قدس: پرونده قتل «هاله دانشبدی» دندانپزشک زن که قربانی جنایتی خاموش شده بود پس از 9 سال مختومه شد.
قاضی دادگاه بعثت در حالی پرونده را بدون قاتل بست که خانواده هاله اصرار دارند دامادشان در قتل وی نقش اصلی را داشته است. 16 خردادماه سال 80 ماموران کلانتری 134 شهرک غرب و قاضی کشیک جنایی در جریان قتل یک زن در طبقه دوم برج شهریار واقع در خیابان بهزاد سعادتآباد قرار گرفتند که به طرز مرموزی از پای درآمده بود.
پلیس و قاضی با گذشتن از در چوبی شکسته مطب دندانپزشکی با پیکر بیجان «هاله دانشبدی» پزشک 28 ساله روبهرو شدند. دندانپزشک جوان در حالی که روپوش سفیدی به تن داشت کنار لوازم گرانقیمت پزشکی، کف مطب افتاده بود. روسری قهوهای و گلدار هاله دور گلویش پیچیده شده بود و نشان میداد با آن خفه شده است. در اطراف قربانی چند تار موی بلند و کوتاه روی کف مطب ریخته بود و آثار جراحت روی صورت و بینی و خونآلود بودن انگشتان دو دست وی مشخص میکرد این زن از سوی عامل جنایت غافلگیر شده به گونهای که تقلای زیادی برای خلاصی از دست جنایتکار کرده و با وی درگیر شده است.
کارآگاهان در نخستین قدم از بررسیها دریافتند هاله که به همراه همسر پزشک و همکار خود در مطب کار میکرده، روزهای زوج به خاطر اشتغال همسر 32 سالهاش در یکی از درمانگاههای خیریه به تنهایی در مطب حاضر میشد، از سوی دیگر در صحنه جنایت آثار سرقت دیده نمیشد. همه لوازم گرانقیمت دندانپزشکی دست نخورده بود و با به دست آمدن خودکاری در کنار جسد و جوهری بودن دستان و آستین روپوش هاله نشان میداد این زن در حال نوشتن وقتی پشت به عامل جنایت داشت، مورد حمله قرار گرفته و سعی داشته با خودکار از خود دفاع کند.
کارآگاهان که برای به دست آوردن انگیزه عامل جنایت به بنبست رسیده بودند به بررسی دفاتر و کارت ویزیت بیماران پرداختند و پی بردند 2 مرد بیمار برای نخستینبار به مطب دندانپزشک زن مراجعه کرده و تشکیل پرونده دادهاند. اما بازجویی از آنان به بنبست رسید و راز این جنایت را فاش نکرد.
قاضی کوهکمرهای در ادامه تحقیقات دستور بازداشت و تحقیق از «شهرام»، شوهر هاله را صادر کرد. این مرد که با به قتل رسیدن همسر باردارش بیتاب شده بود در بازجوییها گفت: در این مطب من و هاله با هم کار میکردیم. روزهای زوج هفته همسرم بهخاطر کار کردن من در درمانگاه خیریه به تنهایی در مطب بود و فقط به ویزیت بیماران میپرداخت. آن روز هاله را به مطب رساندم و خودم به درمانگاه رفتم و ساعت 10 شب به خانهام در یوسفآباد رفتم. هیچ تماسی با همسرم نداشتم. وقتی در تاریکی شب به خانهمان رسیدم هاله در خانه نبود. ابتدا با مطب تماس گرفتم. کسی گوشی را برنداشت. به تصور اینکه همسرم بهخاطر باردار بودن دچار ناراحتی شده و به خانه پدرزنم در نزدیکی مطب رفته است با خانه پدرزنم تماس گرفتم اما هاله آنجا نبود. نگران شدم. بلافاصله خود را به نزدیکی مطب رساندم دیدم که پدرزنم با ضربات لگد در چوبی را شکسته و وارد مطب شده است. باورم نمیشد هاله که قرار بود 4 ماه بعد مادر شود به قتل رسیده باشد.
این پزشک در همه مراحل بازجویی ادعا کرد از قتل همسرش اطلاعی نداشته است. این در حالی است که خانواده هاله اصرار داشتند که دامادشان راز قتل وی را میداند.
قاضی دادگاه شعبه 1157 دادگاه جنایی تهران این مرد را از اتهام قتل عمد تبرئه کرد و پرونده با اعتراض خانواده مقتول به دیوانعالی کشور فرستاده شد. با نقض حکم، پرونده بار دیگر برای رسیدگی به شعبه 1156 دادگاه بعثت فرستاده شد. تحقیقات در این زمینه آغاز شد اما ردی از قاتل به دست نیامد. خانواده مقتول همچنان اصرار داشتند دامادشان راز قتل را میداند، چون اصلا قتل همسرش را پیگیری نمیکند.
قاضی دادگاه بعثت نیز همسر هاله را تبرئه کرد و اعلام داشت که دیه از بیتالمال پرداخت شود اما پرونده باز هم با اعتراض خانواده مقتول به دیوانعالی کشور فرستاده شد. اعتراض خانواده مقتول در دیوانعالی کشور پذیرفته نشد و بدین ترتیب پرونده قتل این دندانپزشک باردار پس از 9 سال بدون قاتل بسته شد.