قاتل زني كه به تنهايي در آپارتمانش زندگي مي‌كرد به فروش جواهرات اين زن به بهاي 12 ميليون تومان به يك مالخر اقرار كرد.
به گزارش خبرنگار ما دوم آبان ماه يكي از شهروندان در تماس با پليس 110 از اتفاقي مشكوك در آپارتمان محل سكونت خود خبر داد. اين زن جوان در اين ارتباط تلفني گفت: يكي از همسايه‌هاي ما كه زني تنهاست حدود 5، 6 روز است كه مقداري از لوازم خود را جلوي در واحد مسكوني‌اش گذاشته و آنها را از سر راه بر نمي‌دارد. با توجه به اينكه رفت و آمد از مقابل واحد وي با وجود اين اثاثيه مشكل شده است چند بار در واحد وي را زديم تا از او خواهش كنيم اين وسايل را از سر راه بردارد اما پاسخي نشنيديم. هيچ صدايي هم از داخل واحدش شنيده نمي‌شود من و ساير همسايگان با توجه به بوي بدي هم كه امروز از داخل اين آپارتمان به مشام مي‌رسد به قضيه مشكوكيم. پليس 110 هم بعد از اين مكالمه از كلانتري محله مذكور خواست براي بر رسي ماجرا به اين آپارتمان مراجعه كنند. با حضور ماموران و با توجه به شدت بوي تعفن متصاعد شده از آپارتمان اين زن ميانسال كه سهيلا نام داشت با استعلام از قاضي مربوطه حكم بازكردن در اين واحد صادر و پليس وارد اين خانه كوچك شد. سهيلا با بدني متورم و كبود روي فرش كف پذيرايي افتاده و دستانش از پشت با طنابي بسته شده بود.
بلافاصله موضوع به دادسراي جنايي و اداره آگاهي مخابره و با حضور قاضي كشيك و ماموران ويژه قتل پليس اگاهي بررسي اوليه درباره نحوه قتل مقتول آغاز شد. اولين تحقيقات نشان داد سهيلا بر اثر فشار شديد ناشي از پيچيده شدن پارچه‌اي توري به دور گردن جان خود را از دست داده است. كارآگاهان با دستور بازپرس پرونده به تحقيق از اهالي محل و كسبه درباره مقتول پرداختند و متوجه شدندافراد زيادي به خانه سهيلا رفت و آمد داشته‌اند كه غالب آنها اشخاصي غريبه و ناشناس بوده اند. اما آنها از مرد جواني به نام علي هم نام بردند كه بيشترين آمد و شد را به اين خانه داشته است. ادامه بررسي‌ها روشن كرد كه علي مردي 30 ساله، متاهل و معتاد به كراك و شيشه است.ماموران در جست و جوي مظنون اين بار حسن، خرده فروشي را كه كراك و شيشه علي را تامين مي‌كرد را پيدا كرده و او را در حين فروش مواد دستگير كرده و مورد بازجويي قرار دادند. با به دست آوردن اطلاعاتي از محل اختفاي متهم سرانجام غروب 2 آذرماه، علي در خيابان ستارخان شناسايي و با دستبند تحويل پليس ويژه قتل شد. هرچند علي در ابتداي بازجويي منكر هرگونه نقش داشتن در اين جنايت بود و مدعي بود فقط گاهي او قات با همسر خود، فاطمه به منزل اين زن مي‌رفته است اما پس از بازداشت همسرش از اين داستان جنايي پرده برداشت: 7 سال پيش وقتي به يك مهماني شبانه رفته بودم با سهيلا آشنا شدم.
بعد از چند روز ارتباط نامشروعم با وي شروع و تا چند روز قبل از قتل او ادامه يافت. مي‌دانستم كه سهيلا مقدار زيادي طلا و جواهر در خانه نگهداري مي‌كند. شب حادثه به اتفاق فاطمه با مقداري قرص خواب آور به منزل او رفتيم. قرص‌ها را در شربت آبليمو ريخته و به او داديم. بعد از سر كشيدن ليوان همانجا خوابيد. مشغول جمع كردن جواهرات و اسباب اثاثيه گران قيمت او شده بوديم كه يكمرتبه به هوش آمد. پارچه‌اي را دور گردنش پيچانده و آن قدر فشار دادم تا جان داد.بعد هم طلا و جواهرات او را برداشته و از آنجا فرار كرديم. طلاها را پيش يك مالخر برده و به قيمت 12 ميليون تومان فروختيم.
