وطن امروز: مرد آمریکایی دختر ناتنی خردسالش را در اتاقی زندانی کرد و به وی گرسنگی داد تا جنایتی تلخ رقم بخورد.
وقتی مادر نگران دبرا کوچولو در اتاق را باز کرد پیکر بیجان دختر بچهاش را وسط اتاق دید و جیغزنان به سمت آن دوید.
14 دسامبر سال 2010 میلادی ـ 23 آذرماه سال جاری ـ زنی در نیویورک با اورژانس پزشکی تماس گرفت و فریادزنان از آنان خواست برای نجات جان دختربچهاش خود را به خانه آنان برسانند.
دقایقی بعد آمبولانس آژیرکشان خیابانها را پشت سر گذاشت و در برابر خانه شکنجه مرد سنگدل ایستاد. پزشکان در داخل آپارتمان دختربچه 7 سالهای را تحت معاینه قرار دادند که آثاری از شکنجه و سوءتغذیه روی بدنش دیده میشد و دیگر نفس نمیکشید.وقتی مرگ دبرا کوچولو تایید شد با توجه به مرموز بودن صحنه مرگ، پزشکان، پلیس جنایی نیویورک را در جریان قرار دادند.
بازپرس پلیس وقتی از پزشکان شنید دختربچه بهخاطر گرسنگی شدید و شکنجه به قتل رسیده است به بررسیهای میدانی دست زد و پی برد دبرا کوچولو در اتاق زندانی بوده است و اگر وی را زودتر به بیمارستان میرساندند حتما زنده میماند. همسایههای این خانواده نیویورکی با دیدن ماموران نزد آنها رفته و ادعا کردند مدتهاست هیچ شادیای در زندگی مادر دبرا و بچههایش ندیدهاند و آنان که روزی خانواده شادی بودند از وقتی پای ناپدری به خانهشان باز شده هر روز افسردهتر شدهاند. یکی از زنان که دوست قدیمی مادر دبرا بود به بازرس گفت: «از وقتی دوستم مجددا ازدواج کرد بچههایش همیشه غمگین بودند، همیشه داد و فریادهای شوهر این زن را میشنیدیم، من بارها دیدم مرد سنگدل چگونه بچهها را کتک میزند اما مادر دبرا میخواست دخالت نکنیم.»
بازرس جنایی نیویورک هنوز نظریه پزشکی قانونی را دریافت نکرده بود که به بازجویی از مادر دبرا دست زد. این زن که گریه میکرد، گفت: شوهرم خیلی بیوفا بود، 3 دختر و 2 پسر داشتیم که ما را تنها گذاشت و رفت، خیلی تنها شدیم، بچههایم نیاز به تکیهگاه مناسبی داشتند تا اینکه با «کلارک» آشنا شدم. این مرد در روزهای نخست خود را مهربان و علاقهمند به بچههایم نشان میداد، همین رفتارهایش باعث شد وقتی از من خواستگاری کرد جواب مثبت دادم غافل از اینکه کلارک یک ناپدری شکنجهگر و شوهری مغرور و خشن است. وی افزود: مدتی از ازدواجمان نگذشته بود که دیدم نمیتوانم رفتارهای کلارک را تحمل کنم، بچههایم با یک ناپدری سختگیر روبهرو بودند، به آنها پول توجیبی و غذا نمیداد و آنها را به گردش و تفریح نمیبرد. بچههایم با من که تنها بودند راحتتر زندگی میکردند، بچههایم هر روز بدون اینکه صبحانه بخورند به مدرسه میرفتند و شبها هم با شکمی گرسنه میخوابیدند. این رفتارهای نامناسب زمانی شدت گرفت که دبرا بهخاطر گرسنگی از کیف هممدرسهایاش خوراکی دزدید و مسؤولان مدرسه من را مطلع کردند، از آن به بعد ناپدری بچههایم روش بدتری انتخاب کرد، دبرا یک زندگی جهنمی داشت، همش کتک میخورد و گرسنگی میکشید. وقتی اعتراض میکردم میگفت پدر واقعی هم در اینگونه مواقع برخورد شدید خواهد کرد و نگران تربیت بچهها هستم.
مادر دبرا کوچولو گفت: من سرکار میرفتم و تا عصر بیرون بودم، روز حادثه وقتی به خانه برگشتم دیدم دبرا در اتاق زندانی است میدانستم در چه شرایطی است، دخترم لاغر شده بود و همش گریه میکرد، هیچ صدایی از اتاق نشنیدم، نگران التماس کردم تا کلارک در را باز کند اما اعتنایی نکرد، ساعتی گریه کردم تا اجازه داد در اتاق را باز کنم، باور نمیکردم دبرا مرده باشد اصلا نفس نمیکشید، بیچاره دخترم در روزهای آخر در مدرسه او را بهخاطر لاغریاش مسخره میکردند، نمیدانستم چه کنم فقط جسدش را بلند کردم و روی تخت گذاشتم بعد با اورژانس تماس گرفتم. با اعترافات هولناک این زن آمریکایی، پزشکیقانونی نیز پس از معاینات و کالبدشکافی علت مرگ را شکنجه و آزار جسمی، گرسنگی مداوم و ضعیف شدن بدن برای مقابله با گرسنگی دانستند و اعلام کردند دبرا کوچولو 21 کیلو وزن دارد در حالیکه باید 35 کیلو وزن داشته باشد.
از سوی دیگر تحقیقات پلیسی نشان داد دبرا در هفتههای گذشته در مدرسهاش غایب بوده و معلمانش گفتند این دختر از مدتها پیش افسرده و غمگین بود.
بازرس جنایی پلیس نیویورک در این مرحله کلارک را عامل قتل دبرا کوچولو شناخت و وی را تحت تحقیق گرفت. مرد سنگدل با خونسردی ادعا کرد بچهها نیاز به تربیت داشتند و نمیدانست دختر ناتنیاش در برابر سختگیریهای وی دوام نخواهد آورد. با دستور قاضی نیویورک کلارک به اتهام قتل و شکنجه دختر ناتنیاش روانه زندان شد و قرار است وی و مادر دبرا کوچولو هر 2 محاکمه شوند.