بولتن نیوز در ادامه مطالب سریالی خود نوشت: تولید محصولات فرهنگی و سرگرم کردن مردم از طریق شبکه تلویزیون وسینمای خانگی،و همچنین انتقاد کردن و ایراد گرفتن از عملکرد شبکه های ماهواره ای مبتذل و مخالف نظام، به قصد آگاهی رساندن به مردم و ایجاد حساسیت عمومی در مورد انحراف های اخلاقی، صیانت از کانون خانواده ، جلوگیری از تاثیرات منفی شبکه های مختلف بر جوانان، بیان نقاط ضعف آنها، و چگونگی استفاده مفید و مثبت از شبکه های جهانی، کاری شایسته وضروری است و خصوصا اگر به شکل طنز ارائه شود و بتواند توجه مخاطبان بی شماری را به این موضوع عمومی و مبتلا به جامعه امروز ایران جلب کند، کاری شایسته و قابل تقدیر است.
اما روش ارائه و بیان این انتقادها وایرادها، نباید از اصول اخلاقی و عرفی جامعه ایران عبور کند و هیچ هنرمند و گروه سازنده فیلم و سریالی، نباید به خود اجازه دهد که با پوشش ایراد و انتقاد به مخالفان نظام و شبکه های ماهواره ای، از روش های غیر اخلاقی و مبتذل در ساخت فیلم و سریال استفاده کند و به جای آگاهی رساندن به مردم و کمک به تربیت کودکان و جوانان و رواج اخلاق در جامعه، نباید انواع حرکات، واژه ها و روش های غیر اخلاقی و مبتذل را عمومی کند و مسوولین فرهنگی کشور را زیر سوال ببرد و نباید به بهانه فروش و در آمد بیشتر، تجاری سازی فیلم و سریال و به کار گرفتن کلمات و حرکات سبک را جایگزین مسوولیت اجتماعی و رواج اخلاق و ادب ایرانی کنیم.
از مسوولین امر و متولیان فرهنگ کشور نیز در خواست می شود که با این پدیده ، برخوردمناسب را داشته باشند زیرا بسیاری از خانواده های ایرانی در مقابل این گونه محصولات بی پناه هستند و انتظار دارند که برای آن راه چاره ای بیاندیشند تا تولید این گروه از این پس مطابق با انتظار مردم و ادب و فضائل اخلاقی جامعه باشد.
در جایی که از رسانه ها و هنرمندان نیز انتظار می رود که در جهان امروز با سرعت اطلاع رسانی روبه رشد آن، به گونه ای عمل نکنند که داشته های ادب و اخلاق ایران زمین مورد تهاجم انواع بی اخلاقی ها وابتذال فرهنگی قرار گیرد. زیرا در دنیای امروز، بیشترین اثرگذاری بر تربیت کودکان و جوانان که نیروی انسانی مورد نیاز توسعه ایران زمین در سال های پیش رو هستند، از جانب محیط اجتماعی، رسانه ها و محصولات فرهنگی صورت می گیرد و اثر ترتبیتی خانواده ها کاهش یافته است و لذا ضروری است که از دیدگاه منافع ملی و عموم مردم، حساسیت لازم نسبت به این موضوع افزایش یابد.
بسیاری از افرادی که فیلم انتقاد و ایراد از شبکه های ماهواره ای ساخته مهران مدیری و هنر پیشه های سریال قهوه تلخ را مشاهده می کنند، و حتی کسانی که مخالف سیاسی این شبکه های ماهواره ای هستند قبول دارند که این فیلم و سریال قهوه تلخ ، مغایر اخلاق و عفت عمومی است . بسياري از افراد با ابراز تعجب از این عملکرد تیم مهران مدیری از خود پرسیدند که آیا ارزش دارد برای تحت پوشش قرار دادن انتقاد علیه قهوه تلخ، چنین گاف بزرگی در عرصه رسانه ها و هنرمندان شاهد باشیم؟ آیا جامعه هنرمندان و بازار سیاست ایران، قابلیت نقد اصولی را ندارد که عده ای مانند تیم مدیری، به این روش های مبتذل روی آورده اند.
این فیلم که ادعا می کند می خواهد ابتذال و فضای غیر اخلاقی شبکه های ماهواره ای را نشان دهد خود به ابتذال و فضای غیر اخلاقی آلوده است.
برخی صاحب نظران سیاسی
نیز معتقدند که این فیلم به ضد تبلیغ
تبدیل شد و به جای آن که به تضعیف شبکه های ماهواره ای مبتذل و ضد نظام کمک
کند آنها را در موضع مظلومیت قرار داده است . این بدترین نوع حمله تبلیغی و فرهنگی بود و شبکه های ماهواره ای نیازی
ندیدند که در مقابل این فیلم مبتذل از خود دفاع کنند. زیرا روش این فیلم، به
نابودی تفکر سازندگان فیلم منجر شده است.
این نوع فیلم ها، غیر مستقیم وزارت ارشاد را به دلیل صدور مجوز برای قهوه تلخ زیر سوال می برد و مخاطب از خود می پرسد که وزارت ارشاد بر چه اساس، به این گروه سازنده فیلم، که تولید فیلم های مبتذل و غیر اخلاقی را در کارنامه خود دارند، مجوز برای ساخت سریال قهوه تلخ می دهد. این فیلم وسریال قهوه تلخ، به طور مستقیم، مسوولین فرهنگی کشور و به خصوص وزارت ارشاد را به عنوان متولی وسیاست گذار بخش تولید فیلم سینمایی در شبکه خانگی زیر سوال می برد زیرا با حاضر شدن برخی مسوولین در لوکیشن سریال، مخاطب تصور می کند که آنها از تولید این فیلم و ابتذال آن حمایت کرده و حمایت می کنند..
فیلم انتقاد و ایراد از شبکه های ماهواره ای در مضمون و ادبیات با سریال قهوه تلخ همسنگ و یکسان است و تنها روش و کلمات آن متفاوت است اما همان مضمون را تکرار می کند. به عبارت دیگر، سریال قهوه تلخ نیز به تدریج همان پیام و تاثیر گذاری را در مخاطب خود ایجاد می کند. .
مردم و به خصوص طیف وسیع مخاطبان شبکه سینمای خانگی، که فرزندان و اعضای خانوار آنها هر هفته از سوپر مارکت ها و مغازه های کوچک وبزرگ سراسر کشور، این گونه ساخته های مبتذل را خریداری می کنند، از مسوولین مربوطه فرهنگی کشور، دستگاه قضایی، انتظامی و امنیتی انتظاردارند که به عنوان مدعی العموم و حافظ فرهنگ وادب ایران زمین، با گروه سازنده این فیلم های مبتذل برخورد کنندو اجازه ندهند که عده ای با استفاده از روش قرعه کشی و تعیین جایزه، چند دستگاه آپارتمان و خودرو و... هم میلیاردها تومان سود ببرند و هم عفت عمومی وفضای اخلاق وادب جامعه را زیر سوال ببرند.
گروه مهران مدیری چگونه به مسیر ابتذال رسید؟
متاسفانه در سال های اخیر، عده ای از مردان و حتی اندکی از زنان جامعه ما، برخی واژه های ناشایست که قبلا در خفا و در گوشی و با لحن آرام و در جمعی کاملا مردانه و یا کاملا زنانه بیان می شد، ودر برخی کتاب ها به ندرت قابل مشاهده بود را در هر جمع و محفل عمومی مطرح می کنند. به خاطر ارتباطات بیشتر و برخورد نکردن با این رویه ناشایست، و تحت تاثیر عملکرد همین شبکه های ماهواره ای و اینترنتی در بین جوانان و مردم کوچه وبازار،گفتن کلماتی متداول شده که درشان آقایان و بانوان ایرانی نیست و بزرگترها و پدران ومادران ما از کودکی، هر گاه که چنین واژه هایی می شنیدند با گوینده برخورد می کردند واو را تمشیت می کردند.اما اخیرا، عده ای با زبان طنزآمیز همراه با فحش و بد وبیراه و اصطلاحات ناشایست، حتی در حضور بانوان وآقایان، در پیاده رو، خیابان و کوچه و بازار کلماتی را با صدای بلند مطرح می کنند که هر شنونده ای را متاثر می سازد و متاسفانه به جای این که شنوندگان با گویندگان برخورد کنند، می خندند و به این جو نامناسب با انبوهی از کلمات نامناسب دامن می زنند. در بسیاری از جمع های عمومی دیگر نمی توان به این کلمات زشت، واژه غیر معمول اطلاق کرد زیرا به طور عمومی، انواع آن را مطرح می کنند.
عده ای برای سودو درآمد بیشتر، در تولید فیلم های سینمایی، روش تولید فیلم تجاری را انتخاب کردند تا با سطحی کردن کار، ادبیات کوچه و بازار و محافل خاص را به سینما و تلویزیون بیاورند و مخاطب بخندد و خشنود باشد و ساعتی را بگذراند ودر نتیجه پول بیشتری نصیب سازنده فیلم کند.
در چنین فضایی، که رسانه ها و هنرمندان صاحب نام و پرکار مانند مهران مدیری و تیم او نباید به این شرایط دامن بزنند و نباید به خود اجازه دهند که تحت پوشش ایراد گرفتن از شبکه های ماهواره ای و مخالف نظام، هر کلمه ای و هر شیوه مبتذلی را به کار بگیرند، این گونه تولیدات افزایش یافته است.
اگر گفتن کلماتی مانند پفیوز، بی پدر، آن هم با لحن ناشایست، با داد زدن و حرکات مبتذل و بی ادبانه دست و بدن، بد و قبیح است از جانب هر کسی و به هر بهانه ای زشت است.
اگرچه طنز و جوک گفتن، برای ایجاد ارتباط عمومی بین همه اقشار مردم و با زبان ساده، می تواند مانع افسردگی شود و مشارکت اجتماعی را بهبود ببخشد، اما نباید به خود اجازه دهیم که با مسخره کردن قوم ها، زبان ها، مردم شهرهای مختلف کشور، به کار گیری کلمات و حرکات زشت، موجبات خنده دیگران و جلب توجه به خود را فراهم کنیم.
این که هنرمند باید خنده به لب مخاطبان خود بیاورد درست است و جامعه خشک و بی حال، امکان حرکت در جهت توسعه و پیشرفت را ندارد اما بعد از مدتی همین خنده و طنزها باعث ایجاد دلخوری می شود و به کارگیری روش ها و کلمات و حرکات زشت را به شکل های دیگر نیز افزایش می دهد زیرا اگر امروز در ایراد گرفتن از دشمن و مخالفان از این روش استفاده کنیم فردا از دوستان و هموطن خود نیز با همین روش استقبال می کنیم.
متاسفانه این واژه ها، از طریق فیلم وسریال ها به سرعت در سطح جامعه و کوچه و بازار عمومی می شود و کلمات بی معنا و زشت، به سرعت به کودکان و جوانان و مدرسه و خانه می رسد و اعضای خانواده و پدران ومادران احساس می کنند که خلع سلاح شده اند و وقتی کودکی درجمع زنان و مردان کلماتی را به کار می گیرد که به زشت بودن آنها آگاهی ندارد، از خود می پرسیم که کجای نظام تربیتی ما ایراد دارد.
براین اساس، از آن جا که رسانه ها و محیط اجتماعی بیشترین تاثیر را در تربیت نسل امروز و فردا دارد، باید امثال آقای مهران مدیری و تیم او دقت بیشتری کنند و جامعه از آنها انتظار بیشتری دارد که در کنارخدمات خود، احساس مسوولیت اجتماعی و تعهد و رشد اخلاق و ادب ایرانی را نیز مورد توجه قرار دهند.
البته برخی کارشناسان فرهنگی معتقدند که فضای سینمای ایران در قبل از انقلاب نیز، با تولید فیلم فارسی و نشان دادن زندگی و حواشی لات و لمپن ها، کلاه مخملی ها و عرق خور ها و ... سعی می کرد که مردم را به سینما بکشد.
از طرف ديگر لازم است که مسوولین و گروه های سیاسی جامعه، آستانه تحمل خود را در مورد نقدهای اجتماعی وسیاسی بالا ببرند تا سینماگران و هنرمندان، به نقدهای اجتماعی وطنز معنادار، به جای ابتذال و طنز غیر اصولی توجه کنند. زیرا آثار منفی ابتذال به مراتب خطرناک تر از نقدهای اجتماعی سیاسی است و افرادی بی ریشه، بدون بنیه علمی و تحلیل اجتماعی و بدون تعهد تحویل جامعه می دهد که با بی تحرکی و مشارکت کم، نسلی بی حال و سست وجوانانی بدون تعهد نسبت به مسوولیت های اجتماعی و سیاسی را تحویل جامعه می دهد