شکست کینه مادرشوهر از عروس

زن در آخر با چهر‌ه‌ای زجرکشیده از این همه سال‌ دوری از جگرگوشه‌اش، گفت: از شوهر سابقم خواستم وقتی تصاویر پخش‌شده از پایان انتظار من و پسرم را دید، مادرش در کنار او باشد البته چطور می‌شود به او گفت مادر! در حالی که حس مادری را 30 سال در من به حسرت گذاشت.
کد خبر: ۱۴۸۳۲۱
|
۲۶ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۹:۱۰ 15 February 2011
|
7103 بازدید
وطن امروز: پسری که مادربزرگش به خاطر کینه با عروسش، وی را به یک خانواده مشهدی فروخته بود، بعد از 30 سال در آغوش مادر آرام گرفت.

مادر که قطرات اشک روی گونه‌هایش دیده می‌شد، به پسر 30 ساله‌اش نوید داد که دیگر گریه تمام شد و باید لبخند بزنیم. پس از رسیدن پسر 30 ساله به مادر واقعی‌اش، گفت‌و‌گویی کوتاه درباره حس آن دو و صحبت‌های دلشان که سال‌ها انتظار این موقع را می‌کشیدند، گرفتیم.

زن که حاضر نبود ثانیه‌ای دست پسرش را رها کند، گفت: شوهرم 3 سال به من وعده داده بود که پسرم را پیدا می‌کند و به من بازمی‌گرداند ولی کاری نکرد؛ حاضرم بار دیگر با توافق پسرم با شوهرم زندگی‌کنم.

وی با چشمانی اشک‌آلود که حس مادرانه در آن نهفته بود، ادامه داد: شوهرم نیز از فرزندم بی‌خبر بود ولی هیچ کاری نکرد و دست روی دست گذاشت تا این جدایی به 30 سال رسید؛ دیگر نمی‌خواهم گریه کنم چرا که به آرزویم رسیدم و تنها می‌خواهم به زندگی ‌لبخند بزنم و این دوران را جبران کنم چرا که این هدیه‌ و لطف الهی بود که این انتظار به پایان رسید.

مادر که با دستانی لرزان، چشمان پر از اشک شوق خود را با گوشه‌ چادرش پاک می‌کرد و گاهی اشک را از گونه پسر برمی‌داشت، گفت: حاضرم برای خوشحالی پسرم، دست به هر گذشتی زده و برای او جان‌فشانی کنم چرا که عزیز و پاره تنم را به دست آوردم؛ شوهرم نیز بارها برای رجوع به من پیشنهاد داده ولی من تا به حال ثانیه‌ای به این موضوع فکر نکردم ولی در حال حاضر به خاطر پسرم این کار را خواهم کرد.

پسر جوان نیز گفت: دیگر حاضر نیستم از مادرم جدا شوم و می‌خواهم تا آخر عمر در کنارش بمانم و طعم تلخ این 30 سال جدایی را به شیرینی تبدیل کنم.

پسر در پاسخ به سوال ما که اگر پدرتان اینجا بود، چه کار می‌کردید، افزود: هنوز به این موضوع فکر نکردم و تنها می‌خواهم در کنار مادرم از زندگی لذت ببرم... .

زن در آخر با چهر‌ه‌ای زجرکشیده از این همه سال‌ دوری از جگرگوشه‌اش، گفت: از شوهر سابقم خواستم وقتی تصاویر پخش‌شده از پایان انتظار من و پسرم را دید، مادرش در کنار او باشد البته چطور می‌شود به او گفت مادر! در حالی که حس مادری را 30 سال در من به حسرت گذاشت.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات