«اصلاحات ملی». این پیامی بود که «ابراهیم شریف السید» (دبیر کل جمعیت عمل دموکراتیک ملی «وعد») در روز 4 فوریه 2011 خطاب به صدها بحرینی ابلاغ کرد. تجمع این گروه مقابل سفارت مصر در شهر منامه و اعلام همبستگی با اعتراضات ضد حکومتی در مصر، یکی از اولین تجمعات گسترده مردمی اینچنینی در کشورهای حاشیه خلیج فارس بود. ابراهیم شریف سنیمذهب و یکی از رهبران معترضان در بحرین است. او در تاریخ 17 مارس به جرم حضور و فعالیت در تظاهرات اخیر بازداشت شد.
از چند ماه قبل، روز 14 فوریه که مصادف با دهمین سالگرد رفراندوم برای منشور ملی اصلاحات در بحرین است، بهطور جدی به عنوان روز خشم و اعتراض مردم بحرین علیه «حمد بن عیسی آل خلیفه» تعیین و تثبیت شد. خلیفه اما که سایه دومینوی سرنگونی را بر سر خود سنگین میدید، دستور عفو 96 زندانی کم سن و سال را در هفته پیش از 14فوریه صادر کرد. «حمد» همچنین روز 11 فوریه اعلام کرد که به مناسبت 14 فوریه، مبلغ هزار دینار بحرینی پس از اجرای مراحل قانونی لازم به هر خانواده بحرینی اعطا خواهد کرد.
آیا خلیفه گمان میکرد که با این اقدامها، موجی که پیامد قیامهای سراسری مردم منطقه در میان مردم بحرین به پا خاسته بود، فرو خواهد نشست؟
خواسته اولیه مردم بحرین، یک حضور آرام و منضبط در خیابانها و طرح مطالبه خود یعنی تحدید قدرت خانوادگی خلیفه در حکومت بحرین و واگذاری آن به پارلمان بود. اما حوادث 14 تا 17 فوریه آنچنان رقم خورد تا این روزهای خونین در تاریخ انقلاب مردم بحرین جاودانه شود.
راهپیماییهای آرام مردم بحرین در خیابانهای منتهی به میدان لؤلؤ با سرکوب پلیس بحرین مواجه شد. میدان لؤلؤ خیلی زود به عرصه اصلی تقابل میان مردم و نیروهای حکومتی تبدیل شد. ساعت 3 بامداد روز 17 فوریه، پلیس ضد شورش بحرین با پرتاب گاز اشکآور و گشودن آتش مسلسل به اردوی معترضان در میدان لؤلؤ حمله کرد. در این هجوم ناگهانی، چهار بحرینی کشته شدند، از جمله یک دختر 2ساله که گلولههای متعدد به بدن او اصابت کرده بود، و 231 نفر زخمی شدند. کمپ معترضین نیز بهطور کامل تخریب شد.
این سرکوب خونین، نقطه عطفی شد در مطالبات مردم بحرین. پس از این واقعه، آنها با قاطعیت اعلام کردند که دیگر هیچ گفتوگویی را با حکومت نخواهند پذیرفت. مردم بحرین از این پس تنها یک خواسته دارند: «سرنگونی حمد بن آل عیسی».
بازخوانی وقایع سه ماه اخیر در قیام مردم بحرین مجالی دیگر و مفصل میطلبد؛ اما توجه این گزارش معطوف به وجه تمایزی است که از مرور شواهد این حرکت برداشت میشود.
حوادث بحرین از چند ویژگی برخوردار است؛ جنایت و ستم حکومت بحرین و سرکوب معترضان در مقایسه با موارد مشابه در انقلابهای منطقه بیسابقه بوده است. نیروهای پلیس و ارتش بحرین بیمهابا به سوی مردم تیراندازی کردند، بیمارستانها را تحت کنترل خود درآوردند و از حضور و رسیدگی پزشکان و پرستاران ممانعت کردند، به سوی آمبولانسهای حامل مجروحان تیراندازی کردند، صدها تن از جمله رهبران سیاسی، خبرنگاران و بلاگرها را بازداشت کردند و به شکنجهها و تجاوزها آزار دادند، مساجد و حسینیهها را تخریب کردند، قرآن سوزاندند و حرمت مقدسات را هتک کردند، خانههای معترضان را غارت کردند، و دست آخر وقیحانه راه را برای نظامیان سپر جزیره گشودند تا از هرگونه خشونت در سرکوب مردم خودداری نکنند.
در مقابل اما و علیرغم این ظلم متداوم، به جرأت میتوان گفت مردم بحرین در این مدت مسالمتآمیزترین شیوه اعتراض را به نحوی فعال و خلاق و البته منحصر به فرد به نمایش گذاردند.
در عین حال، حوادث بحرین کمرنگترین بازتاب را در رسانهها و خصوصا رسانههای منطقهای یافته است. این مسئله که با بازداشت فعالان رسانهای و اینترنتی و نیز مسدودسازی وبسایتها و اختلال در اینترنت توسط حکومت بحرین همراه است، سبب شده است تا آگاهی و اطلاع مخاطبان جهانی از این خیزش هرچه کمتر از حوادث مشابه باشد.
چند روز پیش به واسطه یکی از دوستان بحرینی که نقشی فعال در اطلاعرسانی اینترنتی حوادث مرتبط با بحرین دارد، مجموعهای نسبتا کامل از تصاویر مربوط به اعتراضات 14 فوریه و روزهای پس از آن به دستم رسید. این تصاویر متأسفانه تاریخگذاری و موضوعبندی نشده بودند، اما پس از مشاهده آنها مصمم شدم که منتخبی از آن را با دستهبندی و ذکر توضیحاتی که شاید ضروری باشد برای انتشار آماده کنم.
وجه نمایان خیزش مردم بحرین، علاوه بر تلاش ستودنی آنها در حفظ خصیصه مسالمتآمیز آن و سعی در پرهیز از هرگونه خشونت فیزیکی و کلامی، به طور خاص شامل خلاقیت آنها در طراحی شعارها، دستنوشتهها و پلاکاردها (این رسانههای جاودانه مردم معترض)، تعامل همدلانه و ارگانیک میان حاضران در تظاهرات، و نیز نوع کنشها و واکنشها میان گروههای سیاسی و مذهبی در میانه اعترضات است.
امروز اگرچه بنای میدان لؤلؤ به دست عمّال آل خلیفه تخریب شده است، اما هرکدام از مردم بحرین لؤلؤیی درخشان بر تارک خیابانها هستند تا باور کنیم: «استبداد؛ دیری نخواهد پایید.»
***
قیام مردم بحرین معروف شده است به «انقلاب گل». محفظههای خالی گاز اشکآور را پر از گل میکنند و به پلیس حکومت باز میگردانند. روی این مقوا نوشته است: «اگر ما را با گلوله بزنید، شما را با گل خواهیم نواخت!»
***
«دموکراسی، آزادی و... عدالت اجتماعی». اینها خواستههای مردم بحرین است که حکومت بحرین پاسخی جز گلوله و زندان برای آن ندارد.
***
راهپیمایی عظیم روز 22 فوریه در منامه. بیش از 100هزار نفر از معترضان (یعنی 70درصد از مردم منامه و 12درصد از کل جمعیت بحرین) در این راهپیمایی شرکت کردند و مسافت 3 کیلومتر را پیمودند.
***
«سلمیـّـة». مردم بحرین در این سه ماه یک خط مشی واحد برای نمایش اعتراضات خود داشتند: شیوه مسالمتآمیز و مبارزه خشونتپرهیز.
***
وقتی دیکتاتور بحرین جز به زیان اسلحه نمیتواند گفتوگو کند، معترضان نیز به چیزی جز سرنگونی آل خلیفه رضایت نخواهند داد.
***
افسر ارتش بحرین که به جمع معترضان پیوسته است.
***
روی کاغذ از طرف شیعیان نوشته است: «برادر سنیام؛ خون و جانم را فدای تو میکنم، و حقوق تو را قبل از حقوق خودم مطالبه میکنم.»
***
عصرها و شبها، میدان لؤلؤ مکانی بود تا هر کس هرچه دارد برای خوراک معترضان بیاورد و هرچه از دستش بر میآید انجام دهد تا نیرو و انرژی مردم تأمین شود!
***
بحرینیها، کوچک و بزرگ، خواستهشان را فریاد میزنند: «سرنگونی رژیم».
***
ملتی را که از مرگ نهراسد، از چه چیز میتوان ترساند؟ سینههایشان را در مقابل گلوله سپر کردهاند.
***
«انسان دو بار نمیمیرد.» اگر همین یک زندگی را به شرافت و آزادگی خرج نکنی، دیگر فرصتی نخواهد بود.
«آیا برای سرنگونی حکومت مطمئن هستید؟» پاسخ مردم بحرین: «بله!»
Delete به تنهایی اکتفا نمیکند! معترضان خواستار یک Shift + Delete برای آل خلیفه هستند.
این بنر را با الهام از صفحه فیلترینگ اینترنت بحرین طراحی کردهاند. روی آن نوشته شده است: «عقیده مورد نظر مسدود است. این عقیده به خاطر مخالفت با عقائد شکنجهگران و قاتلان بحرین مسدود شده است. اگر باور دارید که صفحه مورد نظر نباید مسدود باشد، لطفا برای اعتراض به میدان شهدا بیایید.» روی پوستر هم نوشته شده است: «ما خواستار یک سیستم عامل جدید هستیم.»
مردم بحرین کارنامه حاکمان ظالم خود را به دست گرفتهاند: آقای دیکتاتور در ظلم و تبعیض و دزدی و هتک حرمت، نمره خوبی گرفته است، اما در خدمت و آبادانی و رفاه و عدالت، نه! مردود است!
همچنانکه عمّال آل خلیفه به کشتار و آتشسوزی و اغتشاش مشغولاند، مردم خود آتشها را خاموش میکنند، شهرشان را تمیز میکنند، و برای نظم عبور و مرور همکاری میکنند.
***
ژورنالیستها و بلاگرها هم تا وقتی که بازداشتشان نکنند و زیر شکنجه جانشان را نگیرند، در کنار مردم به فعالیت خود ادامه میدهند.
***
برادر جان! چشمانت میسوزد! دود سیگار شاید زهر گاز اشکآور را تسکین بدهد؛ اما آتش دل سوختهتان را چه چیز خنکا خواهد بخشید؟ هیچ چیز مگر ویرانی کاخ ظلم!
***
فردا؛ حکایت قهرمانان لؤلؤ را برای فرزندانمان بازخواهیم گفت...
منبع: پارسینه سید کمالالدین دعائی