خبرآنلاین نوشت:
ترجیح این روزهایش را موضوعات سیاست خارجی عنوان می کند بر این باور است که غرب بیش از ایران به مذاکرات ژنو نیاز داشت و در این نشست دستاورد ایران بیش از غرب بود البته ایران این امکان را داشت تا با بهره گیری از شکاف های موجود ، فرصت های دیپلماتیک را مدیریت کند اما متاسفانه این مدیریت انجام نشد و ایران تنها توانست در نشست ها تاخیر ایجاد نماید
نماینده مجلس هفتم غفلت از مدیریت شکاف های دیپلماتیک بین اعضای1+5 را حلقه مفقوده دستگاه دیپلماسی کشور می داند که نخبگان جامعه آن را نادیده می گیرند به ویژه آنکه دستگاه دیپلماسی ا تمام توان خود را متمرکز موضوع هسته ای کرده و از تمام فرصت های دیپلماسی منطقه ای و فرامنطقه ای غفلت کرده است البته در کنار فرصت های موجود ، باید اجماعی بین نخبگان سیاسی بوجود بیاید. او معتقد است که این اجماع با پیروی از بیانیه جامعتین محقق خواهد شد ...
***
مذاکرات ژنوبرگزار شد. ارزیابی شما در مورد مذاکرات اخیر چیست و آیا ایران توانست به اهداف خود دست پیدا کند و اصولا برای موفقیت در مذاکراتی از این دست باید چه تدابیری را در پیش گرفت؟گروه 1+5 بیش از ایران به تشکیل نشست ژنو نیاز داشت در واقع نیاز شکلی بیش از نتایج محتوایی در نشست ژنو مطرح بود . به گونه ای که غرب با احتمال ناکامی بیشتر در تشدید فشارها بر ایران، به دنبال حفظ راهکار احتیاطی مذاکره در موضوع هسته ای بود وبرای حفظ ساز و کار گروه 1+5 و فضای دیپلماسی در احتمالات آینده به رغم وقفه 15 ماهه نسبت به نشست قبلی، مذاکرات ژنو 3 شکل گرفت.
گروه 5+1 برای ارزیابی رفتار ایران پس از تحریم های جدید و میزان اراده ایران در ادامه فعالیت های صلح آمیز هسته ای و همچنین حفظ راهکار احتیاطی در صورت عدم نتیجه گیری از تهدیدها و تحریم های اعمال شده علیه ایران ژنو 3 را دنبال کردند که البته جمهوری اسلامی ایران دستاوردهای بیشتری نسبت به غرب در ژنو 3 داشت . زیرا مصمم بودن ایران به صیانت از حقوق هسته ای و عدم انفعال در برابر فشارها واهتمام به راهکار دیپلماسی در کنار ایستادگی منطقی و ملی در عملکرد دکتر جلیلی و مذاکره کنندگان ایرانی بروز پیدا کرد.
اما گروه 5+1 را باید مثلثی از سه ضلع امریکا ،اروپا و روسیه و چین در نظر گرفت هر کدام از این سه ضلع به رغم رویکرد مشترک نسبی، با هدفگذاری های متمایز و متفاوت در گروه 5+1 عمل می کنند. همه اعضای گروه 5+1 در ایجاد محدودیت برای ایران جهت جلوگیری از تکمیل فناوری هسته ای صلح آمیز در مراحل صنعتی شدن و تولید انبوه سوخت هسته ای وحدت نظر دارند اما در چگونگی استفاده از ابزارها و تاکتیک ها و راهبرد ممانعت از هسته ای شدن ایران اختلاف نظرهایی بین امریکا ،اروپا و روسیه و چین وجود دارد . ضمن اینکه به رغم وحدت نظر رویکردی و عملکردی بین 1+5 در جلوگیری از هسته ای شدن ایران در زمینه تولید سوخت ، در سایر اهداف به بهانه موضوع هسته ای تفاوت های جدی وجود دارد که این موضوع برای ایران فرصت های دیپلماسی را در بعد فراملی فراهم می کند. امریکا به بهانه موضوع هسته ای سایر اهداف سیاسی و منطقه ای را با اهمیت بیشتری در مواجهه با ایران دنبال می کند.
اروپا در جایابی منطقه ای و جهانی به بهانه تحولات منطقه و موضوع هسته ای ایران با اتکا به اهداف سیاسی اقتصادی محدودتری نسبت به آمریکا در مواجهه با ایران رفتار می کند. روسیه منفعت طلبی در دو سوی موضوع هسته ای دارد یعنی اهداف خود را در امتیاز گیری از غرب و آمریکا و پی گیری منافع در چالش و روابط با ایران تنظیم کرده است. بنابراین ما از یک سو با وحدت نسبی در موضوع هسته ای در برابر گروه 1+5 قرار گرفته ایم و از سوی دیگر به خاطر تضاد و تقاوت منافع بین سه ضلع گروه 1+5 شکاف هایی نیز وجود دارد .
آیا ایران توانسته این شکاف ها را مدیریت کند؟نه،ما بهره برداری جامعی از شکاف منافع بین اعضای گروه 1+5 تا کنون نداشته ایم و به طور مقطعی و موردی در برخی از مقاطع ایجاد تاخیر و تغییر فشارها از فرصت های دیپلماسی و شکاف منافع بین اعضای گروه 5+1 در سالهای اخیر استفاده شده است اما بیش از این سطح، امکان بهره برداری دیپلماتیک از شکاف منافع -با توجه به تحولات جدید منطقه ای و فرا منطقه ای -وجود دارد .
بنابراین،سرنوشت موضوع هسته ای ایران با سه مولفه متغیر رقم می خورد که متغیر اصلی ایستادگی ملی است و دو متغیر جنبی فرصت های سیاسی و فراملی و تاثیر تحولات منطقه ای و فرا منطقه ای است. موضوع هسته ای ایران با شکار فرصت های ناشی از تحولات منطقه ای و فرامنطقه ای و اتخاذ بهره برداری های حداکثری از ظرفیت های دیپلماسی به پشتوانه ایستادگی ملی ، به سرانجام می رسد.
البته به این زودیها و با سادگی و سطحی نگری موضوع هسته ای ایران در محیط بین المللی پایان نخواهد یافت . چون این مساله به عنوان ابزاری برای پیگیری سایر اهداف و تحولات منطقه ای و هدف گذاری های غرب و روسیه لحاظ شده است لذا ما باید در اتکا به ظرفیت های ملی و فرصت های فرا ملی با رویکرد میان مدت و بلند مدت به فرجام موضوع هسته ای ایران در بعد بین المللی نگاه کنیم. نمی توان با تاکتیک ها و راهبردهای کوتاه مدت به فیصله پیدا کردن موضوع هسته ای در چالش با غرب و حتی روسیه نگاه کرد .
در مدیریت شکاف های موجود، باید با چه نگاهی به آینده ورود پیدا کرد وفکر می کنید که چه اتفافاتی در آینده رخ خواهد داد که باید ایران خود را برای آن آماده کند با توجه با اینکه دیپلماسی چیزی جز استفاده از فرصت ها نیست؟بهره برداری حداکثری از سایر تحولات و فرصت های دیپلماسی ایران در غیر موضوع هسته ای ، کمک بیشتری به دیپلماسی هسته ای می کند .در واقع ما برای کنترل فشارهای گروه 1+5 و کم کردن هزینه های فراملی در روند هسته ای شدن،باید از سایر ابزار های دیپلماسی و فرصت های ناشی از تحولات منطقه ای و فراملی بهره بگیریم .
به طور مشخص چه مواردی مد نظر شما است؟وزن ایران در تحولات عراق، افغانستان، لبنان، فلسطین ومعادلات منطقه ای و حتی برخی از رویدادهای حوزه خلیج فارس ،آسیای میانه و قفقاز باید با منافع ملی و کنترل فشارهای خارجی در موضوع هسته ای تنظیم شود . ایران در تقلیل فشارهای اعضای گروه 1+5 به ویژه آمریکا ،اروپا و روسیه از موقعیت های منطقه ای گوناگون برخورداربوده که تاکنون حداکثر بهره برداری از این فرصت های دیپلماتیک صورت نگرفته است .شاید برخی از کشورهای دیگر مانند ترکیه دربهره برداری حداکثری از همه فرصت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای منافع ملی و حتی موضوع هسته ای ایران نهایت بهره را برده اند . غرب و همه جهان، بر نقش تعیین کننده ایران را در امنیت صلح و ثبات در منطقه واقف هستند و حتی در برخی از موارد مانند مذاکرات 6+2 در تحولات افغانستان از نقش ایران برای مدیریت مقطعی و نسبی تحولات افغانستان استفاده خوبی صورت گرفت.به طور غیر مستقیم در تحولات گوناگون منطقه،ایران ظرفیت های بسیار بالایی دارد که غرب و حتی روسیه در تحولات آسیای میانه و قفقاز به نقش و تاثیر ایران نیاز استراتژیکی دارند. بنابراین از این نیاز استراتژیک باید با دیپلماسی هوشمند در استفاده حداکثری در مدیریت مذاکرات هسته ای ، استفاده جدی و اصولی صورت بگیرد .
با توجه به اینکه وزارت امور خارجه هم درباره موضوع هسته ای درگیر است فکر می کنید این وزارت خانه باید چگونه مدیریتی انجام دهد تا از ظرفیت های موجود استفاده شود؟اهداف نامحسوس غرب و روسیه بزرگ نمایی موضوع هسته ای و ایجاد غفلت در دستگاه دیپلماسی ایران نسبت به تحولات منطقه است.در واقع محدود کردن ایران در موقعیت منطقه ای و ایجاد انفعال در رویکردهای دیپلماسی ایران نسبت به تحولات منطقه به بهانه فشارهای هسته ای و در گیر شدن در مذاکرات هسته ای از اهداف قدرتهای فرا منطقه ای است. ایران نباید در دام موضوع هسته ای و غفلت از تحولات منطقه و توسعه مناسبات منطقه ای بیافتد .جریان ویکی لیکس برای تخریب روابط ایران با همسایگان و کشورهای منطقه و حتی غرب استفاده شد.در واقع، اسناد درست و غلط ویکی لیکس در راستای بی اعتماد سازی منطقه ای، نا امن کردن فضای دیپلماسی و افکار عمومی است . جریان مشکوک، پیچیده و هدفمند به موازات سایر رفتارهای آشکار و نهان غرب و قدرت های فرامنطقه ای در موضوع ایران و سایر موضوعات برای پر کردن خلا ساختار قدرت در منطقه است . چون با سپری شدن دوران جنگ سرد و بحران های اقتصاد جهانی و ناکامی های نظامی و سیاسی قدرت های فرامنطقه ای در خاورمیانه و آسیای جنوب غربی،محدود کردن ایران برای جلوگیری از ساختار سازی منطقه ای از اهداف استراتژیک غرب و حتی روسیه است .
همواره از روسیه به عنوان کشور دوست و همراه ایران در موضوع هسته ای یاد می شود اما وقتی به رویکرد های این کشور توجه می شود عکس این ادعا خود را نشان داده و تحلیل شما ملموس تر می شود، بخصوص تلاشی که روسیه برای تاثیر گذاری در منطقه خلیج فارس انجام می دهد و مهار کردن چین از این موارد است در خواست ما تبیین این مساله است که چرا روسیه به دنبال محدود سازی ایران به بحث هسته ای است؟قدرتمند نشدن ایران و غرب در آسیای جنوب غربی از اهداف استراتژیک روسیه است.
یعنی ایران ضعیف شده برای این استراتژی روسیه مناسب تر است؟ایران مقاوم در برابر غرب اما منفعل در منطقه، هدف گذاری روسیه است. روسیه از محور شدن ایران در منطقه و تسلط غرب بر منطقه نگرانی استراتژیکی دارد. لذا رفتارهای دوگانه روسیه در موضوعات منطقه ای و فرامنطقه ای نشان دهنده نگاه روسیه به ایران و غرب به عنوان رقیب است راهبرد روسیه در این راه، رقابت توام با مخالفت اقتضایی باغرب و ایران است .البته در موضوعات و مصادیق گوناگون تفاوت هایی وجود دارد به طور مثال در استقرار سپر موشکی در شرق اروپا، روسیه قاطعانه واکنش نشان داد، اما در نزدیک شدن سپر موشکی به ایران و پیشنهاد استقرار در ترکیه ، واکنش قاطع پیشین را نشان نداد. یا در مختومه شدن موضوع هسته ای ایران، روسیه اهتمام جدی نشان نمی دهد. روسها طولانی شدن موضوع هسته ای ایران را برای خود فرصت سیاسی و اقتصادی مفیدی می دانند. تلاش برای مدیریت رفتارهای دوگانه روسیه در موضوع هسته ای و تحولات منطقه ای، نشان دهنده مخالفت اقتضایی و رقابت جامع روسیه با ایران وغرب و به ویژه امریکا است.
آیا امکان باز تعریف و ریست روابط با روسیه وجود دارد؟ روسیه و حتی چین به جای تقابل تمام عیار با غرب و امریکا به دنبال فرصت سازی در بازسازی و ارتقای جایگاه خودهستند. در واقع، رقابت نهایی روسیه و چین با امریکا و غرب به سالهای بعد موکول شده است روسیه و چین به دنبال هزینه کمتر و بهره برداری بیشتر در همه چالش های جهانی و تحولات منطقه ای هستند و لذا بازی روسیه در زمین دیپلماسی فعالتر از گذشته است و به موازات واکنش های شکننده در مواضع روسیه ، انعطاف های دیپلماتیکی در تحولات گوناگون منطقه ای و فرامنطقه ای در این کشور نسبت به غرب و حتی ایران وجود داشته است . در تحولات گرجستان و سایر کشورهای قفقاز و آسیای میانه و ناتو و سپر موشکی و موضوع هسته ای ایران و حتی افغانستان و عراق، انعطاف و حداکثر سازی منافع روس ها با شکار فرصت ها هویدا است. بنابراین ایران در رویکرد به گروه شانگهای، ضمن تقویت مناسبات و نگاه مثبت احتیاط های لازم را به کار بگیرد. یکی از پیامد های گسترش گروه شانگهای ، محدود شدن بخشی از ظرفیت های منطقه ای ایران در شرق و شمال است. در واقع با پیوستن همسایگان شرقی و شمالی ایران به شانگهای و حتی با حضور ایران در آن گروه ،بخشی از ظرفیت های منطقه ای ، موقعیت ژئو پلتیکی ایران کاهش پیدا خواهد کرد.
بیشتر به خاطر خاستگاه امنیتی شانگهای است؟شانگهای از خاستگاه اولیه امنیتی به خاستگاه سیاسی اقتصادی در حال عبور است.به طور هدفمند و در یک فرایند نسبتا طبیعی،شانگهای بدنبال ارتقای ظرفیت امنیتی به ظرفیت های اقتصادی در گروه شانگهای است .
فارغ از تغییر و تحولات منطقه ای و بین المللی، حدود یک هفته ای است که طرح هدفمند کردن یارانه ها اجرایی شده است. از نظر شما آیا ارزیابی واقع بینانه ای نسبت به این طرح وجود دارد تا امکان رویارویی با این تبعات وجود داشته باشد؟هدفمند سازی یارانه ها ، برنامه پنجم توسعه، مشکلات اقتصادی ، خنثی سازی تحریم ها چهارتحول بزرگ در ماهها و سال آینده است. در واقع مدیریت و حرکت ملی اعم از دولت و مردم در فائق آمدن بر تحریم ها و برخی از مشکلات اقتصادی و اجرای هدفمند سازی یارانه ها و رویکرد های برنامه پنجم توسعه اولویت های کشور محسوب می شوند . نتیجه گیری کامل و کم هزینه از این چهار تحول نیازمند حرکت منسجم بین دولت و مردم بوده که از الزامات اساسی است .
نخبگان در پیشبرد اهداف چهار تحول بزرگ اقتصادی در ماه های پیش رو و سال آینده نقش کلیدی دارند.با همراهی منسجم دولت و مردم و نخبگان این چهار تحول بزرگ اقتصادی از بهره وری بالا و هزینه پایین برخوردار خواهد شد چون جراحی بزرگ هدفمند سازی یارانه ها در اقتصاد کشور با مدیریت سایر تحولات اقتصادی به ویژه حمایت از تولید ،تنظیم تجارت داخلی و خارجی ،کا هش هزینه های ناشی ازتشدید تحریم ها ،اصلاح ساختار اقتصاد و تحقق رویکردهای نوین پیشرفت در برنامه پنجم توسعه ارتباط دارد. یعنی به موازات هدفمند سازی یارانه ها و خنثی سازی تحریم ها ،تشکیل صندوق توسعه ملی با انتقال بیست درصد از در آمدهای نفت برای سرمایه گذاری بخش خصوصی و غیر دولتی و خارج کردن تولید از رکود نسبی و ارتقا شاخص هایی مانند رشد اقتصادی ضروری است. رسیدن به این اهداف مستلزم مدیریت و مشارکت ملی است و لذا کم کردن هزینه های سیاسی در رقابت ها و تنش های داخلی و کار آمد تر کردن دیپلماسی خارجی توام با بهبود فضای ملی برای رفتار سازی جدید اقتصادی از الزامات موفقیت در هدفمند سازی یارانه ها و خنثی سازی موفقیت آمیز تحریم ها است.
شما اشاره کردید که پیش نیاز هدفمند کردن یارانه ها انسجام داخلی است فکر می کنید که انسجام مد نظر شما در بین اصولگرایان وجود دارد؟نسبت به ضرورت و اصل حمایت از دولت برای هدفمند کردن یارانه ها و سایر تحولات اقتصادی ،اصولگرایان عزم جدی دارند البته عزم جدی اصولگرایان برای حمایت از دولت و موفقیت در هدفمند سازی یارانه ها و سایر تحولات اقتصادی توام با دغدغه چگونگی اجرای این طرح عظیم است در واقع تعهد اصولگرایان و آحاد مردم و حتی نخبگان به حمایت از دولت در هدفمند سازی یارانه ها باید با استقبال دولت از دغدغه های کارشناسی و کم کردن عوارض این اقدام ملی باشد و لذا به موازات حمایت صادقانه ،شفاف و عملی از دولت در اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها ،باید دولت نیز از ظرفیت ها و مشارکت فکری و عملی اصولگرایان در پیشبرد این طرح ، استفاده کند .
شما نشانه هایی مبنی بر استقبال دولت از نظرات اصولگرایان مشاهده کردید؟انسجام کارکردی بین دولت و مجلس و تعامل دولت با نخبگان فارغ از منافع سیاسی و حداکثر سازی نتایج و حداقل سازی هزینه ها و تبعات هدفمند سازی یارانه ها بسیارتعیین کننده است. پایبندی شفاف دولت به قانون و اتخاذ شیوه های منطقی در هدفمند سازی یارانه ها از انتظارات اصولگرایان است چون با کم کردن اعمال سلیقه و حاکم کردن قانون زمینه حمایت ملی و کنترل برخی از مشکلات اقتصادی این قانون آسانتر خواهد بود اما با رویکرد غیر شفاف به قا نونمندی در هدفمند سازی یارانه ها و غفلت از چالش های بخش تولید و تبعات میان مدت و بلند مدت الگوی هدفمند سازی یارانه ها،مشکلاتی را در پی خواهد داشت. باید علاوه بر رضایتمندی مقطعی مردم در شروع این طرح ،برای بازدارندگی تبعات توزیع پول بین مردم و آسیب های احتمالی بخش تولید و صادرات ، دولت از نظر نخبگان و حمایت های بیشتری برخوردار شود که تعامل نزدیک تر دولت با مجلس و نخبگان صاحب نظر در حوزه اقتصاد و شفافیت قانونی در اجرای هدفمند کردن یارانه ها از رموز موفقیت در کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت خواهد بود چون ثمرات و تبعات این قانون در مقاطع زمانی مختلف متفاوت است. دولت علاوه بر مدیریت جامع ثمرات و تبعات احتمالی کوتاه مدت باید در آثار میان مدت و بلند مدت هدفمند سازی یارانه ها به الگوی بهینه در مدیریت اجرایی دست پیدا کند .
اما برخی از منتقدان دولت چه اصولگرا و چه غیر اصولگرا بر این باور هستند که شیوه مدیریت هدفمند سازی یارانه ها با موفقیت توام نخواهد شد؟هیچ فرد و جریانی نباید از هدفمند سازی یارانه ها به عنوان سوژه رقابت و منفعت سیاسی استفاده کند. نگاه برای رقابت یا مخالفت یا منفعت طلبی سیاسی از موضوع هدفمند سازی یارانه ها به طور قطع با منافع ملی مغایر است. در واقع دولت و اصولگرایان و مخالفان سیاسی دولت به جای بهره برداری رقابتی و منفعت طلبی سیاسی به هدفمند سازی یارانه ها به عنوان جهاد بزرگ اقتصادی و ملی نگاه کنند .چون منافع یکایک مردم و سرنوشت اقتصاد کشور با هدفمند سازی یارانه ها گره خورده است و لذا نگاه متعهدانه و مردم گرایانه به این قانون با منفعت طلبی و بهره برداری رقابتی و سیاسی مغایرت دارد. ضمن اینکه تعامل و رفتار دولت نسبت به گذشته بهتر شده است. برخی از نمادها و رفتارهای تحریک آمیز و مخرب در مناسبات دولت و مجلس و اصولگرایان به شدت کاهش یافته است هم دولت و هم مجلس و هم اصولگرایان به موفقیت هدفمند سازی یارانه ها و خنثی سازی تحریم ها رویکرد هماهنگی پیدا کرده اند، اما این به مفهوم غفلت از برخی بد اخلاقی ها و هدف گذاری های منفعت طلبانه بین حامیان و منتقدان افراطی دولت نیست. باید از تخریب فضای موفقیت دولت، مراقبت هوشمندانه به عمل آید. اهتمام اخیر جامعتین برای وحدت اصولگرایان و مدیریت فضای فراجناحی تقدیر آمیز است. انتظار از جامعتین برای ورود به رقابت های انتخاباتی باید به انتظار از جامعتین برای مدیریت فضای اصولگرایی واصولگرایانه کردن رفتار اصولگرایان ارتقا یابد .
سوال من بیشتر معطوف به دغدغه های موجود بود، همچنانکه رئیس مجلس اخیرا در کنفرانس مطبوعاتی خود خواستار توجه دولت به نظرات مجلس شدند زیرا بسیاری بر این اعتقاد هستند که این تزریق پول بستر ساز تحولات ناخوشایندی است. در این مورد چه ارزیابی دارید؟بخش تولید و نظام نوین توزیع یارانه ها به صورت نقدی در میان مدت و بلند مدت از چالش های مهم هدفمند کردن یارانه ها است جهت گیری اصلی قانون به بخش مصرف سوق داده شده است .سوق دادن جهت گیری اصلی هدفمند سازی یارانه ها، به بخش مصرف نباید موجب غفلت از آسیب های بخش تولید و صادرات غیر نفتی شود . افزایش هزینه های تولید و کاهش میزان تقاضا داخلی از یک سو و تغییر رفتار مردم در مطالبه یارانه نقدی از سوی دیگر توام با افت و خیز های تجارت خارجی ،چالش اصلی هدفمند سازی یارانه ها است .
به موازات اجرای هدفمند سازی یارانه ها باید به طور متوازن به بخش های تولیدی در بازار داخلی توجه جدی کرد. شاید یکی از علل تاخیر این طرح، مهیا کردن ساز و کار های حمایت از بخش تولید است چون اختصاص 30 در صد منابع حاصل از این طرح به حمایت از بخش های تولیدی مستلزم سازوکار های کار آمد است و این سازو کار ها باید در اجرای هدفمند سازی یارانه ها شفاف تر و جدی تر دنبال شود. به موازات هدفمند سازی یارانه ها ،پایش و مدیریت سایر تحولات اقتصادی رموز موفقیت بنیادی این اقدام و جراحی بزرگ اقتصادی ملی است.به هر میزانی که درانسجام تصمیمات و مدیریت ها و نظارت در سایر تحولات اقتصادی کاستی صورت بگیرد به همان نسبت موفقیت در میان مدت و بلند مدت آسیب خواهد دید.
دغدغه اصلی صاحبنظران از هدفمند سازی یارانه ها، بیش از مقاطع کوتاه مدت به مقاطع میان مدت و بلند مدت معطوف است چون کشورهای توسعه یافته با رویکرد حمایت های غیر نقدی به ویژه در نظام تامین اجتماعی، به این هدف مهم نایل شدند و لذا نابسامانی موجود در پرداخت یارانه ها و وابستگی مردم و دولت به اقتصاد نفتی نباید موجب ساختار های ناموفق بعنوان جایگزین وضعیت موجود شود. به این خاطر انتظار نخبگان و دلسوزان از دولت نگاه جامع به هدفمند سازی یارانه ها با توازن در حمایت از اقشار آسیب پذیر و اصلاح نظام توزیع یارانه ها است .
شما از اقدام اخیر جامعتین در صدور بیانیه اخیر تمجید کردید فکر می کنید که چرا این بیانیه صادر شد و چه عواملی منجر به صدور این بیانیه شد؟در مقایسه با مرجعیت نهادمند روحانیت،الگوی ریش سفیدی و در مقابل آن غوغا سالاری کار آیی جامع برای مدیریت فضای اصولگرایی نداشته است.
یعنی بر این باورید که این شیوه کار آمدی ندارد؟ریش سفیدی به مفهوم یک مراقبت شکلی و نمادین از جریان اصولگرایی خود را در شرایط کنونی بدون اتکا به نهاد روحانیت وضابطه مندی نظارتی کارآمدی نخواهد داشت. در برخی از مقاطع ناپایدار، غوغا سالاری در اثر بخشی بر جریان اصولگرایی در سالهای اخیر موثر بوده است. برخی از گروه های متکی بر ابزار های خاص، از غوغاسالاری برای سوء استفاده از فضای اصولگرایی استفاده کردند اما با فاصله گرفتن ازفتنه های پس از انتخابات، نیاز به نهادمندی اصولگرایان به شدت احساس می شود. در واقع حیات و آینده مطمئن جریان اصولگرایی به نهادمندی فکری و نظارتی جامع نیاز دارد .نقش جامعتین در هدایت فکری و نظارت نهادمند بر جریان اصول گرایی تاثیر راهبردی خواهد داشت و لذا اهتمام و بیانیه اخیر جامعتین تحولی سازنده و سرنوشت ساز در تقویت و گسترش اصولگرایی خواهد بود. توقع منطقی از جامعتین، عملیاتی کردن بیانیه اخیر و اصولگرا کردن رفتارهای بخشی از اصولگرایان است. رفتارهای تفرقه انگیز و غفلت از اهداف عالی اصولگرایی از چالش های مطرح است که جامعتین با عملیاتی کردن بیانیه اخیر فارغ از هر گونه رویکرد فرعی و مصداقی می توانند با نقش جامع در مدیریت فکری و نظارت ساختاری اصولگرایان تعیین کننده باشد اصولگرایان بیش ازدغدغه رقابت با اصلاح طلبان باید از آسیب پذیری درونی مراقبت کنند چون برخی از رفتارهای غیر اصولگرایانه وکمرنگ شدن اخلاق و رویکرد آرمانی از آسیب های درونی اصولگرایان است .
شما فکر می کنید با وجود اختلافات و تقسیم بندی های متعدد از جمله اصولگرایان ناب و غیر ناب، آیا بستری برای عملیاتی کردن این بیانیه وجود دارد یا اینکه در حد یک بیانیه باقی می ماند؟ بخصوص اینکه تلاش زیادی برای به حاشیه راندن بزرگان اصولگرا از سوی جریان خاص از حامیان دولت صورت گرفته است؟سرمایه های اجتماعی و معنوی و فکری اصولگرایان باید صیانت شود. برخی از اصولگرایان با تنگ نظری به این سرمایه های فکری و سیاسی و معنوی آسیب می زنند. در مبانی حرکت اصولگرایی محوریت ولایت فقیه از تضمین های اصولگرایی ناب است. از شاخص های بنیادی اصولگرایی ناب، اتکا به رهبری و اندیشه های امام و نظام وآرمان های انقلاب اسلامی است و برخی بداخلاقی ها در بین اصولگرایان نباید به سرمایه های اجتماعی و سیاسی و توان مدیریتی و حتی ظرفیت های فکری اصولگرایان آسیب بزند. به طور مثال، جامعتین در تکیه گاه فکری و نظارتی اصولگرایان می تواند محوریت داشته باشد. استقبال از اشتیاق اعتقاد و التزام عملی همه نیروهای اصولگرا به مبانی و اصول، با شاخص های شفاف و نظارت پذیر در حفظ سرمایه های سیاسی اصولگرا تعیین کننده خواهد بود. باید نهادگرایی در اصولگرایی جدی گرفته شود. با تبعیت از مقام معظم رهبری در رویکردهای راهبردی اصولگرایی می توان سطوح تشکیلاتی و رقابتی را به نهادمندی جمعی اعتلا داد که جامعتین می تواند نهاد نظارتی و شاخص ساز بر مبنای هدایت های کلان اصولگرایی تلقی شود شخصیت های مانند احمدی نژاد، لاریجانی، رضایی، قالیباف، حداد عادل، ولایتی و توکلی و ... از سرمایه های مدیریتی و سیاسی اندوخته شده اصولگرایان هستند و لذا آسیب دیدن هریک از این شخصیت های مطرح اصولگرا خسارت برای آِینده این جریان محسوب می شود چون با آسیب دیدن هریک از آنها -به رغم برخی از انتقادات مطرح - اصولگرایان آسیب اجتماعی خواهند دید .بنابراین، علاوه بر سرمایه های معنوی و فکری باید به ظرفیت های اجتماعی و صیانت از سرمایه های مدیریتی و نخبگی در جریان اصولگرا اهتمام ورزید و آنها را پاس داشت.
اصولگرایان با صیانت از وجاهت سیاسی و ظرفیت اجتماعی شخصیت های گوناگون خود می توانند دوره های طولانی تری از حیات سیاسی و حمایت مردمی را تجربه کنند که نباید با اتکا به برخی از شخصیت های اصولگرا، سایر شخصیت های اصولگرایی را ذبح کرد. ذبح کردن بخشی از شخصیت های مجرب اصولگرایی به همه این جریان در میان مدت و بلند مدت آسیب می زند. بنابراین تخریب شخصیت های مانند لاریجانی ها و احمدی نژاد ها و ... «خود زنی» قطعی سیاسی برای آینده اصولگرایی است. زیرا اصولگرایی وابسته به اشخاص نیست، اما آیندگان و به ویژه نسل جوان با ارزیابی عملکردها و رفتارهای گذشته و حال اصولگرایان در آینده تصمیم خواهد گرفت .
تحقق وحدت اصولگرایان در پیشبرد الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت چقدر می تواند موثر باشد؟اهتمام رهبر معظم انقلاب به آغاز تدوین الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، هوشمندی و آینده نگری راهبردی نظام را نشان می دهد. اهتمام به الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت بستر تمدن سازی نوین و ارتقا موقعیت فراملی ایران و تاثیر گذاری بر تحولات آینده جهان اسلام است. در هیچ دوره ای از تایخ ایران برای الگوی بومی با اتکا با اسلام و ظرفیت های کشور ،اقدام نشده است. اهتمام مقام معظم رهبری به جریان سازی بین نخبگان و محققان برای تحقق الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت به احیای تمدن ایران اسلامی منجر خواهد شد . فرایند تحولات منطقه ای و جهانی بازیابی استعدادها و ظرفیت های ملی امکان تحقق الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت را امکان پذیر کرده است .
نگاه اصولگرایانه ،ضرورت مشارکت عمیق و جدی را در این الگو را برای همه نیروهای فکری اصولگرا ایجاد مِی کند اندیشمندان و محققان اصولگرا باید در اهتمام تدوین اِین الگو برمبنای تعهد اصولگرایی پیشگام شوند مقام معظم رهبری با هدف گذاری در تدوین این الگو و نشست اخیرصاحبنظران ،تعامل نظام و نخبگان را تقویت کردند برخی از چالش ها و فاصله ها به دلیل فضا سازی های نامناسب از آسیب های مطرح بود که اهتمام رهبر انقلاب و استقبال نخبگان برجسته کشور از نشست اخیر یکی از دریچه های فتنه و توطئه دشمنان را بست فرصت طلبی دشمنان برای سو استفاده از تنوع تفکرات نخبگان و برخی از انتقادات مطرح سیاسی و غیر سیاسی ،مشارکت در تدوین الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت به طور جدی ساماندهی خواهد شد هر چند هدف اصلی نشست اخیر تدوین الگو بود اما در کنار نتایج اصلی رهبر با صاحبنظران الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت ،تعمیق تعامل بین نظام و نخبگان از دستاوردهای این حرکت خواهد بود که یکی از ویژگی های بارز شرکت کنندگان در نشست ،تنوع سلایق سیاسی صاحبنظران بود و اهتمام ویژه رهبر انقلاب به تعامل با نخبگان باید به عنوان الگوی سایر اصولگرایان و مسئولان قرار بگیرد .
پیش بینی شما در مورد تحولات آتی عرصه سیاست و تغییر تحولاتی که قرار است رخ بدهد، چیست؟ به ویژه آنکه انتخابات مجلس در پیش است و رقابت های زود هنگامی شکل گرفته است؟آرایش سیاسی انتخاباتی اصولگرایان تحت تاثیر میزان انسجام درونی و میزان حضور اصلاح طلبان و عملکرد سال آینده دولت و مجلس است. بنابراین چهار مولفه شامل انسجام اصولگرایان، رقابت اصلاح طلبان، کارنامه مجلس و دولت در آرایش سیاسی کشور موثر است.
و وضعیت حضور اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی می کنید؟ البته آغاز رفتارهای انتخاباتی برای مجلس بسیار زودهنگام و آسیب زا است زیرا نظام و مردم اولویت های مهمتر از انتخابات همانند هدفمند سازی یارانه ها ، ایستادگی ملی در برابر تحریم ها و فشارهای خارجی و ساماندهی اقتصاد کشوررا پیش رو دارند . موفقیت دولت در هدفمند سازی یارانه ها و خنثی سازی تحریم ها و پیشبرد برنامه های اقتصادی کشور در سال پایانی مجلس هشتم ،انسجام رفتاری و تشکیلاتی اصولگرایان به موازات حضور یا غیبت اصلاح طلبان در انتخابات در آرایش انتخاباتی تعیین کننده خواهد بود.با احتمال حضور یا عدم حضور اصلاح طلبان نوع آرایش اصولگرایان متفاوت خواهد بود چون مردم معطل هیچ گروه و حزبی نخواهند ماند . با قهر یا هر رفتار انفعالی یا کناره گیری از انتخابات توسط هر جریانی،ظرفیت های جدید اجتماعی برای رقابت شکل خواهد گرفت. همانند تجربیات دهها انتخابات قبلی با غیبت هر جریان سیاسی تابلوها و جریان های جدید انتخاباتی فعال می شوند. چون انتخابات در ایران در انحصار احزاب نیست و علاوه بر احزاب ،شبکه های گوناگون اجتماعی و شبکه های غیر سیاسی نقش موثری در آن دارند. بنابراین، با شفاف شدن رفتارهای سیاسی و کارنامه مجلس هشتم ودولت و روند انسجام درونی اصولگرایان در اواسط سال آینده آرایش انتخابات شفاف تر خواهد شد که گزینه های گوناگون مانند فهرست واحد یا رقابت دو یا سه ضلعی اصولگرایان متناسب با حضور یا عدم حضور اصلاح طلبان در آرایش انتخاباتی محتمل است.