به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه ۲۹ مهرماه در حالی چاپ ومنتشر شد که رکورد تازه مرگ ناشی از کرونا با آمار ۳۳۷ نفر در ۲۴ ساعت تیتر یک تعدادی از روزنامهها در صفحه نخست شده است. روزنامه ایران در کادری با پس زمینه مشکی عنوان عدد ۳۳۷ را با توضیح آمار تلخ و نگران کننده کرونا برجسته کرده است. آفتاب یزد نیز تیتر درشت روز سیاه کرونا را تیتر یک کرده است.
ماجرای کمبود انسولین نیز دیگر موضوع روز است که در گزارشهایی در تعدادی از روزنامهها از جمله جام جم مورد توجه قرار گرفته است.
در بخش تحلیلی روزنامهها نیز موضوع استیضاح و پیشنهاد برای استعفای روحانی که مدتی است در رسانهها مطرح میشود مورد نقد و بررسی مخالفان و مخالفان آن قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
غلامرضا کیامهر در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه جهان صنعت با عنوان کاش رییسجمهور مژده بهتری به مردم میداد نوشت: در یک نگاه گذرا متوجه خواهیم شد که جامعه ایران امروز از چند گروه متفاوت و متمایز از یکدیگر تشکیل شده است. گروه اول دولتمردان و حلقههای پیرامونی نزدیک به آنها، مدیران اجرایی دولت تا سطوح مدیران میانی ارشد و نیمهارشد، صاحبمنصبان و مقامات حکومتی تا ردههای میانی، فعالان اقتصادی برخوردار از رانت، تجار و بازرگانان فعال در حوزه صادرات که کمترین نقشی در تولید محصولی که صادر میکنند ندارند و تنها از مزیت درآمدهای ارزی آن استفاده میکنند ضمن آنکه از مصائب و مشقتهای تولیدکنندگان و صنعتگران هم در امان هستند، صاحبان مشاغل آزاد و واسطهگری پردرآمد، مدیران ارشد مدیریتهای شهری و درصد بالایی از نمایندگان قوه قانونگذاری کشور که سر جمع آماری این گروهها که درصد اندکی از جمعیت هشتاد میلیونی کشور را تشکیل میدهند و افراد آن خصوصا در حوزه تشکیلات دیوانسالاری دولتی به دلیل برخورداری از سطح بالای حقوق و انواع مزایای شغلی و نیز به دلیل فاصلهای که به مروز زمان میان آنها و بدنه جامعه ایجاد شده و دلایل بسیار دیگر اصولا برایشان موضوعی به نام گرانی، تورم، سختی معیشت، افزایش کمرشکن هزینه زندگی و دارو و درمان، نداشتن مسکن و سرپناه و مصائبی همچون پدیده زبالهگردی، بیکاری و نداشتن وسیله امرارمعاش قابل درک و دریافت نیست و حلقه اطرافیانشان هم مانند آجودانهای ماری آنتوانت همسر لویی شانزدهم در زمان انقلاب کبیر فرانسه که هرگز کلمه گرسنگی به گوشش نخورده بود اطلاعات پاکسازی و رتوششدهای از وضعیت اقتصادی کشور را به اطلاعشان میرسانند و آنها هم بر اساس همان اطلاعات و اختیاراتی که قانون به آنها داده برای معیشت و آب و نان و زندگی آن گروه اکثریت تصمیمگیری میکنند که خروجی تصمیمگیریهای این اقلیت کوچک آماری را در اقتصاد و در زندگی مردم به چشم میبینیم.
به کلام دیگر در مقابل این جمعیت کوچک آماری از مسوولان و کارگزاران مملکت فارغ از مشکل افزایش نرخ ارز، گرانی و کمیابی، اکثریت بزرگی از حقوقبگیران ردههای میانی به پایین و کارمندان شاغل و بازنشسته سازمانهای دولتی و گروههای کارگری شاغل و بازنشسته وجود دارند که حقوق و دستمزدهای ریالی آنها به هیچوجه تکافوی هزینههای دلاری زندگی آنها را که به خصوص در این چند سال آخر عمر دولت آقای روحانی شدت بیسابقهای گرفته نمیدهد و دولت هم در توجیه تمامی این مشکلات و گرانیها توجیهی جز تحریمهای اقتصادی آمریکا برای خود نمیشناسد و بر این مجموعه بزرگ جمعیتی که دارند زیر بار سنگین مشکلات معیشتی خرد و خمیر میشوند لشکر شش، هفت میلیونی بیکاران فاقد منبع امرارمعاش را که با شیوع ویروس کرونا آمار جمعیت آنها هر روز بیشتر میشود و از هیچگونه حمایت دولتی هم برخوردار نیستند، اضافه کرد. دقیقا به همین دلایل است که باید پرسید آن همه ذوق و شوق آقای رییسجمهور در اعلام مژده پایان یافتن دوره تحریمهای تسلیحاتی ایران در حالی که تحریمهای نفتی و بسیاری از تحریمهای دیگر همچنان پابرجاست و اکثریتی از مردم دلشوره تامین نان فردای خود را دارند، تا چه اندازه میتواند برای مردم خبری مسرتبخش باشد و آیا به جای این قبیل مژده دادنها صلاح ملک و ملت در آن نیست که دولت و مسوولان دست در دست یکدیگر برای نجات کشور از چنگال بیرحم این همه مشکلات دست به یک جراحی بزرگ در سیاستهای داخلی و خارجی و ایجاد دگرگونی در شیوه اداره امور کشور بزنند؟
سیدمصطفی هاشمیطبا تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی با عنوان استیضاح؛ اسم رمز حمله به رئیس جمهور در آرمان ملی نوشت: انتقاداتی به عملکرد دولت وارد است، اما این سبب نمیشود که دولت و رئیسجمهور را مقصر همه مشکلات بدانیم و مدام بحث استیضاح وی را مطرح کنیم. آنهایی که فکر میکنند با استیضاح و برکناری رئیس دولت همهچیز درست میشود، اشتباه میکنند؛ چرا که هیچچیزی درست نمیشود. گویی استیضاح اسم رمز حمله به رئیس جمهور شده است. مشکلات اقتصادی فعلی جامعه ریشه در تحریمها، عدمفروش نفت و عدمامکان معاملات بانکی با کشورهای خارجی دارد. بنابراین با برکناری آقای روحانی هم مسالهای حل نمیشود. برخی افراد و جریانات که خیلی خود را ولایتمدار میدانند با وجود تاکید مقام معظم رهبری بر عدمتخریب و استیضاح رئیسجمهور و اینکه دولت باید تا پایان دوره به کار خود ادامه دهد به سخنان ایشان عمل نمیکنند و مدام بحث استیضاح را پیش میکشند. جالب اینکه خود را هم ولایتی میدانند؛ اما دوست دارند کار خود را انجام دهند.
به نظر میرسد اینها با چنین رویکردی در زمین آمریکا و ترامپ بازی میکنند و باعث خشنودی آنها میشوند. هر چند برخی معتقدند اینها صرفا به دنبال تسویهحساب هستند و دغدغه معیشت مردم ندارند. با این حال نمیتوان گفت دغدغه ندارند، اما آنچه بیشتر حاکم است همان مساله سیاسی است که میخواهند حرف خود را پیش ببرند. شاید هم مقداری جهل باشد که فکر میکنند میتوانند کارهای مختلفی انجام دهند. البته برخی از این افراد خودشان نماینده مجلس هستند، اما عملکرد چندانی طی ۴ ماه گذشته نداشتهاند و زمانی که نمیتوانند کاری از پبش ببرند باید کار منفی انجام دهند و توپ را به زمین دولت بیندازند. اینها، چون ایده و اندیشهای ندارند با این استدلال که همهچیز تقصیر رئیسجمهور است و اگر وی بر مصدر کارها نباشد همهچیز درست میشود در مقام مخالفت با دولت برمیآیند؛ لذا صرفا دنبال گفتاردرمانی و حرف زدن هستند، اما با حرف زدن که مسائل کشور درست نمیشود بلکه با تصمیمهای صحیح مسائل حلوفصل میشود. از طرفی تبلیغات این جریانات در جهت بیعملی و ناکارآمدی دولت به قدری بالا و مکمل تبلیغات ضدایرانی در خارج است که بر باورپذیری مردم تاثیر میگذارد. البته قاطبه مردم سخنان اینها را باور نمیکنند، چون اکثریت مردم به اینها رای ندادهاند و آنها را باور ندارند این افراد و جریانات صرفا برای آن حداقلی که به آنها رای دادهاند، باورپذیرند؛ لذا در عین حالی که اینها ناامنی فکری ایجاد میکنند کسی به آنها اعتماد ندارد. با این حال بسیار مطرح میشود که باید به سمت راهکارهایی برای برونرفت از این شرایط رفت که این مساله خود بحث مفصلی میطلبد و نمیتوان به همین راحتی نسخهای برای خروج از این شرایط نوشت. اما با این حال به نظر میرسد دو راه پیشرویمان است؛ یا اینکه میخواهیم مقاومت کنیم، همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند فکر کنید تحریم ۱۰ ساله هستیم. از این رو باید خیلی از سیستمها، سبک زندگی مردم و... تغییر کند. راه دوم نیز این است که بخواهیم مثل همیشه زندگی کنیم و مقاومت نکنیم که در نهایت به سازش ختم میشود.
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در بخشی از یادداشت امروز این روزنامه با عنوان چرا دولت بی سر نوشت: دولت بیسر (HEADLESS GOVERMENT) نام پروژهای است که آمریکا و متحدانش با هدف تنشآفرینی و ایجاد ناامنی و بیثباتی برای سه کشور ایران، لبنان و عراق تهیه کرده و اجرای آن را از چند ماه قبل کلید زدهاند.
وی در ادامه نوشت: طرح توطئهآمیز «دولت بیسر» علیه جمهوری اسلامی ایران هم کلید خورد و به صحنه آمد و به یقین میتوان گفت که ایران اسلامی اصلیترین هدف آن بوده است چرا که ایران خاستگاه، اردوگاه و پشتیبان نهضت مقاومت در سراسر منطقه و جهان است؛ بنابراین به آسانی میتوان نتیجه گرفت توطئه یاد شده، قبل از همه روی ایران اسلامی که خاستگاه و اردوگاه اصلی مقاومت است هدفگذاری شده و به صحنه آمده باشد. .
اما چگونه؟ بخوانید! از چند ماه قبل یعنی دقیقاً همزمان با کلید خوردن طرح مورد اشاره از سوی دشمنان بیرونی، برخی از مدعیان اصلاحات -تاکید میشود که نه همه آنها- و غربزدگان داخلی که تا آن هنگام با همه توان و تمامقد از دولت آقای روحانی حمایت میکردند و کمترین انتقادی به ایشان و دولتشان را برنتافته و علیه منتقدان یقه چاک میدادند، بهناگاه و در یک چرخش یکصد و هشتاد درجهای دولت آقای روحانی را ناکارآمد و ناموفق در تامین خواستههای مردم معرفی کرده و خواستار استعفای ایشان شدند! موج دعوت رئیسجمهور به استعفا در قالب مصاحبه و مقاله و گزارش صفحات اصلی بسیاری از سایتها، کانالها و روزنامههای زنجیرهای و مدعی اصلاحات را به خود اختصاص دادند و کار به آنجا کشید که آقای واعظی رئیس دفتر آقای روحانی صدا به اعتراض بلند کرده و خطاب به مدعیان اصلاحات گفت: «اگر الان اصلاحطلبان منتقد شدند که البته همه آنها نیستند، انتقاد به رفقای خودشان هست که در داخل دولت هستند.
حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمیکنند مراعات حال رفقا و همفکران خود را بکنند»! در همان حال، رسانههای فارسیزبان بیگانه که همواره با طیف یاد شده همراه و همسو بودهاند -بخوانید طیف یاد شده با آنها همسو بودهاند- نیز تغییر جهت داده و به جای دفاع از دولت، سازاستعفای رئیسجمهور را کوک کرده و در آن دمیدند.
- و اما، با تاکید بر اینکه دولت آقای روحانی را در بسیاری از موارد ناکارآمد میدانیم، سؤال این است که چرا طیفهای یادشده داخلی و دشمنان بیرونی در استعفای روحانی همصدا شدهاند؟! کدام انسان کمعقلی میتواند باور کند که آنها با انگیزه خیر و صلاح و در پی رفع مشکلات به میدان آمده و استعفای آقای روحانی را فریاد میزنند؟! و آیا میتوان کمترین تردیدی داشت که آنچه طیف مورد اشاره داخلی و دشمنان قسمخورده بیرونی را در نقطه استعفای رئیسجمهور گردهم آورده است همان طرح آمریکایی «دولت بیسر» است؟!
- اکنون و بالاخره سخنی برادرانه با طیف امیدآفرین نمایندگان متعهد و انقلابی مجلس شورای اسلامی در میان است و آن اینکه آیا تصور نکرده و یا لااقل احتمال نمیدهید که تصمیم اخیر شما عزیزان بزرگوار برای استیضاح رئیسجمهور آب ریختن ناخواسته به آسیاب توطئه «دولت بیسر» دشمن باشد؟! تردیدی نیست که ناکارآمدی برخی از دولتمردان و بیتوجهی دولت به مشکلات پیشروی مردم انگیزه شما در استیضاح رئیسجمهور است. اما، آیا برای پیشگیری از این نتیجه تلخ که خدای ناخواسته، حاصل کارتان به سبد دشمن ریخته شود نیز فکری کردهاید؟!