعنی تمام وظایفمان را انجام دادیم ولی برای دادن معافی چنان بلایی سرمان آورده اند که از خیر ایران گذشته و علی رغم علاقه برای انتقال دانش به کشور شرایط تحقیر آمیزی میخواهند تحمیل کنند که بهتر است همانجا بمانند .
وقتی استاد دانشگاه به راحتی و بدون ترس از بررسی صاحبان خرد با غرور عنوان می کند که در سال گذشته موفق به نگارش 100 مقاله علمی-پژوهشی شده است و در جشنواره تقدیر از پژوهشگران برگزیده نیز جایزه می گیرد اوضاع بهتر از این نمی شود. چگونه هر 3روز و اندی می توان یک مقاله تحقیقی اصیل نگاشت.
دانشگاههای ما به تجارتخانه هایی برای تولید و دلالی مقالات بی کیفیت تبدیل شده اند و آموزش نیز قربانی این سیاست غلط وزارتخانه شده است.
آیا به استادی که با عشق و علاقه در جهت ارتقاء کیفی آموزش قدم برمی دارد بهایی می دهند. دانشجوی بیچاره ی تحصیلات تکمیلی مقاله می نویسد و نام استاد راهنما را اول می زند. گرنت و پژوهانه و ارتقاء شغلی و افزایش حقوق نصیب استادان عالی رتبه می شود.
از همه آنهایی که در بهترین دانشگاههای ایران درس خوانده اند بپرسید که آیا استاد شما نقشی در ارتقاء سواد علمی شما داشت؟ آیا توانست برای یکبار هم که شده مشکلی را مرتفع کند؟ اما ادعای همه ی آنها گوش فلک را کر کرده.
آیا نوشتن یک مقاله واقعی پژوهشی در زمینه های ریاضی و مهندسی به همان اندازه هوش و استعداد و توان علمی نیاز دارد که نگارش یک مقاله در ادبیات و علوم انسانی؟ آیا هر دو طایفه باید با یک معیار مورد قضاوت قرار بگیرند؟
کمیت مقالات مهم است یا کیفیت؟
آیا پژوهشگران برترما و کارخانه های تولید مقاله از نظر آموزشی هم توانا هستند؟
خداوند به آینده رحم کند. روزی فرا خواهد رسید که جامعه به این برآورد میرسد که تحصیل در دانشگاههای ایران عملا هیچ نفعی ندارد.
حداقل حقوق یک هیات علمی با پایین ترین مرتبه 6 میلیون است و حداقل حقوق یک هیات علمی استاد تمام 20 میلیون تومن است و این غیر از پولی است که به ایشان برای راهنمایی و حق تالیف مقالاتی داده میشود که هیچ نقشی در نوشتن آنها نداشته و تمام کار آن را دانشجویان بیچاره انجام داده اند. عامل سطح پایین دانشگاه های ایران در درجه اول اعضای حریص هیات علمی هستند که علمشان مال 50 سال پیشه و یا سهمیه ای هستند.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۷
برادر جان اطلاعات شما کاملا غلط است. حقوق هیات علمی با پایین ترین مرتبه در تهران 3.5 میلیون تومان است. استاد تمام با 20 سال سابقه حدود 7 میلیون تومان حقوق دریافت میکنند
مشکل اساسی علم در کشور ما به این نکته بر می گردد که ما همیشه دنبال کمیت گرایی بوده ایم نه کیفیت گرایی. تولید علم تعریف دارد. تعداد مقالات ملاک تولید علم نیست. راه را اشتباه می رویم. وقتی ملاک ارتقا اساتید تعداد مقاله باشد نه کیفیت آن، وقتی معیار تولید علم در ایران تعداد مقالات هست نه تعداد ارجاعات به مقاله های ایرانی، وقتی برای بالا بردن تعداد مقاله به دزدی علمی روی می آوریم به طوری که پارسال در جهان سرافکنده شدیم، آن وقت با تنزل چایگاه که هیچ با نابودی علم در کشور روبرو می شویم
برادر من شما بگو کجا درسته که حالا از خرابی دانشگاهها میگی؟؟؟ اتفاقا بنظر میرسه با همون سرعتی که بقیه پیشرفت میکنن ما به عقب برگردیم که بحمدالله داریم کارمون رو بنحو احسن انجام میدیم.