فغان دختر 12 ساله از مادر شیشه‌ای

مادرم هر وقت شیشه می‌کشد، خشن می‌شود و با شیلنگ و کابل برق مرا به باد کتک می‌گیرد. همیشه بدنم کبود است و از خجالت نمی‌توانم به مدرسه بروم. همیشه دوستانش را به خانه دعوت می‌کند و با هم مواد می‌کشند و من نمی‌توانم درس بخوانم.
کد خبر: ۱۳۶۱۵۴
|
۲۳ آذر ۱۳۸۹ - ۰۹:۰۴ 14 December 2010
|
10744 بازدید
وطن امروز: «مادرم وقتی شیشه می‌کشد، خشن می‌شود و مرا شکنجه می‌دهد، خواهش می‌کنم مرا از این زندان سیاه نجات دهید».

دختر 12 ساله به نام «فریبا» در تماس با مرکز اورژانس بهزیستی از آنان درخواست کرد که او را از دست شکنجه‌های بی‌رحمانه مادر شیشه‌ای‌اش نجاتش دهند. پس از تماس این دختر نوجوان و ادعاهای تلخ وی، ماموران بهزیستی خود را پشت در خانه فریبا در شهرری رساندند.

ماموران از همسایه‌ها شنیدند که این زن خانه‌اش را پاتوق دوستان افیونی خود کرده است و بارها صدای داد و فریاد دختر نوجوان را شنیده‌اند که به مادرش التماس می‌کرده که کتکش نزند. وقتی ماموران بهزیستی از داخل خانه این زن افیونی صدای فریادهای دخترش را شنیدند، وارد عمل شدند و توانستند فریبا را از دست کتک‌های مادرش نجات دهند.

وقتی دختر 12 ساله به نام فریبا پیش روی بازپرس دریانوش از شعبه ششم دادسرای شهرری ایستاد، گفت: مادرم هر وقت شیشه می‌کشد، خشن می‌شود و با شیلنگ و کابل برق مرا به باد کتک می‌گیرد. همیشه بدنم کبود است و از خجالت نمی‌توانم به مدرسه بروم. همیشه دوستانش را به خانه دعوت می‌کند و با هم مواد می‌کشند و من نمی‌توانم درس بخوانم.

وقتی پدرم زنده بود زندگی خوبی داشتیم. پدرم به سختی کار می‌کرد و هرچه می‌خواستیم فراهم می‌کرد اما بدبختی ما زمانی شروع شد که پدرم در تصادف مرد و ما را تنها گذاشت.

وی ادامه داد: پس از مرگ پدرم، مادرم معتاد شد. هر جا می‌رویم آبرویم را می‌برد. من هم حق ندارم هیچ اعتراضی بکنم. نزد همکلاسیانم خجالت می‌کشم بگویم این زن مادرم است چون رفتارهای زشتی دارد.

پس از اظهارات تلخ این دختر نوجوان، مادر شیشه‌ای وی تحت بازجویی قرار گرفت و با گریه گفت: سال‌ها پیش با مردی به نام رحیم آشنا شدم. خانواده‌ام مخالف این ازدواج بودند چون پسر دوست پدرم خواستگارم بود و می‌گفتند باید با او ازدواج کنم.

وی افزود: وقتی با رحیم ازدواج کردم، خانواده‌ام مرا ترک کردند. زندگی خوبی داشتیم اما همسرم در یک سانحه رانندگی جان سپرد. من و دخترم تنها شدیم. به سختی روزها را می‌گذراندیم و هیچ پشتیبانی نداشتیم. وقتی در جمع دوستان قرار گرفتم و دیدم آنها شیشه می‌کشند، من هم برای رسیدن به آرامش و رهایی از این مشکلات به سمت مواد رفتم. وقتی شیشه می‌کشیدم، توهم به سراغم آمد. نمی‌فهمیدم چه کار می‌کنم. اصلا متوجه نبودم که دخترم را کتک می‌زدم. وقتی به خود می‌آمدم و می‌دیدم که چه کار وحشیانه‌ای انجام داده‌ام، پشیمان می‌شدم. با دیدن دست و پای کبود دخترم به گریه می‌افتادم و با التماس از او می‌خواستم که مرا ببخشد.

وی افزود: از وقتی شوهرم مرده، هیچ‌کس سراغی از من نگرفته است و من ناچار بودم به تنهایی مسوولیت این زندگی را به دوش بکشم. خانواده‌ام نیز ترکم کردند و سراغی از من نمی‌گیرند. پس از اقرار مادر شکنجه‌گر، بازپرس، دختر نوجوان را به پزشکی قانونی فرستاد تا پس از اعلام نظریه کارشناسان، درباره این پرونده تصمیم بگیرد.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟