چند روز پیش مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران ایران و عضو شورای بررسی آسیبهای اجتماعی با اعلام این که سالیانه 25 درصد از دانشآموزان ترک تحصیل میکنند، اظهار داشت: «چالشهای موجود در آموزش و پرورش و ناتوانی برخی از معلمان در مدارس از علتهای اصلی جدایی دانشآموزان از مدارس است».
داریوش قنبری، عضو فراکسیون اقلیت درباره آمار دانشآموزان ترک تحصیلی به خبرنگار فرارو گفت: «من از آمار دقیق دانشآموزان ترک تحصیل کننده اطلاعی ندارم، اما علل و زمینههای ترک تحصیل در شرایط کنونی قابل مشاهده است. افزایش هزینههای خانوار از یک سو، عدم امکان ادامه تحصیل برای افرادی که در خانوارهای کمدرآمد زندگی میکنند از سوی دیگر و ورود این افراد به فعالیتهای اقتصادی فرصت تحصیل را از چنین دانشآموزانی سلب میکند».
نماینده مردم ایلام ادامه داد: «موضوع دیگری که باعث رشد ترک تحصیل در برخی مناطق به شکل خاص شده، کمتوجهی مسئولین وزارت آموزش و پرورش به وظایف خود بوده است. در برخی مناطق عشایری و روستایی دورافتاده چندان توجهی به تحصیل نمیشود. هنوز روستاهایی در حوزه انتخابیه بنده وجود دارند که امکان ادامه تحصیل برای دختران در دوران دبیرستان یا حتی بعضا در دوران راهنمایی نیست».
وی افزود: «چون دختران برای ادامه تحصیل باید به شهرها و مناطق دوردست بروند و این امکان در محل زندگی آنها فراهم نیست و از طرف دیگر حساسیتهای خاصی هم نسبت به رفت و آمد دختران وجود دارد، لاجرم آنها از ادامه تحصیل بازمیمانند. این معضلی است که در نقاط دورافتاده و محروم کشور با آن روبرو هستیم».
سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس یکی دیگر از دلایل رشد نرخ ترک تحصیل را ناامیدی جوانان و تحصیلکردگان نسبت به آینده دانست و گفت: «آنان فکر میکنند در آینده تضمین شغلی چندانی نخواهند داشت و قادر نخواهند بود شغلی متناسب با تحصیلات خود بیابند. یکی از عوامل پیشی گرفتن دختران از پسران در آزمون ورودی دانشگاهها همین ناامیدی پسران نسبت به وضعیت اشتغال در آینده است».
داریوش قنبری درباره رشد بیاعتنایی به تحصیلات، پس از اپیدمی مدرکگرایی در کشور و اصلاحات مورد نیاز در شیوههای آموزشی اظهار داشت: «بسیاری از آموزشهای کنونی تناسب چندانی با شرایط جامعه ما ندارد. احساس من این است که در کشور ما نظارت مناسبی بر روند رشد آموزش، به ویژه آموزش عالی، صورت نمیگیرد. به ویژه در رشتههای تحصیلی خاصی که نه بازار کار مناسبی برای آنان متصور است، نه مهارتی آموزش داده میشود که خود دانشآموختگان قادر به کارآفرینی باشند».
وی ادامه داد: «کسب مدرک از زمانی به بعد تبدیل به عامل پرستیژآور شده است و بسیاری از کسانی که قصد ادامه تحصیل دارند بدون توجه به بازار کار و نیاز جامعه به تحصیل میپردازند، برخی از مراکز آموزش عالی هم از این فرصت سو استفاده کرده و تبدیل به بنگاههای ارائه مدرک شدند. این شیوه آموزش باعث هدر رفتن منابع و با گسترش آموزش بیفایده، باعث بیاعتباری تحصیل در جامعه شده است».
این نماینده مجلس درباره راه برونرفت از وضعیت کنونی اظهار داشت: «ما در شرایط کنونی نیازمند یک تجدید نظر اقتصادمحور در سیستم آموزشی خود هستیم. به هر حال اگر این روند ادامه بیابد و همچنان شاهد یاس و نومیدی در میان تحصیلکردگان باشیم، در آینده کسی رغبت به تحصیل علم نخواهد کرد و شاهد افول علم و دانش در کشور خود خواهیم بود».
وی اضافه کرد: «هیچ کشوری بدون وجود یک سیستم آموزشی که هم قادر به حل مشکلات افراد و هم حل مشکلات جامعه باشد توسعه پیدا نمیکند. هر چند ما در شرایط کنونی به لحاظ کمی از نظر میزان افراد تحصیلکرده وضعیت مناسبی داریم، اما کیفیت آموزش دچار ایراد اساسی است».