وطن امروز: زورگیر لاغراندم وقتی دید هیچکس از جثهاش نمیترسد دست به اقدام عجیبی زد تا با خوردن قرصهای چینی خود را قویهیکل کند. این مرد بالای پلهای عابرپیاده به کمین طعمههایش مینشست و با دست گرفتن تپانچهای به سرقت میپرداخت.
ابتدای آذرماه سال جاری بود که ماموران کلانتری 115 رازی در حال گشتزنی مردی را دیدند که روی پل عابرپیادهای رفتارهای غیرعادیای دارد. با تحتنظر قرار داده شدن این مرد مرموز وقتی وی با دیدن مرد تنهایی از جا بلند شد و روی پل با اسلحهای به سمت طعمهاش نشانه رفت، ماموران وارد عمل شدند.
مرد لاغراندام که باور نمیکرد در محاصره پلیس باشد خیلی زود اسلحهاش را کف پل عابرپیاده گذاشت و با بلابردن دستانش، تسلیم شد. در بازرسی از «ناصر» ماموران یک تپانچه قلابی و قوطی پر از داروهای چاقی پیدا کردند تا اینکه زورگیر لاغراندام در برابر بازپرس مکرمی از شعبه اول دادسرای منیریه تهران قرار گرفت.
ناصر به داستانسرایی پرداخت و ادعا کرد هیچگاه از اسلحه پلاستیکی سوءاستفاده نکرده است اما برای ترساندن یکی از بستگانش که زندگی خانوادگی وی را از هم پاشیده همیشه اسلحه را همراه داشت تا با دیدن آن مرد توطئهگر با تپانچه وی را بترساند.
زورگیر جوان که شیشهای است وقتی دید هیچکس دروغپردازیهایش را باور نمیکند، به ناچار به اعترافات عجیبی دست زد و گفت: «وقتی با همسرم دچار اختلافات شدیدی شدم و در خانه دیگر آرامش نداشتم، پا در پاتوق دوستانم گذاشتم و از آن به بعد ابتدا به صورت تفریحی سپس دائم شیشه و کراک مصرف کردم. لاغرشدن ناگهانیام موجب شد همسرم بداند اعتیاد دارم، از سوی دیگر هزینه خرید شیشه کمرشکن بود، همسرم به خاطر بیپولی و اعتیادم به دادگاه خانواده رفت و طلاق خواست بدون اینکه به علاقه و عشق من به خودش توجهی داشته باشد، میدیدم زندگیام در حال نابودی است، تصمیم گرفتم با دزدی پولدار شوم تا شاید همسرم بپذیرد در زندگیام بماند.
تبحر زیادی در دزدی نداشتم و چون لاغر و نحیف بودم نمیتوانستم با ترساندن کسی از وی زورگیری کنم به خاطر همین یک اسلحه قلابی تهیه کردم. بیشتر روی پلهای عابرپیاده میایستادم و اگر مرد یا زنی تنها میآمد و موقعیت مناسب بود با تهدید اسلحه پول، طلاها و موبایلش را میگرفتم و بعد فرار میکردم».
وی افزود: «میخواستم از همه لحاظ زندگیام ایدهآل باشد به خاطر همین قرصهای چاقی که یکی از دوستانم از چین آورده بود را خریدم تا هیکلم هم خوب شود و بهانهای در دست همسرم نباشد».
بازپرس مکرمی در این مرحله دستور داد تیمی از پلیس به تحقیق برای شناسایی مالباختگان این دزد ترسو دست بزنند تا اینکه ناصر باز به دروغپردازی پرداخت و خود را بیگناه دانست. این مرد وقتی بار دوم پیشروی بازپرس پرونده ایستاد، گفت: «هرچه درباره دزدی و زورگیری گفتهام دروغ است، تپانچه اسباببازی خواهرزادهام است، قرصها را هم به خاطر این میخوردم که مسؤول کمپ اعتیاد تجویز کرده بود، آن روز هم من نخواستم از کسی زورگیری کنم، روی پل اسلحه در دستم بود که یکی از رهگذران آن را دید و ترسید، همان لحظه پلیس سر رسید و من دستگیر شدم».
مرد لاغراندام هنوز در بازداشت است تا پلیس با جمعآوری اطلاعات پرده از اقدامات تبهکارانه وی بردارد.