اصولا من هنوز نمیتوانم درک کنم چگونه فردی که نخصص نداشته باشد یا تخصص پایین تری داشته باشد میتواند منعهد باشد. این تناقض تنها باعث میشود تنها افراد مجیز گو و نالایق بر مناصب نامناسب قرار گیرند که نتیجه اش معلوم است.
هنوز هم يك خاطره بزرگ از شهيد بزگوار ميدان نبرد و جنگ هاي نامنظم شهيد دكتر چمران دارم كه خبرنگاري از ايشان پرسيد در انتخاب مسئولين تعهد بهتر است يا تخصص و ايشان در جواب آن خبرنگار گفتند تخصص بهتر است با تعهد.
بعداز38سال تازه فهميدم منظور دكتر چه بوده !!!
منظورش اين بود متخصص را زير پرو بال تعهد بگيريد و از تخصصش استفاده كنيد و همزمان اورا متعهدنيز پرورش دهيد .
كاري كه متاسفانه به آن توجه نشد و متخصصين را يا فراري داديم و يا كنار زديم .
متاسفانه اين عملكرد هنوز دربعضي از سازمانها مثل وزارت نفت ادامه دارد .
آقا این ها را به مردم نگویید مردم خودشان می دانند. این ها را به مسئولین بگویید و به آنهایی که بدون داشتن صلاحیت و صداقت کار میکنند و اوضاع را به شکلی درآمرده اند که نمی بایست!
1- در جامعه ایران دو نهاد/ سازمان از دیرباز در علم، فرهنگ عمومی و توسعه نقش داشته اند و آن دانشگاه و حوزه بوده است.
2- هردو ماهیتی وارداتی داشته اند. حوزه ها با آیت اله حایری از حدود سال 1300 از نجف و کربلا و دانشگاه ها(با تأسیس دانشگاه تهران) از سال 1313 آغاز به کار کرده اند.
3- اگر بپذیریم که کارکرد اولیه علم و دینحل مسایل و رفع نیازهای محیط اولیه آن هاست، هردو دانشگاه و حوزه برای رفع و حل مسایل ایران به دلیل وارداتی بودن، هدف گذاری نشده اند.
3- دانشگاه جامعه را به غرب گرایی و حوزه به عرب گرایی سوق و سمت و سو داده اند.
4- بر این اساس حوزویان مدعی تعهد و دانشگاهیان مدعی تخصص هردو بانیازها و مسایل جامعه ایران بیگانه و عموما در شناسایی و حل مسایل سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و اجرایی - اداری این جامعه ناتوان شده اندو بیگانگی اجتماعی این هردو ریشه ناکارکردی هاست.
5- تلاش های بومی سازی علوم دانشگاهی و به روز سازی احکام دینی از این جهت فایده بخش نشده است.
6-حالا ریشه فرار مغزها به سمت کشورهای غربی و سوق دادن مردم و جامعه به سمت زیست جهان عربی با این ریشه یابی آشکار می گردد.
7- و هرچه زمان می گذرد، بر شدت فاصله این هردو از حل مسایل جامعه بیش تر می گردد و پر پیداست، همواره آینده پرابهام تر از گذشته شده و می شود.
8- چاره چنین واگرایی و بیگانگی با مسایل جامعه ایرانی چیست؟
جانا سخن از زبان ما می گویی . اما خدا را شکر از متخصصان ایرانی جای دیگه استفاده میشه . ولی کاش ژن خوبهای ما سری به اونا میزدن تا اونها هم مفهوم بدبختی را میفهمیدن