با مراجعه به سازمان ها و ادارات دولتی به وضوح متوجه میشوید افراد تحصیل کرده مستعد و با استعداد بیکار در خانه نشسته و یه عده آدم مسولیت نپذیر،و...در این ادارات مشغول به کار(چرت زدن) هستند.
در این سیستمی که داره کار میکنه.اصل انحصار در همه زمینه ها (تکرار میشود همه زمینه ها)جاری و ساری است و اصل رقابت آزاد اصلا جایگاهی ندارد.منبعد سئوال بی مزه نپرسید
به نظر من که عالیه. با فوق لیسانس دانشگاه تهران(که البته دکترا قبول شدم خود دانشگاه تهران اما به علت شایسته سالاری ترجیح دادم ادامه ندم!) به هزار بدبختی یه کار پیدا کردیم داریم زندگی میکنیم ازونور یه نفر با دیپلم میشه رییس و مدیر. به نظرمن بهتر ازین ممکن نیست. ما انقدر به تحصیلات اهمیت میدیم اول هرپی دیپلمس کردیم رییس و مدیر دیگه یکم دیر شده(که اشکالی نداره البته!) تهش رسیده به فوق لیسانسو دکترا. عالیهههه عالییییییییی
تنها چیزی که در ایران به هیچ کار نمیاد تخصص است. اینجا بهشت دلالها و پارتی بازی ها است.
من که بعد 15 سال تلاش و پشت سر گذاشتن چالشهای سنگین به این نتیجه رسیدم بهتر است بیشتر از این عمرم را در این کشور هدر ندهم.
برای نخبگان جو مناسب نیست.
برای نخبگان خبره یعنی نخبه دارای تجربه زیاد ، جو نابودگرانه است.
به تعبیر من اقتصاد ایران بیش از 80% دست شرکت ها و سازمانهای دولتی و خصولتی است.در این بخش به نخبگان و خبرگان نیازی احساس نمی شود مگر بعنوان ویترین آن مجموعه .مسئولان این بخش ترجیح می دهند نیازهای جامعه و کسب و کار خود را از طریق سفر های خارجی تامین کنند و یا پروژه ها را در شرکت های خصولتی بصورت دلالی بچر خوانند و هر طبقه ای سهم خودش را از آن پروژه بر دارد لذا از پیمانکار آخر خط هم کاری تحویل نمی شود و کسی هم پیگیر نتیجه نیست! در چنین زنجیره ای ، نخبه بدرد نمی خورد و جایگاهی ندارد مگر همان ویترین باشد.
در بخش خصوصی(20%) که منظور کسبه و شرکت های خصوصی است بعلت بسته بودن و آلودگی فضای کسب وکار کشور، جریان اقتصادی قابل توجهی جریان ندارد و شرکت های خصوصی واقعی دستشان به پروژه ها نمی رسد و یا اگر طرحی هم داشته باشند بعلت نداشتن توان مالی مناسب، مجبور به رجوع به بخش خصولتی بوده و آینده آنها توسط بخش خصولتی بلعیده می شوند. لذا نخبگان و خبرگان این بخش مجبور به مهاجرت به کشورهای دیگر هستند.
نگاه کنید در کشورمان چند صنعت "واقعی!" مانند فیسبوک، گوگل، ویندوز،اینستاگرام و .... داریم؟ آیا دقت کرده اید هیچ سرمایه گذار خصوصی در کشور نداریم؟ آیا دقت کرده اید تمام سرو صدا های سرمایه گذاری و استارتاپ و ... حول دلالی می چرخد و واقعیت ندارن؟بجرات می گویم جایگاهی برای خبرگان و نخبگان نیست زیرا آلودگی شدید فضای کسب و کار و طوفانهای اقتصادی گاه و بیگاه، توان اقتصادی بخش خصوصی واقعی را کاهش داده است.
در کشوری که اگر ول بگردید و فقط بدانید کی موج اقتصادی بد بعدی می آید بتوانید سریع از بانکی مثلا 10 میلیارد وام جور کنید و ملکی بخرید پس از وقوع فاجعه ملک شما شده 30 میلیارد و نه تنها اصل و بهره بانک را می دهید ، 10 میلیارد در جیبتان می ماند و در رسانه ها هم قیافه کارآفرینی بخودتان می گیرید و می گیویید که زاکربرگ ایرانید.چه نیازی به علم و دانش و حلال مشکل بودن است؟
در کشوری که ارز کشور های دیگر کالا حساب می شود و احتکار میشود همان مثال فوق جاری است.آیا برای کسی مهم است که خبره ای می تواند اقتصاد کشور را تثبیت کند یا که یک نخبه دیگر می تواند به قدرت اقتصاد کشور بیافزاید یا وضع معیشت و رفاه مردم را بهتر کند؟
در این کشور 4 دسته نخبه یعنی دلالان ، پزشکان ، وکلا و سیاسیون در سودند و بقیه خسر الدنیا هستن.
آیا گوش شنوا و یا چشم بینایی هست؟
آقا تورو خدا دست به دلمون نگذار! خیر سرمون رفتیم درس خوندیم خارج از کشور نه با جیب بیت المال بلکه مرخصی بدون حقوق و با هزینه شخصی دکترا گرفتیم الآن همه مدیران یا حتی کارکنان محل کار شده اند دشمنمان. گناه نکردیم که رفتیم درس خوندیم. یارو بابا اسمش را بلد نیست به انگلیسی بنویسد و دست چپ و راستش را تشخیص نمیدهد بهمون می گه مگر شاخ غول شکستی رفتی خارج درس خوندی. مدیر عامل شرکت بهش لیسانس و فوق لیسانس را هدیه کردند آنوقت تمام رفتارهای مدیریتیش اشتباه است بعدش مدعیه منم فوق لیسانس دارم و ادعایش می شود. این مملکت هیچ وقت پیشرفت نمیکند
یه جماعت 100 نفری ثابت مقام های اصلی کشور رو اشغال کردن . این 100 نفر یک جماعت 1000 نفری رو تعیین کردن که تمام پست ها و مقام های مدیریتی رده بالا و رده میانی رو در دست گرفتن. بقیه هم آشنا و خویشاوند این 1000 نفر هستند و شغل ها بین همین ها دست به دست میشه .
جای جوان نخبه جویای کار کجاست ؟ کار با ماهی 1 میلیون تومن، با منت و به عنوان جزیی ترین کارمند، برای کارهایی که هیچ کس حاضر به انجامش نیست.