الان یه سوال وجود داره که یعنی توی این مملکت حتی یه سازمان امداد و نجات با نیروهای متخصص جستجوی کوهستانی وجود نداره که برای عملیات جستجو از ورزشکاران و اسکی بازان و کوهنوردانی که تخصصشون مختص تفریح و ورزش و نه عملیات جستجو و نجات به صورت حرفه ای هست استفاده میشه؟
وقتی عمر مفید اکثر هواپیماها و قطارها و خودروهای ایران تمام شده یا نزدیک به اتمام است باید برای جلوگیری از مسافرتهای غیر ضروری ، چاره اندیشی شود . چه علتی دارد که برای کارهایی که با تلفن یا فکس یا ایمیل میشود
انجام داد ، ریسک سفرهای هوایی را به جان خرید و بدهکار دولت هم شد؟!
نوع حوادثی که برای کشور ما رخ میده خیلی خاص وعجیبه و جای تامل وتفکر داره ، پلاسکو ، سانچی و این آخری هواپیمای آسمان هر کدوم از اینها هفته ها ذهن مردم رو درگیر میکنه باز ماندگانشون ومردم رو زجر کش میکنه . ...
ای کاش یکی مشخص می کرد که این هواپیما و سایر هواپیماهایی که در ایران به کوه برخورد کردن، دلیلش چی بوده، ما مردم عادی که از توانایی مدل های مختلف هواپیما اطلاعی نداریم و بنده شخصاً تصورم اینه که هواپیما باید در یک ارتفاع بالاتری با اختلاف ارتفاع ایمن تری نسبت به ارتفاعات در مسیرش حرکت کنه یا اینکه اگر توانایی این ارتفاع را نداره، مسیر طولانی تر و کم خطر تری را انتخاب کنه، بنابراین اگر هواپیماهای برخورد کرده از نظر توانایی این توان پروازی در ارتفاعات را ندارن که یک بحثه و اگر اطلاع رسانی از برج مراقبت یا توان خلبان در این مورد نقش داره و مشکل اینها بوده یک بحث دیگست، در هر دو حالت وضعیت مسئولیتی که باید بازخواست بشن و پاسخگو باشن روشنه و حداقل تکلیف افکار عمومی روشن تر میشه
این تجربه های تلخ فقط یک پیام مثبت واسه مردم دارد و ان اینست که فقط خودتان باید بهمدیگر کمک کنید و ادعاها و شعارهای مسولین را باور نکنیم و خودمان پشت همدیگر باشیم . و در انتخابات بعدی دقت کنیم اسیر شعارها و جنگهای زرگری حضرات نشویم و خواسته های برحق خود را بصورت قانونی و ارام ولی مستمر و پیگیر مطالبه کنیم و اجازه ندهیم با پول خودمان مارا اغفال و گمراه کنند .