قدس: «دخترم هر وقت شیشه میکشد، خشن میشود، در دنیای سیاه توهم گرفتار شده و همه را به باد کتک میگیرد».
این ادعای یک مادر است که میخواست دخترش در زندان بماند تا درس عبرتی بگیرد. ابتدای آذرماه سالجاری، زن میانسالی به شعبه چهارم دادسرای بعثت مراجعه کرد و به طرح شکایت از دختر شیشهایاش برداشت. وی گفت: دخترم 8 سال پیش ازدواج کرد و به خانه بخت رفت. زندگی خوبی داشت حتی صاحب یک دختر شد اما وقتی همراه شوهرش به کویت رفته بود در آنجا با پسری آشنا شد به گونهای که زندگیاش را تباه کرد.
وقتی این موضوع را شنیدم با دختر کوچکم به خانهاش رفتیم تا با او صحبت کنیم. اما زهره میگفت که شوهرش نیز بارها به او خیانت کرده است و چندین بار قصد داشتند از یکدیگر جدا شوند اما بهخاطر دخترشان ناچار شدند در کنار یکدیگر زندگی کنند. زهره میگفت برای انتقام از شوهرش دست به چنین کاری زده است. هرچه با او صحبت کردیم بیفایده بود. از او خواستم طلاق بگیرد چون از آبروریزی میترسیدم.
این زن ادامه داد: یکسال بعد از آن دخترم طلاق گرفت و همراه نوهام به خانه ما آمد. تازه بدبختی اصلی شروع شد. هرچه پول داشت خرج پسر مورد علاقهاش میکرد تا اینکه از طریق همین پسر به شیشه معتاد شد. آنها با اجاره کردن یک آپارتمان کوچک از خانه ما رفتند. یک سال از او خبری نداشتم تا اینکه متوجه شدم در یک پارتی شبانه دستگیر شده است.
دختر 6 سالهاش را نزد خودم آوردم و همراه دامادم به دادسرا رفتیم و با سپردن وثیقه وی را آزاد کردیم. زهره دوباره به خانه بازگشت. دخترم کاملا شیشهای شده است. کوچکترین حرفی به او میزدیم عصبانی میشد و اثاثیه خانه را به هم ریخته و میشکست. همیشه توهم دارد و شیشههای خانه را میشکند. من و دخترش را به باد کتک میگیرد و خواهرانش را اذیت میکند. شبها با دوستان نابابش به میهمانی میرود و وقتی باز میگردد به جان ما میافتد. دیگر نمیتوانیم این وضع را تحمل کنیم. دختر کوچکم دانشجو است و از دست رفتارهای زهره از خانه فراری شده و به خانه عمویش رفته است. من که شوهرم را سالها پیش از دست دادهام هیچ پشت و پناهی ندارم. رفتارهای این دختر، وحشت به جان ما انداخته است. حتی نوهام وقتی مادرش به خانه میآید، بیاختیار گریه میکند. از او بشدت میترسد و دچار بیماری عصبی شده است.
وی ادامه داد: تصمیم گرفتم از این دختر شکایت کنم. کاش به زندان بیفتد و آرامش به خانه ما بازگردد همه ما از این وضع خسته شدهایم.
پس از شکایت این مادر، بازپرس دستور احضار دختر شیشهای به دادسرا را صادر کرد تا با تحقیقات از وی زوایای پنهان پرونده آشکار شود.
تحلیل حادثهالهه شفایی، کارشناس ارشد روانشناسی در تحلیل ماجرای این پرونده گفت: در این پرونده زن جوان احتمالا با اجبار خانوادهاش با مردی ازدواج کرده و چون دچار شکست شده، دست به خیانت زده است. دیگر راهی برای ادامه زندگی نداشته و از شوهرش طلاق گرفته است.
وی افزود: متاسفانه دوستان ناباب نیز وارد زندگی این زن تنها شدهاند و وی وقتی در محافل دوستانش حاضر شده، همراه آنان مواد مصرف کرده است. شیشه نیز یک ماده مخدر خطرناک است که مستقیما در روح و مغز فرد تاثیر منفی گذاشته و توهمی که همراه دارد بسیار خطرناک است. این زن وقتی شیشه میکشیده خشن میشده و خانوادهاش نیز به جای اینکه فکر چارهای برای او باشند با سرزنشهای بیجا باعث شدند که وی بیشتر در مرداب فرورود.
این روانشناس ادامه داد: بهتر است که اینگونه خانوادهها تحت مشاوره قرار گیرند تا بدانند در مواقع خطر با فرزندان خود چگونه رفتار کنند. بیشتر والدین اطلاعات کافی در این زمینه ندارند و به جای اینکه کنار فرزندانشان بایستند در مقابلشان قرار میگیرند.
وی در پایان گفت: بهتر است این خانوادهها به جای شکایت و پروندهسازی، دخترشان را به کمپهای قانونی معرفی کنند و با آموزشهای لازم در بهبود وضعشان به آنها کمک کنند.