امروز شانزدهم آبان، یکمین سال صدور حکم ابقاي عزت الله ضرغامي بر رياست سازمان صدا و سيما از سوی رهبر انقلاب است.
به گزارش «تابناک»، حضرت آیت الله خامنه ای در حکم انتصاب دوباره ضرغامي براي وي مدتي يک ساله تعيين کردند و از وي خواستند که نشانههاي تحول درخواست شده در حکم انتصاب، در يک سال اول دیده شود.
به هر روی، امروز یک سال از صدور این حکم گذشته و باید کارنامه یک ساله رسانه ملی را مبتنی بر این شاخص سنجید. در همین زمینه، بسیاری از فعالان فرهنگی، تشکل های دانشجویی و مردمی عرصه هاي فرهنگ و هنر و رسانه انقلاب اسلامی، نامه ای به محضر رهبر انقلاب منتشر کرده اند که به شرح زیر می آید:
بسم الله الرحمن الرحيمنامه فعالان فرهنگی و تشکل های مردمی عرصه هاي فرهنگ و هنر و رسانه انقلاب اسلامی درباره عملکرد سازمان صــــدا و سیــــما در اولین سالگرد حکم رهبر معظم انقـلاب اسـلامي حضرت آيت الله خامنه اي«باید این دستگاه، دستگاهی باشد که بعد از چند سال تمام قشر ملت را روشن کند، تمام را مبارز بار بیاورد، تمام را متفکر بار بیاورد. تمام اینها را مستقل بار بیاورد، آزادمنش بار بیاورد، از غربزدگی بیرون کند؛ استقلال به مردم بدهد.» امام خمینی(ره)
«از تجربههای موفق یا ناموفق دوره پنج ساله، باید برای رساندن این رسانه به کیفیت برتر سود ببريد و با زمانبندی برنامهها و تعیین شاخصهای قابل اندازهگیری، حرکت مجموعه را تکمیل یا تصحیح نمایید. انتظار دارد نشانههای این تحول در اولین سال مسئولیت جنابعالی مشاهده شود.» (بخشی از حکم رهبر انقلاب در انتصاب دوباره آقای ضرغامی به ریاست سازمان صدا و سیما)
محضر ولی امر مسلمین جهان، رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهایسلام علیکمبا گذشت یک سال از انتصاب مجدد جناب آقای عزت الله ضرغامی به ریاست سازمان صدا و سیما، فرزندان انقلابی شما در سراسر کشور به مروری کوتاه بر عملکرد این سازمان و مدیریت ایشان نشستهاند. البته نقد سازمان صدا و سیما از منظر انقلابي که فراتر از نقد یک فرد و دو فرد، و در واقع نقد نگاههای غلط و فرآیندهای غلط حاکم بر برنامهریزی و مدیریت این دستگاه حساس است، سابقهای طولانی دارد.
پرچمدار این نوع نقد، خود حضرت عالی بودهاید. نیروهای دلسوز و انقلابی سالهاست از تریبونهای مختلف کوشیدهاند رسانه ملی را در مقایسه با آرمان دانشگاه عمومی و زبان گویای انقلاب اسلامی مورد نقد قرار دهند. نقدهایی که هرچند دلسوزانه، متخصصانه، مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی و اغلب متضمن راهکارهای ایجابی فراوانی بوده است، اما کمتر مورد توجه مسئولان قرار گرفته و با پاسخهای کلی و برگزاری جلسات نمایشي هم انديشي و ارایه گزارش کارهای توجیهآمیز مواجه شده است.
اتفاقات سال گذشته نیز از جهات مختلفی توقع مردم انقلابی کشور را نسبت به تحول در این سازمان افزایش داد. چرا که صداوسیما باید هوشمندانه به رفع این فتنه و بلکه تلاش براي پیشگیری از آن اقدام میکرد. فراموشی چندین ساله گفتمان اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی، به انزوا رفتن اندیشههای امام و رهبری و عدم پیگیری جدی، عمیق و مستمر مطالبات عدالتخواهانه و تبعیض ستیزانه مردم، ترویج فرهنگ رفاه زدگی، سطحی نگري شهری و ابتذال، مشکل جدی صدا و سیما در طول دو دهه گذشته بوده و خود، یکی از بسترهای پنهان شکلگیری فتنه و دادن مجال فکری و فرهنگی به دست نااهلان و نامحرمان است.
از جهت دیگر، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری برای اولین بار، رأی شهرستان ها، روستاها و عشایر کشور با رأی اکثریت شهر تهران مخالف بود. انکار دراز مدت اکثریت غیر تهرانی در محافل نخبگانی و روشنفکری، کرسی های آکادمیک و رسانههای ریز و درشت از جمله رسانه ملی به انکار رأی آنان در این انتخابات نیز انجامید. اکثریتی که همیشه در حاشیه اخبار، گزارش ها، مستندها، سریال ها، تحلیلها و... بودند، به کاندیدایی که به هر دلیل در تهران مورد اقبال کمتری قرار گرفت، راي دادند و از خواص مورد نظر صدا و سيما پيشي گرفتند. به نظر ما، رسانه ملی به طور جدی در حوادث سال گذشته سهیم بوده و باید پاسخگوی به حاشیهراندن اکثریت غیر پايتخت نشين و نگاه مقطعی به آنان باشد.
تجربه هاي كوتاه، مقطعي و ناقص رسانه ملی در راه دادن به گفتمان انقلابی و نیروهای انقلابی در سال گذشته، نشان داد که چه عطش فراوانی به نگاه ناب انقلابی و مردمی در سراسر کشور وجود دارد. مسئولان رسانهای که همیشه در عمل، تئوری «دیگر حرفهای انقلابی خریدار ندارد» را پیاده میکرده و میکنند، از استقبال فراوان مردمی نسبت به سادهترین و حداقلیترین برنامههای انقلابی غافلگیر شدند. در حالی که باید با شناخت قبلی این عطش و نیاز، فعالانه در این مسیر گام برمیداشتند و نه این که حرکت اصلی خود را در فضایی منفعلانه و مقلدانه در برابر رسانههای غربی و ادبیات حاکم بر امپرياليسم فرهنگي جهان، تعریف کرده و از نیروها و سوژههای انقلابی در حد سوپاپ اطمینان و دستمایهی بیلان کار استفاده کنند. جالب این جاست که هربار فرصتی برای طرح گفتمان جدی انقلاب اسلامی در صدا و سیما فراهم شده است، در اولین موشکافیها نقش خود صدا و سیما در بی توجهی به آرمانهای انقلاب اسلامی و به انزوا بردن آنها معلوم شده است. برنامههای اینچنینی به هیچ وجه تکلیف بر زمین مانده رسانه ملی را ادا نکردند و فقط نشان دادند چه حجم عظیمی از کار انقلابی باید در صدا و سیما دنبال شود.
ما به عنوان جمعی از تشکلها، نهادهای مردمی، مؤسسات فرهنگی و فعالان و هنرمندان انقلاب اسلامي، به حکم وظیفهی شرعی و تعهد خود در برابر انقلاب و رهبری، به شرح زير متذکر آسیبهای سازمان صدا و سیما شده و معتقدیم ریاست و سایر مسئولان این نهاد مهم فرهنگی به طور جدی موظفند نسبت به این آسیبها و مشکلات در مقام پاسخگویی و اصلاح برآیند:
1. امروز حضور روشنفكران معاند يا مذهبيهاي سكولار و انجمن حجتيهاي در شبكههاي تلويزيون به امري عادي تبديل شده و حضور نادر نيروهاي حزب اللهي و برنامههاي حزب اللهي در صدا و سيما معمولا مايه اعجاب مي شود. افراد خنثی یا مخالف در رسانه ضریب بیشتری از نویسندگان و هنرمندان انقلاب پیدا می کنند. به همین صورت آثار تولید شده هنر انقلاب هم معرفی نمي شود و انعکاسی در صدا و سیما پیدا نمی کند. به طور کلی تفكر حزب اللهی به ندرت خود را در برنامه های مختلف تلويزیون خصوصا در حوزه هاي اجتماعي ،فرهنگي و هنري مشاهده می کند و به جاي آن حضور روشنفكرمآبان خنثي و حتي معاند در آنتن و حتي گلوگاه هاي رسانه ملي به امري عادي تبديل شده است.
2. تبلیغات تلویزیونی و ترویج روزافزون مصرفگرایی علاوه بر خطرات عامی که دارد، به طور مضاعف مخل فرهنگ اصیلی است که در دل روستاها و شهرهای کوچک همچنان جریان دارد. فرهنگ تولید و تلاش، در کنار قناعت و اقتصاد در مصرف، رمز سلامت اقتصادی و فرهنگی در سنت اصیل بومی ما است. اگر رسانه ملي براي طبقات مصرفگرای شهرهای بزرگ، علاقهای به حفظ این فرهنگ ندارد، دلیل نمیشود تبلیغات مخرب خود را در سراسر کشور و با مخاطب طبقات مولد انجام داده و در يك سير غير قابل برگشت بر شدت آن بیفزاید. بگذریم از این که هیچ توجيهی وجود ندارد که رسانه ملی با داشتن بودجههای مصوب، به بهانه گرفتن هزينه تبليغات به دامن مصرف زدگی و غرب زدگی و ایجاد بازار مصرف برای کالاهای خارجی - آن هم در شرایطی که بعضي از کشورهاي توليدكننده در سال جاری در تحريم اقتصادي كشور شريك شده اند - بغلتد.
3. صدا و سیما پیش از استقرار دولت عدالتخواه آقای احمدی نژاد، بیشتر به پیگیری مطالبات عدالتخواهانه توجه نشان میداد. هرچند در آن زمان نیز نقدهای جدی به نوع نگاه رسانه ملی به مقوله عدالت و عدالتخواهی وارد بود. اما به هر حال، وضعیت، بهتر از رکود فعلی بود. صدا و سیما باید توضیح دهد پس از دو بار رأی قاطع مردم به عدالت محوری چه تغییر و تحولی در برنامهسازیهای خود در این راستا انجام داده است و چقدر توانسته است قدر این ظرفیت را بشناسد و پتانسیلهای آن را احیاء کند.
4. تاکیدات حضرتعالی بر ادامه مناظرات درباره مسائل مختلف کشور، تنها در یک برنامه که تداوم نیافت، متجلی شد. مقولات اساسی و مهم برآمده از روح انقلاب اسلامی حتی در حد برنامه های ساده سیاسی همچون گفتگو و مناظره مطرح نشده و نمی شود. مقولاتی که مساله اصلی منازعات سیاسی امروز است؛ همچون اشرافیت نخبگان ومسوولان، ساده زیستی، عدالت، فساد اقتصادی و سیاسی، رانت خواری و پارتی بازی، ریاکاری و اسلام قشری و غیره.
5. در رسانه ملي، دردهای مردم کشور همیشه در حاشیه دردها و مشکلات مردم پایتخت مطرح شده است. برای مثال معضل ترافیک یا آلودگی هوا که مشکل تهران و چند شهر بزرگ کشور است، انبوهی از برنامههای آموزشی، کارشناسی، طنز و داستانی را اشغال کرده است. اما مقوله دردناکی مانند زمینخواری با این که مقولهای مبتلابه در کل کشور است، ارزش مطرح کردن ندارد. واقعیت تلخ این است که فقط برخي اصناف و اقشار و احزاب و طیفها ي خاص ابزار فشاری برای تحت تأثیر قراردادن این سازمان از بیرون در دست دارندو رسانه ملی تحت تاثير همين اقليت زياده خواه به فکر شکستن خط قرمزها به نفع مستضعفين نميافتد. صدا و سیمای مدعی شکستن خط قرمزها، بايد پاسخ بدهد كه چرا خط قرمزهای مبارزه با مفاسد اقتصادی را نمیشکند.
6. استفاده مناسبتی و مقطعی از تنوع قومی و تکثر فرهنگی در مناطق مختلف کشور، از دیگر نقاط تاریک عملکرد صدا و سیماست. لباسهای محلی و گویشهای مختلف در مناسبتهايي از قبیل انتخابات، ظهوری سمبليك، تزئینی و موقتی پیدا کرده و دوباره تا مقطع بعدی از صفحه تلویزیون محو میشوند و جای خود را به دغدغههای بالاشهرنشينان تهران میدهند. در شرایطی که صدا و سیمای ما باید سراسر جهان اسلام و بلکه تمام جهان را همچون محیط بومی خود بازشناخته و براساس نگاه انقلابی منعکس کند، متأسفانه شاهد چنین نقص غیرقابل اغماضی حتی دربارهی خود کشور هستیم.
7. در پوشش و انعکاس مسائل خارجی و جهان اسلام برنامه هاي تولیدی صدا و سیما در حد ناچیز و نوع اخبار و گزارشهایش مبتنی بر اخبار تلکسهای خارجی است و این وضع باعث شده مخاطب عادی با وجود شنیدن مکرر اینگونه اخبار، اطلاع چنداني از واقعیت مردم عراق، افغانستان یا پاکستان نداشته باشد. این بی خبری حتی در میان خواص و نخبگان سیاسی هم وجود دارد. همچنين در تولید خبر و انعکاس مشکلات روزانه زندگی مردم ضعف و کوتاهی مشهودی وجود دارد. تولید و انعکاس اینگونه خبر و گزارش که بسیار برای اصلاح امور حیاتی است، تصادفی است و در بسياري اوقات به مواجهه خبرنگاران صدا و سیما بامسائل خاصی همچون تاخیر فلان هواپیما یا خطای لپی فلان وزیر محدود است.
8. فقر مسأله و فقر مضموني كه امروز صدا و سيما را به جايي كشانده كه مهمترين و جذاب ترين برنامه هايش ماجراهاي حاشيهاي و مبتذل تيمهاي فوتبال باشد، ريشه در بي دردي و بي دغدغگي مديران سازمان و غفلت عظيم آنها از ظرفيتهاي رسانهاي انقلاب اسلامي دارد. ما معتقديم رسانه ملي، با اين نوع مديريت نمي تواند ادعاي پرچمداري در جنگ نرم و مبارزه با تهاجم فرهنگي دشمنان داخلي و خارجي انقلاب اسلامي را داشته باشد.
9. انفعال عملی از انفعال فکری و معرفتی متولیان فرهنگی آغاز میشود. بی اعتقادی به جنگ حق و باطل، جنگ اسلام ناب و اسلام آمریکایی و جنگ فقر و غنا و تقلیل دادن دینداری و انقلابیگری به مقولاتی صرفاً فردی یا مناسبتی، صدا و سیما را خود به خود تبدیل به رسانهای با گرايش سرمایهداري غربزده و تریبون محافظه کاران منفعل كرده است. تقليد از شبکههای بیگانه، فانتزیتر شدن ادبیات رسانهای و حجم عظیم سریال ها و تبلیغات سرگرم کننده به نفع مصرفگرایی و تفاخر و تکاثر نتيجه چنین فضایی است. چاره تمام این مشکلات، بازگشت به نگاه عمیق نبرد فرازماني و فرامكاني حق و باطل و جدی گرفتن آرایش جنگی براي رسانه ملی در فضای حساس و سرنوشت ساز ملی و بینالمللی امروز است.
در پایان ما به عنوان فرزندان رهبر انقلاب اسلامی اعلام میداریم ضمن ارج گذاري به خدمات و تلاشهاي نيروهاي مخلص داخل سازمان صداوسيما، همچنان مطالبات و منویات معظمله از نهادها و متولیان فرهنگی از جمله صدا و سیما را پیگیری کرده و تا هنگامی که مسئولان این سازمان در گزارش سالانه خود به فهرست بلند بالای کارهای نکردهی خود اعتراف نکرده و براساس آرمانهاي انقلابی و واقعیت پویا و زندهی مردمی انقلاب اسلامی دست به تحولات اساسی در سازمان صدا و سیما نزدهاند، پای از میدان نقادی و پرسشگری بیرون نخواهیم کشید و با بيلان كارهاي تشريفاتي قانع نخواهیم شد.
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاتهفعالان فرهنگي و تشكل هاي مردمي عرصه هاي فرهنگ و هنر و رسانه انقلاب اسلامی ايران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد (زنجان)
بسیج دانشجویی دانشگاه (تبریز)
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی (اصفهان)
موسسه فرهنگی نرم افزاری آرمان (مشهد)
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی (شاهرود)
گروه جهادی دانشگاه امام خمینی (ره) (کرمان)
گروه جهادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (اصفهان)
گروه جهادی دانشگاه علوم پزشکی کاشان (کاشان)
گروه جهادی نسیم وصال (طلاب قم)
موسسه صبح روشن (زاهدان)
گروه جهادی عباد (طلاب قم)
بسیج دانشجویی دانشگاه (اصفهان)
موسسه رایت الهدی (کرج)
گروه جهادگران جهاد دانشگاهی (ایلام)
کانون همیاری دانشگاه محقق اردبیلی (اردبیل)
کانون ثمرات جوانان (ورامین)
گروه جهادی شهر آسمان (خرمشهر)
گروه جهادی خادم الشهدا (فردوس)
گروه جهادی خودجوش دانشگاه شیراز (شیراز)
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد (دشتستان)
گروه جهادی دانشگاه آزاد (قائمشهر)
گروه جهادی الزهرا (اصفهان)
گروه مهاجر(سمنان)
گروه جهادی خادمان امام رضا (هریس)
گروه جهادی دانشگاه صنعتی مالک اشتر(اصفهان)
گروه جهادی دانشگاه منابع طبیعی (گرگان)
گروه جوادالائمه دانشگاه (یزد)
موسسه جهادگران منتظر (یزد)
گروه جهادی دانشگاه دولتی (یاسوج)
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی (نجف آباد)
گروه جهادی ردپای یار(علوم پزشکی گناباد)
گروه جهادی جمعیت اسلامی خیزش (شیراز)
گروه جهادی حامیان سبز تاسیس 1384(یاسوج)
جمعیت طلاب عدالتخواه (قم)
کانون عدالتخواهی قسط (شاهرود)
موسسه سفیران وحی (اراک)
کانون قرآن و عترت دانشگاه صنعتی (شاهرود)
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه (بوشهر)
بسیج دانشجویی دانشگاه (بوشهر)
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی (قم)
تشکل دانشجویی الهدی دانشگاه آزاد اسلامی (نجف آباد)
موسسه آرمان (دزفول)
موسسه وارثین (دزفول)
کانون مقاومت (دزفول)
گروه جهادی مهرگان سبز (تاسیس 83) (اراک)
گروه جهادی حیات طیبه (ایلام)
موسسه مهر ماندگار (ایلام)
موسسه بلاغ مبین (قم)
مجمع مطالبه مردمی (مشهد)
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی (مشهد)
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور (مشهد)
بچه های کتاب (مشهد)
موسسه میعاد حقیقت (کرمان)
گروه جهادی نسیم وصال (طلاب قم)
موسسه صبح روشن (زاهدان)
موسسه یا مهدی (دزفول)
کانون جلسات قرآن (دزفول)
کانون مصباح (دزفول)
کانون میثاق (دزفول)
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور (دزفول)
کانون یالثارات الحسین (دزفول)
اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان (خرمشهر)
بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان (تبریز)
مجمع اسلامی دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه تربیت معلم آذربایجان (تبریز)
بسیج دانشجویی دانشگاه علمی کاربردی استان آذربایجان شرقی (تبریز)
بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور (تبریز)
کانون قرآن وعترت دانشگاه پیام نور (زرین شهر)
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی (سهند)
بسیج دانشجویی دانشگاه هنر اسلامی (تبریز)
مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شهید باهنر (کرمان)
بسیج دانشجویی دانشگاه (اراک)
انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه (اراک)
مشکات اندیشه (جیرفت)
کانون جوانان جنوب (کهنوج)
کانون فرهنگی مسجد سید الشهدای (علی آباد)
انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران (کرمان)
کانون فرهنگی فرزندان آفتاب (آستانه)
هیأت فرهتگی مذهبی سائلین الحسین شهرستان (رشت)
تشکل آرمان دانشگاه صنعتی (اصفهان)
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی (اصفهان)
بسیج دانشجویی دانشگاه فنی الزهرا (تبریز)
كانون مطالعات فكري، فرهنگي، سياسي دانشگاه پيام نور (هفتكل)
كانون اردوهاي جهادي دانشگاه پيام نور (هفتكل)
بسيج دانشجويي دانشگاه پيام نور (هفتكل)
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند (تبریز)
دفتر ادبیات و هنر مقاومت شهرستان (ایذه)
کانون فرهنگی (قلعه گنج)
کانون فرهنگی (عنبرآباد)
گروه سینمای متعهد (مشهد)
دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (مشهد)
بسیج دانشجویی دانشکده مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی (مشهد)
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه پیام نور (مشهد)
گفتنی است، تا این لحظه صدها امضا از فعالان فرهنگی و تشکل های مردمی از سراسر کشور ذیل این بیانیه جمع شده است. فعالان و تشکل ها و نهادهای فرهنگی علاقه مند به امضای این بیانیه، هر چه زودتر نام و شماره تماس خود را (جهت هماهنگی نهایی) به آدرس bayanieh@gmail.com بفرستند.