هماهنگی برای اهدای 209 مورد عضو پیوندی، انجام موفق 50 پیوند قلب، 35 پیوند ریه، اولین پیوند موفق دو ریه و نخستین پیوند همزمان قلب و ریه در کشور تنها بخشی از افتخارات مرکزی است که این بانوی سرفراز ایرانی آن را مدیریت میکند.
به گزارش خبرنگار مهر، زمانی که به روی سکوی تالار وزارت کشور آمد تا از رئیس جمهور و همسرش لوح تقدیری به عنوان بانوی برگزیده ایران دریافت کند، این سوال در ذهنها ایجاد شد که با چه معیار و حساب و کتابی بانوی سرافراز ایرانی شده است. زنی که شاید جز بیمارانی که با تلاش او زندگی دوباره یافتهاند چه آنهایی که عضوشان اهدا شد و چه آنهایی که عضو پیوندی گرفتند، کسی او را نمیشناخت.
تکاپوی گروهی با مسئولیت او برای تامین هزینه غیر قابل تصور 18 میلیونی داروهای بدون پوشش بیمهای بیماران پیوند ریه برایم عجیب بود. پزشکانی که ساعتها وقت خود را با تحمل فشاری مضاعف صرف کنند تا هزینه داروی بیمار را از جیب خیران مختلف تامین کنند. فشاری که برای آن نه پولی میگیرند و نه ارتقای شغلی و نه قدردانی.
تلاش برای این که در مصاحبه با دکتر کتایون نجفی زاده به سمت صحبت از فعالیتها و شاخصهای انتخابش به عنوان زن برگزیده برویم بی نتیجه است؛ چرا که در تمام مدت مصاحبه سعی میکند تا بحث را به موضوع فعالیتهای مرکز پیوند بکشاند، البته شرطش برای مصاحبه هم همین بود.در پاسخ به سابقه علمی و فعالیتهای خود به تنها چند خط در مورد سابقه تحصیلی و خانواده اش اکتفا میکند.
فعالیت دکتر کتایون نجفی در راس تنها واحد ییوند ریه فعال در کشور و پیوند قلب مرکز پیوند بیمارستان مسیح دانشوری گویای این است که عنوان زن برگزیده ایران یک عنوان نمایشی نیست. این مصاحبه را درست در کنار تخت بستری بیماران مرگ مغزی در ""ICU که برای برداشت اعضا به این مرکز منتقل میشود انجام دادیم. تختی که درست چند ساعت پس از اتمام مصاحبه ما پذیرای بیماری بود که از اردبیل برای اهدای اعضا به تهران منتقل میشد.
خبرگزاری مهر: تاسیس مرکز پیوند بیمارستان مسیح دانشوری به چه زمانی برمی گردد در مدت این سالها چه موفقیتهایی نصیب این مرکز شده است؟- کتایون نجفی زاده: اواخر سال 79 گروهی در بیمارستان دکتر مسیح دانشوری تشکیل و شروع به کار کرد. از آن زمان به تدریج تعداد بیماران پیوندی اضافه شد و الان حدود 280 بیمار در لیست انتظار پیوند ریه داریم که این لیست چندین بار تغییر کرده یعنی سالانه حدود یک چهارم بیماران در لیست انتظار فوت میکنند و بیماران دیگری اضافه میشوند و این لیست رو به افزایش است.
از همان سال به دنبال اولین پیوند ریهای که دکتر سیدحسین احمدی در بیمارستان امام خمینی (ره) انجام داد امکان پیوند ریه در ایران فراهم شد و با فعالیت منسجم درمانگاه پیوند بیمارستان مسیح دانشوری بیماران کاندید ریه ما هم به تدریج منسجم شدند. بیماران مرگ مغری اهدا کننده عضو توسط تیم ما بررسی میشد و اگر ریهای مناسب داشت برای بیماران در نوبت استفاده میشد. پیوند ریه از انواع پیوندهای دشوار در جهان به دلیل مراقبتهای بعد از پیوند، همچنین بدحالی بیماری که عمل پیوند بر روی وی انجام میشود و مراقبت بیهوشی دقیق در زمان پیوند است. برای انجام پیوند و مراقبت از بیمار پیوند ریه یک تیم 100 نفره از متخصصان مختلف مانند متخصصان داخلی، پاتولوژی، توان بخشی، فیزیوتراپی و تغذیه مشغول به کار میشوند تا پیوند انجام شود.
با اعلام هر مورد پیوند ریه یک حرکت گروهی عظیم در بیمارستان برای پیوند شکل میگیرد. از سال 83 گروه پیوند این بیمارستان به دنبال نیاز به داشتن تعداد اهدا کننده بیشتر اقدام به راهاندازی واحد فراهم آوری اعضای پیوند دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی کرد که این واحد وظیفه شناسایی بیماران مرگ مغزی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، مراقبت از آنها، کسب رضایت از خانوادهها و انجام مراحل قانونی تائید مرگ مغزی دارد. برای این کار تیم حدودی 80 نفره درگیر میشود که در راس این گروه خانواده اهدای عضو قرار دارد و اگر اهداکنندهای نباشد هیچ وقت هیچ پیوندی انجام نمیشود و تمام پیوندها مدیون بزرگواری این خانواده هاست.
این مرکز تنها شناسایی بیماران مرگ مغزی و پیوند اعضای آنها را برعهده دارد و یا در حوزه فرهنگ سازی و کمک به بیماران نیز فعالیت میکند؟از سال 84 به دنبال درک این مطلب که خانوادههای بیماران مرگ مغزی اغلب اطلاعی از اهدای عضو و مرگ مغزی ندارند و دادن اطلاعات در آن لحظه کار دشواری است و ممکن است خانواده قدرت پذیرش آن را نداشته باشند، واحد فرهنگی اهدای عضو در همین بیمارستان به واحد پیوند اضافه شد که وظیفه این واحد فرهنگ سازی در زمینه اهدای عضو است. فعالیت این واحد موجب شده درصد رضایت خانوادهها از حدود 10 درصد در سال 83 به حدود 29 درصد در سال 88 برسد. میتوان از فعالیتهای بزرگ فرهنگی این واحد که پرچمدار فعالیتهای فرهنگی در کشور به راهاندازی سایت www.ehda.ir نام برد. این سایت روش اینترنتی درخواست کارت اهدای عضو است. در واقع از طریق این سایت افراد از نقاط مختلف کشور میتوانند وارد اینترنت شده و درخواست کارت اهدای عضو کنند و کارت به صورت رایگان به آدرسی که اعلام شده فرستاده میشود.
طرح سفیران زندگی از دیگر فعالیتهای این مرکز است به طوری که در این طرح از نیروهای مردمی داوطلب برای کمک به فرهنگ سازی در زمینه اهدای عضو استفاده میشود. در حال حاضر واحد پیوند تمامی فعالیتهای فرهنگی مربوطه را با کمک این سفیران انجام میدهد.
از فعالیت دیگر این مرکز طرح یاوران سلامت است. بیماران نیازمند پیوند ریه اغلب نیاز به مصرف دائمی اکسیژن در منزل دارند و کپسولهای 20 لیتری اکسیژن بسیار سنگین هستند و بیمار هر یک روز در میان مجبور به پرکردن کپسول است. انتقال این کپسول سنگین برای بیماران بسیار مشکل است و فرد استفاده کننده تنها در محدوده شیلنگ آن امکان حرکت دارد. برای رفع مشکلات این چنینی بیماران کاندید پیوند، طرح یاوران سلامت به اجرا درآمد. در این طرح از خیران خواسته میشود برای تامین دستگاه اکسیژن ساز برقی که هر کدام قیمتی حدود 750 هزار تومان دارد به بیماران کمک کنند. دستگاه به کمک خیران خریداری میشود و بیماران نیازمند دیگر نیاز به پر کردن کپسول ندارند. همچنین از کمک خیران برای خرید دستگاه اکسیژن ساز پرتابل با قیمت حدود چهار و نیم میلیون تومان بهره گرفته میشود که با این دستگاه فرد میتواند به محل کار خود و یا بیرون از منزل برود. تعدادی از بیماران پیوندی ما دانش آموز هستند و اگر چنین دستگاهی نداشته باشند نمیتوانند حرکت کنند و به درس خود ادامه بدهند. یکی از بیماران پیوندی ما که 16 ساله بود از روز اولی که وارد لیست پیوند شد تنها دغدغه اش این بود که نمیتوانست به مدرسه برود و با خرید این دستگاه برای او این مشکل را برطرف کردیم.

کار دیگر طرح یاوران سلامت تامین هزینه داروهای پس از پیوند است متاسفانه به دلیل این که اغلب داروهای بعد از پیوند بیمه نیستند با توجه به هزینه بالایی آن اغلب بیماران قادر به تامین این هزینهها نیستند. کمک خیران تا به امروز موجب شده تا پیوند ریه در کشور ادامه پیدا کند. در واقع بدون حمایت آنها امکان ادامه پیوند وجود نداشت.
اگر چه عمل پیوند رایگان است و هزینه اش را وزارت بهداشت پرداخت میکند ولی مشکل اصلی هزینه بستریهای بعد از پیوند و داروهای بیماران بعد از عمل پیوند است که به ویژه با بیمه خدمات درمانی و تامین اجتماعی برای پوشش این هزینهها مشکل داریم.
داروهای بعد از عمل در سه ماهه اول حدود پنج میلیون تومان هزینه دارد این در صورتی است که هیچ عارضهای پیش نیاید ولی اگر بیمار به داروی ضد قارچ و ضد ویروس نیاز داشته باشد هر آمپول ضد قارچ حدود 600 هزار تومان هزینه دارد و باید 14 روز بیمار این آمپول را دریافت کند. هر کپسول ضد قارچ نیز حدودا 50 هزار تومان هزینه دارد و روزانه باید بیمار 100 هزار تومان برای مصرف این کپسول هزینه کند. ایجاد عفونتهای قارچی و ویروسی هزینه تنها داروی بیمار را به حدود 18 میلیون تومان میرساند. اگر به این ویروس رسیدگی نشود میتواند باعث مرگ شود. از سوی دیگر خیران یک دفعه پول کلانی را پرداخت نمیکنند تا ما در اختیار بیماران قرار دهیم بدهد و فشارهای روحی سنگینی به بیمار و مددکار ما وارد میشود چرا که مددکار دائما مجبور به تماس به افراد مختلف است تا پول داروی هر بیمار را برای چند روز تامین کند و بیمار نیز با آن وضعیت خود باید هر چند روز یکبار به ما مراجعه کند تا پول داروی خود را بگیرد.
گویا مرکز پیوند شما در مورد پیوند قلب نیز فعالیت دارد، تا کنون چند عمل موفق توسط این مرکز انجام شده است؟- از موفقتهای این مرکز بعد از پیوند ریه انجام پیوند قلب است که از حدود چهار سال قبل به همت جراحان و متخصصان مختلف این مرکز شروع شده است. در این مدت 50 مورد پیوند قلب موفق انجام شده و جالب تر این است که نتایج پیوند این مرکز به خصوص در مورد قلب که در تمام دنیا هم نتایجی بهتر از پیوند ریه دارد به طور بارز بالاتر از مراکز دیگر است.
در مورد فعالیتهای شاخص این مرکز در زمینه پیوند بیشتر توضیح بدهید؟اولین پیوند دو ریه که گام بزرگی در انجام پیوند است در این مرکز در سال 85 انجام شد و پس از آن تمامی بیماران جوان که نیازمند پیوند دو ریه هستند امید تازهای پیدا کردند و این آرزوی محال برای آنها عملی شد به طوری که در سال 87 از هشت مورد پیوند ریه انجام شده 6 مورد پیوند دو ریه بود.
جهش بعدی این مرکز پیوند همزمان قلب و ریه است. این عمل بر روی دختر 12 ساله مبتلا به بیماری مادرزادی قلبی که عارضه ریوی هم داشت، انجام شد. با وجود تمام مشکلات عمل بسیار موفقیت آمیز بود. متاسفانه در 21 امین روز بعد از عمل در حالی که بیمار حال عمومی خوبی داشت و در آستانه مرخص شدن بود به طور ناگهانی بر اثر بازشدن یکی از بخیههای عروقی در مدت پنج دقیقه فوت کرد. البته این پیوند از نظر پزشکی موفقیت آمیز بود و سد پیوند همزمان قلب و ریه را شکست. الان این مرکز آمادگی انجام پیوند قلب و ریه همزمان را دارد.
چند درصد از پیوندهای ریه موفقیت آمیز است و چقدر امید به ادامه زندگی عادی برای بیماران پس از انجام عمل پیوند ریه وجود دارد؟در همه پیوندها احتمال پس زدن و حتی فوت بیمار در حین عمل وجود دارد. در مورد پیوند قلب و کبد میزان موفقیت عمل بیش از 80 درصد است به عبارتی باید 80 درصد بیماران پیوندی پس از یکسال زنده بمانند. در مورد پیوند ریه این آمار در دنیا کمتر و حدود 70 درصد است. در ایران آمارها پایین تر از این رقم است. با توجه به این که بیماران در مرحله اول پیوند در آمار بقا محاسبه میشوند و در اوایل پیوند به خصوص در مورد ریه آمار مرگ و میر به دلیل انتخاب بیماران بدحال تر بالاتر است، آمار بقای بیماران در ایران کمتر است ولی خوشبختانه در سالهای اخیر آمار بقای پیوند کلیه در حال نزدیک شده به آمار کشورهای دیگر است.
با وجود این که تعداد زیادی از مردم دارای کارت عضویت هستند ولی آمار اهدای عضو در ایران بسیار پایین است چرا که رضایت خانواده شرط اصلی است و عموما خانوادهها در آن شرایط روحی امکان گرفتن تصمیم منطقی را ندارد. بهتر نیست در این زمینه لزوم رضایت خانواده از قانون برداشته شود؟برای اهدای عضو علاوه بر رضایت خود فرد رضایت خانواده حرف اول را میزند. این قانون در بسیاری از کشورهای دنیا به همین صورت است. برخی از کشورها سعی کردند قانونی را تصویب کنند که اگر کسی کارت اهدای عضو را دارد رضایت خانواده برای پیوند اعضای او تعیین کننده نباشد ولی تجربه این کشورها نشان داد که اثر بد اجتماعی آن بیشتر از تاثیر مثبتش است. برای مثال در کشور انگلیس از سال 2004 مجددا رضایت خانواده را در اهدای عضو مهم تلقی کردند و در واقع خانوادهها میتوانند با وجود داشتن کارت اهدای عضو برای اهدای اعضا نظر بدهند. اسپانیا نیز که بالاتربن آمار اهدای عضو را با رقم 35 نفر در هر میلیون دارد از همین قانون تبعیت میکند و در صورت عدم رضایت خانواده اهدای عضو لغو میشود. آمار رضایت خانواده برای اهدای عضو در اسپانیا حدود 67 درصد است. این آمار در ایران 9/2 نفر در هر میلیون نفر ایران است که در مقایسه با اسپانیا رقم غیرقابل قبولی است. تنها راه رفع این مشکل فرهنگسازی عموم مردم و آگاه سازی تیمهای پزشکی است. در اسپانیا عنوان میشود که آگاه سازی تیمهای پزشکی برای افزایش اهدای عضو مهمتر از آگاه سازی مردم است.
مواردی پیش میآید که با خانواده بیمار مرگ مغزی صحبت شده و اعلام رضایت هم کردهاند ولی یکی از پرسنل پزشکی به خانواده امید برگشت بیمار را با استفاده از جمله انشاالله خوب میشوند میدهد و خانواده را به شک میاندازند و یا در برخی فیلمها و سریالهایی که این روزها ساخته میشود یا اصلا مشاور پزشکی ندارند و یا این مشاور اطلاعاتی راجع به اهدای عضو ندارد و نتیجه این میشود که اطلاعات غلطی به سازنده فیلم داده میشود و متاسفانه به کرات شاهد ساخته شدن و پخش فیلمهایی هستیم که در آن بیمار مرگ مغزی زنده میشود و یا به طور مثال موضوع خرید و فروش اعضا بیمار مرگ مغزی و یا پارتی بازی مطرح میشود. دو فیلم نیز قرار است به زوی در سینما اکران شود که در آن بیمار مرگ مغزی بهبود پیدا میکند این در حالی است که درصد بهبودی و زنده ماندن بیمار مرگ مغزی صفر است.
تا کنون چه تعداد پیوند عضو در این مرکز انجام شده است؟با وجود سابقه کمتر این مرکز، تا کنون 209 مورد اهدای عضو انجام شده که حاصل آن تعدادی پیوند کلیه، کبد و قلب و ریه بوده است. 35 مورد پیوند ریه و 50 مورد پیوند قلب نیز در این مرکز انجام دادیم. علت کم بودن تعداد پیوندهای ریه حساس بودن ریه است چرا که ریه اولین ارگانی است که بیمار مرگ مغزی از دست میدهد. برای همین در صورت تعلل خانواده در گرفتن تصمیم درست، احتمال از بین رفتن ریهها وجود دارد. در تمام دنیا از هر 10 مورد اهدا کننده در یک مورد ریهها قابل اهداست. این آمار در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پایین تر بود ولی با برگزار کارگاههای آموزشی علاوه بر دادن انگیزه به پرسنل بیمارستانهای مختلف، کادر پزشکی بیمارستانها نحوه مراقبت از بیمار مرگ مغزی را به خوبی یاد گرفتند.
این مرکز در پیوند ریه جانبازان شیمیایی نیز فعالیتی داشته است؟تاکنون یک مورد پیوند ریه به جانبازان داشتیم. مردی 48 ساله که حدود دو یا سه سال از پیوند وی میگذرد. پبوند ریه در جانبازان کاملا موثر است ولی تا کنون چندین جانباز در لیست انتظار پیوند ریه به دلیل نرسیدن به موقع ریه فوت کردند.
آمار مرگ مغزی کشور و تعداد اهدای عضو از میان این بیماران مرگ مغزی چقدر است؟طبق برآورد وزارت بهداشت سالانه حدود سه تا 6 هزار بیمار به مرگ مغزی در کشور دچار میشوند که از این تعداد تنها حدود 200 مورد اهدای عضو انجام میشود. این آمار برای کشوری که مردم آن به ایثار شهره هستند غیرقابل قبول است.
بالاخره یک سئوال هم در مورد خود شما، با این همه مشغله چطور بین نقشهای اجتماعی خود و وظایف خانه تعادل ایجاد میکنید؟ آیا اعتقاد به که در جامعه امروز ما گرایش زنان به فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی آنان را از نقشهای خود در منزل مانند مادری دور کرده است، دارید؟هر زن موفقی در جامعه حتما از حمایت خانوادگی خوبی برخوردار است در غیر این صورت نمیتواند به موفقیت برسد. سهم عظیمی از کارهایی که تا کنون انجام دادم مدیون خانواده ام به خصوص مادرم و پس از آن همسرم هستم. به طور قطع تحمل یک زن گرفتار از نظر اجتماعی برای تمام اعضای خانواده مشکل است. من یک دختر 14 و هفت ساله دارم که دختر هفت ساله من در گیر و دار جشن نفس که خیلی مشغول بودم یک بار به من گفت مامان به نظرت مادرا رو برای چی ساختن، من نگاهش کردم و گفتن برای این که دخترهاشون رو گاز بگیرند. در کل به طور قطع فکر میکنم اگر زنی اینقدر احساس مسئولیت میکند که کار خود را به نحو احس انجام دهد به طور قطع در مورد وظایف مربوط به خانه و خانواده هم نباید غیرمسئول باشد. در مورد خود من کمک مادرم و حمایت ایشان و همسرم و کل خانواده از زندگی من و بچهها توانسته کمبودهایی که مربوط به حضور کمرنگ من در برخی مقاطع خاص بوده را جبران کند. امثال من در این بیمارستان و کل کشور زیاد هستند.
در مورد سابقه علمی و فعالیتهای تحقیقاتی خود توضیحاتی ارائه کنید؟کل تحصیلات پزشکی عمومی، تخصص داخلی و فوق تخصصی بیماریهای ریوی را در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گذراندم. بعد از آن حدود یک سال و نیم با بورس تحصیلی در دانشگاه تورنتو کانادا به خصوص در زمینه پیوند ریه کار کردم. بعد از این مدت در سال 79 به کشور بازگشتم و وارد حوزه پیوند شدم.
چطور شد که به پیوند اعضا و به خصوص پیوند ریه علاقه مند شدید و در این زمینه فعالیت کردید؟دانشگاه تورنتو کانادا اولین مرکز ریه در جهان است و با علاقه خاصی که به پیوند ریه داشتم وارد سیستم آنها شدم و از تجربه اساتید آنجا استفاده کردم.
برخورد با خانوادههای مختلف که بیمار مرگ مغزی دارند و یا بیماران در انتظار عضو پیوندی حتما تجربیات و خاطرات تلخ و شیرینی را برای شما داشته، چند نمونه از این تجربیات و خاطرهها را عنوان کنید.روزی نیست که واحد پیوند ماجرای تازهای نداشته باشد. برای مثال خانوادهای بودند که مادرشان مرگ مغزی شده بود ولی حاضر به اهدای اعضای وی نشدند. بعد در کمتر از یک سال پدرشان ناراحتی قلبی پیدا کرد و در همین مرکز پیوند شد. مادر، سه دختر و داماد خانوادهای در جاده مشهد تصادف کردند دو دختر درجا فوت کردند و یک دختر مرگ مغزی شد و خانواده در این شرایط سخت حاضر به اهدای عضو او شدند. چند ماه بعد پدر و مادر این خانواده نیز تصادف کرده و فوت شدند.
آیا تا کنون سابقه بهبود بیمار مرگ مغزی و زنده شدن او وجود داشته است؟ بسیاری از خانوادهها به دلیل این حاضر به رضایت برای اهدای عضو نمیشوند که گمان میکنند امیدی برای بهبود بیمار مرگ مغزی وجود دارد.زمانی که سلولهای مغزی تخریب میشوند، کنترل همه اعضای بدن به هم میخورد و آدم متوجه قدرت خالق میشود. فشار خون یک لحظه بالا و یک لحظه بسیار پایین است. حجم ادارار بی نهایت زیاد میشود. ضربان قلب، هورمونهای داخلی بدن و الکتروویتها همه به هم میخورند برای همین مراقبت بیمار مرگ مغزی بسیار مشکل است و برای حفاظت این بیمار و ارگانهای آن نیاز به نیروی متخصص و مراقبت لحظه به لحظه دارد.
بنابر این بیمارانی وجود دارند که حتی به این مرکز منتقل میشوند و قبل از اهدای عضو فوت میکنند و این اخطاری است برای این که گاهی برخی خانوادهها میگویند مگر شما به معجزه اعتقاد ندارید ما صبر میکنیم تا معجزه اتفاق بیافتد و بیمار ما به زندگی برگردد. از نظر ما معجزه در آن لحظه، شکوه انسانیت است که میتواند با تصمیم درست خود از یک مرگ، چندین زندگی بیافریند.
باید در مورد نحوه اختصاص اعضای پیوندی نیز توضیحی بدهم تا این روند برای مردم روشن شود.
به محض این که یکی از واحدهای فراهم آوری تهران بیمار مرگ مغزی را منتقل میکنند به مسئول تخصیص وزارت بهداشت اطلاع داده میشود و بر اساس گروه خونی و اولویت انتظار در لیست و در نهایت بدحالی بیمار گیرندهها انتخاب میشود و با مسئول تخصیص در تماس با تیم گیرنده از آنها میخواهد که بیمارشان را برای پیوند آماده کنند. بنابر این هیچ تیم پیوند و بیماری از قبل نمیداند که ارگان اهدایی به آنها تعلق خواهد گرفت و امکان پارتی بازی وجود ندارد.

در ادامه این مصاحبه با دکتر نجفی زاده برای بازدید از بخش بیماران پیوندی در بیمارستان میسح دانشوری رفتیم. در یکی از بخشهای مربوط به بیماران ریوی، دکتر به عیادت بیماری رفت که دو سال در انتظار دریافت ریه به سر میبرد. وی به همسر این بیمار اشاره کرد و گفت: زن نمونه امثال این زن هستند. الان 6 ماه که همسرش در بیمارستان بستری است و او در این مدت به دلیل این که امکان انتقالش به منزلشان در یکی از شهرهای شمال کشور فراهم نبود در تمام مدت شب و روز در بیمارستان بالا سر وی بوده است بدون حتی جای خواب این 6 ماه را بر روی صندلی گذرانده است. او در این مدت چندین بار مجبور به رفتن به شمال برای تعویض دفترچه شد. ساعت 3 نیمه شب از تهران حرکت کرد تا دوباره صبح اول وقت بعد از تعویض دفترچه شوهرش برگردد.
همسر این زن که با دستگاه نفس میکشید با شنیدن صدای دکتر نجفی زاده از خواب بیدار شد و شروع به حرف زدن کرد. همسرش گفت که از صبح وضع عمومی خوبی نداشته و قادر به حرف زدن نبوده ولی حالا با دیدن دکتر روحیه گرفته است.
او در عیادت از بیمار دیگری که 23 ماه از عمل پیوند ریه اش میگذرد و برای عفونت قارچی تحت معالجه در بیمارستان است، میگوید: بیماران پیوند کلیه ما رسم دارند که یک سال بعد از عمل سالگرد میگیرند و با کیکی بزرگ به بیمارستان میآیند و این کیک را بین بیمارهای منتظر عضو پیوندی، کادر پزشکی و دیگر بیمارها پخش میکنند.
در بازدید از بخش بیماران قلبی دکتر نجفی زاده به دکتر ضرغام حسین احمدی جراح قلب 50 پیوند مرکز پیوند در حالی که با انرژی همراهان بیماران را راهنمایی میکند اشاره میکند. پزشکی اعجوبه. بعد از تمام شدن عمل جراحی اش به کوه میرود و تا حالا هیچ باری نبوده که قلب پیوندی را در بدن بیمار قرار دهد و بعد از پمپاژ کردن این قلب و اطمینان از موفق بودن عمل فریاد نکشد.
گفتههای دکتر نجفی زاده زمانی برایم مسلم شد که دیدم دکتر احمدی برای عیادت بیماری 25 ساله نیازمند قلب پبوندی رفت. همسرش در کنار او مضطرب و پریشان ایستاده بود و زمانی که دکتر را دید، شروع به گریه کرد، در همین لحظه دکتر بغض کرد و میشد اشک را در چشم او دید. برای کسی که شاید هر روز با این صحنه بارها مواجه شود عجیب به نظر میرسید. خانم دکتر نجفی زاده گفت که دکتر احمدی همراهان مریض را بغل کرده و با آنها همدردی میکند.