بازدید 24534

از «رفيق نوازي» کم کرده، بر «غريبه نوازي» بيفزاييم

همان کارمندي که کار مردم را راه نمي‌اندازد يا راننده‌اي که بر سر پنجاه تومان کرايه بلوا راه مي‌اندازد، فردا که مثلا با بيمارستان سر و کار پيدا مي‌کند انتظار برخورد با يک پرستار بسيار مهربان را دارد و بعد هم ناله مي‌کند که در ژاپن رسيدگي به کار ارباب رجوع چنين است و در آلمان چنان.
کد خبر: ۱۶۷۸۳
تاریخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۳۸۷ - ۱۳:۱۳ 30 August 2008
خوشبختانه هر روز بيشتر و بيشتر اين باور عموميت پيدا مي‌کند که تا «ايراني» درست نشود «ايران» درست نمي‌شود.

در يک نگاه ابتدايي، رفتار يک ملت مسلمان قاعدتا بايد از ملل غير مسلمان بهتر باشد، زيرا هيچ مکتبي مانند اسلام بر مسئول بودن آدمي در قبال کوچکترين عملش (مثقال ذره) تأکيد نکرده است. به همين منوال، رفتار يک ملت شيعه بايد از ملل سني مذهب بهتر باشد چرا که از «اعتقادات ضروري شيعه» عرضه شدن اعمال بر پيامبر (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام است و طبق روايات در هر دوشنبه و پنجشنبه اعمال ما بر حضرت ولي الله الاعظم امام عصر(ع) عرضه مي‌شود...

به راستي اين همه گلايه و شکايت از تبعيض، قانون شکني، بي‌انصافي، حرمت شکني، پارتي‌بازي، بي‌توجهي و عدم رعايت حق ديگران در اداره، مغازه، تاکسي، کلانتري، گمرک، بيمارستان و دادگاه، گله از کيست جز گله مردم از مردم؟ گله و شکايت ايراني از رفتار ايراني تنها مربوط به دوران پس از انقلاب نيست...

ما متأسفانه در جامعه از يکديگر کم آزار فيزيکي و غير فيزيکي نمي‌بينيم. حتي مشکلات اوليه عبور و مرور را حل نکرده‌ايم. هنوز يک عابر به ويژه يک سالمند نمي‌تواند با آرامش از عرض خيابان عبور کند. بارها ديده‌ايم که سالمندان عصايشان را به سمت رانندگان حرکت مي‌دهند تا آنان را زير نگيرند ...

دهه‌هاست که براي بسياري از گردشگراني که پس از رواج استفاده از خودرو، از ايران ديدن کرده‌اند اين امر به صورت يک معما درآمده که چگونه است که همان افرادي که براي عبور از يک درب اين قدر به هم تعارف مي‌کنند همين که پشت فرمان اتومبيل مي‌نشينند تبديل به انسان‌هاي ديگري شده و حاضر به دادن راه به رانندگان ديگر نيستند؟ آيا اين محفظه فلزي چهار چرخ است که چنين روحيات را دگرگون مي‌کند؟

...در هنگام خريد از مغازه‌اي که ما مشتري دائمش نبوده و به طور اتفاقي از آن خريد مي‌کنيم، بارها ديده‌ايم که خريدار ديگري وارد مي‌شود و مورد توجه ويژه فروشنده قرار مي‌گيرد. ... او مغازه دار ديگري مثل قصاب، ميوه فروش، الکتريکي، چلوکبابي و يا کارمند بانک «در همان محل» است. .. اين همه اظهار ارادت براي آن است که اين آقاي فروشنده مي‌داند که منافعش با منافع آن فرد گره خورده است. اگر امروز جنس خوب در اختيار مثلا قصاب محل قرار ندهد و اظهار ارادت نکند، فردا از گوشت خوب خبري نيست ... (اين يک قاعده عرفي است، نه عقلي و طبعا استثنائاتي هم دارد). پس ما خوب مي‌دانيم که با کسي که چگونگي رفتار ما با او بر منافع آينده ما تأثير دارد، بايد محترمانه و بلکه مخلصانه مواجه شويم.

مي‌دانيد مشکل ما ايرانيان از کجا آغاز مي‌شود؟ آنجا که پا را از دايره رفقا و اهل محل فراتر گذاشته و خود را نه در يک محله کوچک بلکه در يک جامعه چند صد هزار نفري يا چند ميليوني مي‌بينيم. در اينجا ديگر از تأثير رفتار امروز خود بر منافع آينده خودمان غافل مي‌مانيم. هنگام مکالمه تلفني، مواجهات روزانه، رانندگي، حساب کردن کرايه و... همه را غريبه مي‌دانيم و گمان مي‌کنيم چون اين افراد از آشنايان ما نيستند، هر طور که با ديگران برخورد کنيم بر منافع آينده ما تأثيري ندارد در حالي که اين يک تصور باطل است.

فرض کنيد خودرو يک خانم در يک خيابان شلوغ خاموش مي‌شود و چند صد خودرو از کنارش رد مي‌شود. اگر اين توقف که راننده در ايجاد آن بي‌تقصير بوده به مدت نيم ساعت باعث کندي ترافيک شود، چند عکس العمل از قبيل متلک، در هم کشيدن چهره، نگاه غضب آلود و بوق از جانب ما و امثال ما او را مي‌نوازد؟ تعارف نداريم، لا اقل دهها. اين خانم کيست؟ مدير، پزشک، معلم، کارمند، منشي، دانشجو، خانه دار، و مهمتر، مادري از همين جامعه است که به غير از خانواده و فرزندان خود، روزانه با ده‌ها، صدها و گاهي هزاران نفر سر و کار دارد. اين فشار عصبي که بر او وارد شده در وجود او دفن نمي‌شود، بلکه به افراد ديگر منتقل مي‌شود... از طرف دیگر، نسل بعدي را چه کسي به دنيا آورده و تربیت می کند؟ جز همين بانوان؟

پس متلک پران يا انسان کم صبر امروز نه تنها فضاي جامعه کنوني را نا آرام مي‌کند، بلکه به سلب آرامش رواني از جامعه آينده که فرزندان خودش هم در آن رشد خواهند کرد کمک مي‌کند. بنابراين در اينجا نيز منافع آينده خود فرد در خطر قرار مي‌گيرد اما چون واسطه‌هاي زيادي در ميان است شخص فکر مي‌کند که بانوي راننده‌اي را مسخره کرده و مطلب تمام شده است…

جالب اين است که همان کارمندي که کار مردم را راه نمي‌اندازد يا راننده‌اي که بر سر پنجاه تومان کرايه بلوا راه مي‌اندازد و حتي لايي کشي که اعصاب هزاران نفر را به هم مي‌ريزد، فردا که مثلا با بيمارستان سر و کار پيدا مي‌کند انتظار برخورد با يک پرستار بسيار مهربان را دارد و بعد هم ناله مي‌کند که در ژاپن رسيدگي به کار ارباب رجوع چنين است و در آلمان چنان...

کسي که چنين (دو تصوير زير) با ديگران سخن مي‌گويد فکر مي‌کند که اين نحو برخورد چون با غريبه هاست ضرري متوجه او نخواهد کرد:

هنوز براي بسياري از ما روشن نشده است که افرادي که در يک جامعه زندگي مي‌کنند حکم ماهيان يک استخر را دارند. هر ماهي که آب اين استخر را آلوده کند، در واقع اين آب را براي همه، از جمله خودش، آلوده کرده است. کسي که با رشوه مشکلش را حل کرده و کار را به نفع خود تمام کرده است فکر مي‌کند گليم خود را از آب بيرون کشيده و پيروز ميدان شده است، در حالي که اب زلالي را به حقه بازي و دغل بازي آلوده کرده که خودش و نسلش و دوستانش بايد در آينده دور و نزديک از همان آب استفاده کنند...

آيا عجيب نيست که در برخي کشورها، بعضا با ملتي ملحد، اگر دانش آموزي بگويد به مدرسه نيامدم چون مريض بودم از او مي‌پذيرند چرا که اصل بر اعتماد است ولي در ايران نه تنها سخن خود دانش آموز درباره بيمار بودنش مقبول نيست، بلکه تصديق پدر و مادر هم کافي نيست و گواهي پزشک لازم است تا معلوم شود اين سه با هم تباني نکرده و دروغ نمي‌گويند؟ (قبل از انقلاب هم چنين بود)... اما از اين نحوه برخورد توهين آميز آزرده نمي‌شويم چون به فضاي آلوده‌اي که خود درست کرده‌ايم عادت کرده‌ايم...

امروز اين جمله براي همه ما آشناست: «در فلان اداره آشنا سراغ نداري؟» گاهي براي انجام يک کار قانوني هم آشنا و پارتي لازم است! چرا؟ چون برخورد ما با رفيق و آشنا با برخورد ما با غريبه بسيار متفاوت است با اين خيال خام که با غريبه بده و بستاني نداريم. بله، بده بستان مستقيم نداريم ولي غافليم که بده بستانها و در واقع نده نستانهاي غير مستقيم دائما بر همه ما تأثير مي‌گذارد.

با اين توضيحات پاسخ معماي گردشگران روشن مي‌شود…

البته وقتي مي‌گوييم رفيق بازي در جامعه ما رسوخ پيدا کرده است شامل بسياري از مسئولان هم مي‌شود. از اين جهت است که تصوير زير براي ما تعجب برانگيز است. اين پيرمرد در 3 آوريل 2002 بيش از 24 ساعت در راهرو يک بيمارستان در جنوب مونترال در کانادا روي برانکارد در انتظار خالي شدن تخت نگهداشته شد. او کيست؟ آقاي موريس کرتين برادر 90 ساله نخست وزير وقت کانادا که از قضا خود يک پزشک جراح بود.

اين مقايسه‌ها اگر به درستي صورت گيرد و ما را از غناي مکتب خود غافل نکند نه تنها مضر نيست بلکه در رقابت با ديگر ملل، انگيزه اصلاح در مردم ما را مضاعف مي‌کند...

...چه خدا محور باشيم و چه منفعت محور، راه پيش بردن اخلاق اجتماعي، مشترک است: با غريبه‌ها بهتر تا کنيم. ما ايرانيان به «مهمان نوازي» شهره‌ايم و «غريب نواز» هم هستيم ولي «غريبه نواز» نيستيم. اگر کمي از «رفيق نوازي» کم کرده و بر «غريبه نوازي» بيفزاييم تاثير مثبت و سريع آن را در نحوه مواجهه جامعه با خود تجربه خواهيم کرد.

متن کامل این یادداشت را که دهمین بخش از مقالات محمد مطهری است در اینجا بخوانید.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۰
متاسفانه فرمایشات فوق کاملا صحت دارد و نمی دانم چه زمانی این فرهنگ بسیارغلط و حقیقتا غیر انسانی رفیق بازی و آشنابازی و بی حرمتی به هرکس که آشنا یا دوست نباشد، از جامعه ما رخت خواهد بست.شاید فقط نام فرهنگ و تمدن و ملت بافرهنگ را یدک می کشیم ...تمدن ایران برای سالهایی غیر از این سالهاست... این طور نیست ؟!!!
این صحبت که چرا ایرانی ها پیاده به هم تعارف می کنند ولی در رانندگی انقدر باهم خشن هستند زیاد مطرح می شود و همه مثل طوطی آن را تکرار می کنند. علتش خیلی ساده است و تعجب می کنم این همه جامعه شناس و نخبه به آن نرسیده اند. اگر کسی به شما در خیابان تنه بزند صدمه ای به کسی می رسد؟ ولی اگر کسی با خودرو به خودرو شما بزند خانواده و خودتان صدمه می بینید و یا می میرید . اگر انسان غیرت داشته باشد در مقابل کسی که قصد جان خانواده او را دارد کوتاه نمی آید . بد نیست نظر یکی از مهندسین انگلیسی را که به ایران آمده بگویم . می گفت دوچیز برای من در ایران خیلی جالب و آموزنده است . اولی اینکه در شب می توان بدون ترس از دزدها و جانیها در خیابان قدم زد و دوم اینکه می توان راننده هایی را دید که بنزین تمام کرده اند و ظرف بنزین در دست می گیرند و با اینکه بنزین سهمیه بندی است کسانی پیدا می شوند و به آنها بنزین می دهند.
خیال می کنید آلمانی ها همینطوری منظم شدند , خیر بعد از جنگ دوم پلیس با باتون شیشه خودروهای متخلف را می شکست .
با تشکر ای کاش در تمامی رسانه ها و اماکن فرهنگی اجتماعی روی این مساله کار شود. من مطمئنم که مشکل اصلی ایران در عدم پیشرفت همین ضعف فرهنگی است. خداقوت
با تشکر از نویسنده.توصیه می کنم صبح و عصر به دقت به صف های طویل اتوبوس بنگرید و در کنار آن به افرادی که تا نرسیده سوار می شوند و تازه طلبکارند و فکر هم می کنند که زرنگی می کنند.بعد هم به "الجار ثم الدار " توجه کنید.بای
مدتي پيش در طي بازديد از يكي از موزه هاي پاريس دست فرزند دو ساله من لاي درب موزه گير كرد و به ظاهر آسيب ديد كه پس از مراجعه به بيمارستان و درمان لازم ،از من آدرسي خواستند تا در آينده صورتحساب را به آنجا بفرستند ودرست چند ماه بعد در ايران براي يكي از اقوام بنده در خيابان حادثه اي پيش آمد و ما او را به يكي از بيمارستانهاي غرب تهران برديم .هزينه گچ و راديولوژي حدودا 90 هزار تومان ميشد كه من 75 هزار تومان بيشتر همراه نداشتم و از آنها خواهش كردم كه كار را شروع كنند تا من از اولين عابر بانك مابقي پول را بياورم كه صندوقدار نپذيرفت و من كارت ملي و كارت شناسايي را امانت گذاشتم و پس از يك ساعت كه با پول برگشتم ديدم هنوز پزشك كارش را شروع نكرده و منتظر تاييد صندوقدار و دريافت قبض است.حقيقتش تا مدتها اين مسئله ذهن من را مشغول كرده بود چون من آدرس درستي در فرانسه نداشتم و همينطوري آدرس دادم و بعد از طي امور و دريافت هزينه از بيمه آكسا بعد از چند ماه پول را براي بيمارستان پاريس فرستادم.بنابراين ماابتدا بايد به خودمان فكر كنيم.
خیلی جالب است . از این مطالب و مضامین اگر در صفخات طنز هم کار بشود گیراتر و جذابتر می شود. طنز گاه باید علیه رفتارهای زشت عمومی باشد . لازم نیست همیشه درباره قدرتمداران طنز نوشت
عجب پرمعنا و دقيق. كاش رسانه ملي بجاي پرداختن به خيلي از برنامه هايي كه هيچ عايدي جز وقت گذراني ندارد اينگونه به معضلات جامعه مي پرداخت. احسنت بر نويسنده.
ما هميشه عادت كرديم از ديگران شروع كنيم ولي بايد ايمان داشته باشيم كه براي بهتر شدن همه چيزهايي كه مدام از آنها گله منديم بايدحتما ازخودمون شروع كنيم حقوق ديگران را رعايت كنيم تا حقوق ما را رعايت كنند. فقط با اين روش ميتوانيم اميدوار به يك زندگي خوب باشيم فراموش نكنيم منافع و مضرات در يك كشور جمعي است.(ع.ا)
خیلی بده که آدم این حرفا رو می شنوه. و بدتر اون که می دونه هیچ وقتم قرار نیست اتفاق خاصی بیافته. چون که منی که دارم الان نظر میدم یا اون کسی که قراره اینو ممیزی کنه و حتی کسی که این مطلب رو نوشته هممون از یه جنس هستیم و منتظریم جامعه درست شه ما بریم توش از زندگی لذت ببریم. غافل از این که ما خودمون یکی از بدترین عضوهاشیم.
جناب مطهری عزیز بیائید در سیما مصادیق را بگوئید تا مردم بشنوند و رفتارها اصلاح شود.
به نظر من مشکل امروز جامعه ما مشکل فرهنگی است ما ایرانیها خصلتهای خوب زیاد داریم و خصوصیات بد زیاد شاید اگر تعریف درستی از زندگی داشتیم رفتارمونو تغییر میدادیم اگر ذهن ما و دید ما عوض بشه رفتارمون هم عوض میشه
به موضوع بسیار مهمی اشاره کرده اید. بدون تعارف باید کاری کرد.
نوشته بسیار مفیدی بود و امیدوارم کهسایت تابناک با ادامه چنین نوشتارهایی و بهره مندی از روان شناسان بویژه روان شناسان اجتماعی و چامعه شناسی به اعتلای فرهنگ عدالت و احترام برای همه بپردازد. چندی پیش یکی از آشنایان تعریف می کرد که در یکی از محور های جنوب شرقی کشورمان به دلیل سرعت حدود 108 کیلومتر ماشینش متوقف شده و همزمان فرد دیگری هم به دلیل سرعت حدود 104 وجالب اینکه راننده با سرعت 104 حدود سه برابر راننده سرعت 108 جریمه می شود و خود این فرد می گوید که به دلیل آشنایی به گویش فرد (غیر از فارسی) با شنیدن این جمله که باید آنها بیشتر چریمه شوند از تخفیف 60% در جریمه استفاده کردم ولی از نحوه برخورد بسیار متنفر و شرمسار. امیدوارم عدالت بر آشنا بازی غلبه یابد و نه محل تولد یا لهجه بویژه از سوی مجریان قانون.
افتاب آمد دليل آفتاب. استدلالات شما نشان می دهد اين تلقی که ما از غنای فرهنگی خودمان داريم توهمی بيش نيست واقعيت ما همين است که شما بدقت تصوير کرده ايد. به ياد داريد تا همين چند سال پیش علی رغم فحاشی بی نظمی و بی وفایی به تيم ملی در مقابل تيمهای باشگاهی نمی دانم بر چه اساس رسانه های ما به تماشاچيان ايرانی لقب بهترين تماشاگران دنيا را داده بودند بعدا وقتی تماشاگران کره ای را ديديم که يک نفس بدون توجه به نتيجه تيم ملی خود را 90 دقيقه تشويق می کنند فهميدم که لقب بهترين به ما تعلق ندارد . ما در خيلی امور بهترين نيستيم يک سفر حتی به کشورهای همسايه اين را بشما اثبات می کند.
کاش درباره موضوعاتی از این قبیل بیشتر در جامعه اطلاع رسانی شود. ظاهرا برخی مسئولان ترجیح می دهند که این مسائل کمتر بازگو شود در حالیکه وقتی در سطحی وسیع به آن پرداخته شود ، مطمئنا در طی چند سال اثر خود را بر رفتار مردم خواهد گذاشت. واقعیت آن است که از آن فرهنگی که هر دم از آن سخن می گوئیم چیز زیادی باقی نمانده و پنهان کردن آن فقط باعث بیشتر ریشه دار شدن این دردهای اجتماعی می شود. با تشکر
با تشکر فراون از آقای مطهری به خاطر مقالت انتقادی اجتماعی که مينويسن.
ما سالهاست که داريم خودمونو گول ميزنيم که بر ترين ،مودب ترين،مهمان نواز ترين،....ملت دنيا هستيم!در صورتی که اصلاً
اين طور نيست.ما نياز به نقد شدن و اصلاح رفتارمون داريم.
اميدوارم هر کدوممون به جای شعار دادن ،رفتار غلط مون رو اصلاح کنيم.
درود بر شما، دست گذاشتید روی نقطه ضعف اساسی، امیدوارم در خلال اینهمه اخبار سیاسی، اندکی به این بحث های ریشه ای فرهنگی توجه نمایید.
متن بسيار بسيار درستي بود. بنده هم كاملا تاييد مي كنم زيرا از خودم گرفته تا ديگران گرفتار اين موضوعيم.
اولا
اگردیدی که نابینا و چاه است.
اگر در چاه نندازی گناه است.
دوما .
هر کس توانست فقط 24 ساعت دروغ نگویدیک سکه تمام جایزه دارد.
ما فقط زمان در زدن زنگ منزل خودمان که والده میگوید کیست راست میگوییم
با کمال افتخار میگویم منم و فقط اینجا راست گفتاری صدق میکند لطفا به دور و اطراف نگاه کنید به بچه به همسر به مدیر به ارباب رجوع به کاسب به مشتری به همه دروغ میگوییم .
یکی از دوستان بنده که از سفر حج تشریف تشریف اورده بودند به واسطه شغل بنده گفتند فلانی یک دوربین فیلمبرداری از انجا خریدم نگاه کن و ارزش ان را بگو
حقیر قیمت را در ایران گفتم وایشان حسابی سرانگشتی کرد و گفت با بهره اش باز هم مقرون به صرفه است
گفتم جریان بهره چیست؟
حاج اقا فرمودند که در مکه پول کم داشتم واز یک هموطن پانصد هزارتومان گرفتم که قرار شد یکماهه پانصد و شصت هزارتومان برگردانم.
در سرزمین وحی کنار خانه خدا مهمان خدا بودن و فعل حرام (چه شود....)
با تشكر از نويسنده. بله مهر محبت ها كم شده و عصبيت و بي رحمي و بي انصافي هم روز به روز بيشتر مي شود. گراني هاي بي دليل و بدون محاسبه صحيح از اين جمله اند. آيا مثلا يك جنس مانند حلوا شكري بايد در يك سال از 1200تومان به 3500تومان برسد؟
مشکل مردم نیستن..ما نمیتونیم از مردمی که هیچ آموزشی ندیدن(در مقایسه با سایر کشورها)انتظار داشته باشیم مثل مردم اروپا و آمریکا رفتار کنن.اگر می بینید مردم اروپا و آمریکا همه چیزشون درسته به خاطر اینکه براشون هزینه میشه و آموزش میبینن.
با سلام
متن جالبي بود . ضعف فر هنگي مردم ايران همين چيزاست و بعضا رابطه هاي نامناسبي كه در بعضي جاها ديده مي شود ما تا ضعف فرهنگي درست نكنيم تا مسائل روحي و رواني جوانان اين جامعه حل نشود به پيشرفت و اسايش نخواهيم رسيد.به اميد جامعه اي سالم و با نشاط
بنده یک معلم هستم.در سال 77 دانشجو بودم.کارت ژتون غذایمان را هر روز نگاه میکردند که 2 بار غذا نگیریم .نمیدانم مملکتی که نمیتواندبرای یک پرس غذای به من اعتماد کند چگونه اعتماد میکند و فرزندانش را به من میسپارد؟
با سلام و تشکر از نویسنده محترم
ما ایرانیها خصلت های خوبی داریم.( داشته بودیم این درسته )|ان الله ما یغیر بقوم حتی یغیر مابانفسهم از خودمون شروع کنیم منتظر شروع کردن دیگران نباشیم همین الان یه یا علی بگیم
امام رضا(ع):
از خدا پروا كنيد و برادران خوبي باشيد. براي خدا همديگر را دوست بداريد و با هم همبستگي داشته باشيد و به هم رحم كنيد.
كافي، جلد 2، صفحه 175
باسلام
مهمترین تفاوتی که بنده بین جامعه ایران باجامعه دیگرکشورها بخصوص اروپایی شاهد بوده ام این است که "آنجا همه شمارادرست و راستگو میپندارندمگراینکه خلاف آن ثابت شود ولی برعکس درایران اسلامی شما همواره درغگو و خلاف کار هستید مگرعکس آنراثابت کنید"
سئوال اینست که چرا ایرانیان در کشور ایران اینگونه رفتار می کنند؟ شاید خوب باشد که متخصصین علوم اجتماعی و روانشناسان تحقیقاتی راجع به محتویات این مقاله انجام دهند و روشن کنند که دلایل و ریشه های این رفتاراز کجاست. مسلما با پند و اندرز نمی شود رفتار یک ملت را عوض کرد.
باور نمي كنم همچين مطلبي را خوانده باشم!!!
همه ما كم و بيش چنين مسائلي را ديده ايم و شنيده ايم. من خودم به اين مطلب اعتقاد دارم كه "زكه ناليم كه از ماست كه برماست"
نص صريح قرآن كريم نيز عبارتي زيباتر و شيواتر دارد.
"ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم" يعني خداوند هيچ قومي را ديگرگون نميكند تا زماني كه آن قوم خود را دگرگون كنند و تغيير يابند.
بسيار خوشحال هستم كه بعد از آنكه 24 بهار از عمرم مي گذرد از هموطنانم كساني را مي بينم كه اينقدر دلسوزانه تعبير مي كنند مثل معروف "يك سوزن به خودت بزن، بعد يك جوالدوز به ديگران" را.
آگاهي از مشكل و فهميدن ريشه نابساماني خود نيمي از راه اصلاح آن است.

به اميد روزي كه ايران و ايراني الگوي بالفعل اين دنيا باشد.
انشا الله....
با سلام
به نظر میاید که با جای همه بحث بایستی به تربیت نسل جدید از دوران مهد کودک شروع کرد و یک کار فرهنگی عظیم را شروع کنیم تا اینکه به یاری خدا در 50ال 100سال آینده با صرف هزینه و آموزش مستمر روش انسانی زندگی کردن و رعایت حقوق شهروندی را به نسل آینده آموزش دهیم که از هرچیز واجب تر است
همه محتاج همکاری وهمیاری یکدیگر هستیم. توقع ازیک صنف یا یک قشر که فقط ایشان درست انجام وظیفه کنند ومن در پست وشغل خود هرطور که دلم خواست رفتار کنم ،درشان یک انسان واقعی نیست
ممنون از مطلب بسيار مفيدي كه در سايت گذاشتيد. اين موارد بايد تبليغ شود و به هر زباني كه ميشود به همه مردم گفت و تكرار كرد حتي در مواردي بايد به زور گفت تا تبديل به فرهنگ شود. ملل با فرهنگ و كشورهايي كه تا همين چند سال پيش فاقد كوچكترين مورد ارزشي يا اخلاقي بودند حالا به دليل انجام كارهاي زيربنايي و فرهنگي قانون را در كشورشان به خوبي رعايت ميكنند و بعضاً ملت كشور ما را با پيشينه عميق فرهنگي فاقد فرهنگ و اخلاق و قانون ميدانند . البته حق دارند ما بايد اول خودمان را درست كنيم . اگر هر يك نفر خودش درست شود ديگر نيازي به دراز كردن انگشت اتهام به سوي اين و آن نخواهد بود. گذشتگان هر كاري كردند نتيجه خوب يا بد آن را ديديم حال را بايد جدي گرفت .
جناب آقاي مطهري عزيز نوشته هاي شما نه تنها التيامي براي ما نبوده بلكه ياد آور دردها و رنج هاي جامعه ما ايراني ها هست كه واقعا در عجبم كه چطور داريم با همين روش به زندگي روزمره خودمان ادامه مي دهيم و از اين رنج هلاك نمي شويم. واقعا زماني كه از خارج براي بازديد از اقوام و خانواده و ميهن عزيزم به ايران مي ايم پس از چند روز خودم شرمنده مي شوم و روز شماري مي كنم كه برگرديم به خارج تا كمي خيال ما آسوده شود!! اما چرا ؟! باز هم نمي دانم از شما تشكر كنم يا گلايه!!
خواننده ای که گفته ما هممون یک کرباسیم، کاملا در اشتباه است: من 8 سال است پشت فرمونم، تا حالا جریمه نشده ام. زباله ها را در کیسه زباله ساعت 9 شب روبروی درب منزل خودمون میگذارم. (و نه درب منزل همسایه) در اداره 4 ساعت از 8 ساعت مشغول کار هستم. (راندمان 50 درصد! البته وقتی رئیسمون مرخصیه و دستورات کیلویی نمیده به 80 درصد هم میرسد) اجاره خانه را سر ماه به صاحب خانه عزیزم تقدیم میکنم. با آب نمک هم مسواک میزنم .....عزیزم مشکل جامعه ما این است که خشک و تر با هم میسوزند و آنهم به خاطر 3 چیز: 1: قانون حضور ندارد. 2: مامور قانون آموزش ندیده و خود نیازمند یک مامور بالا دست است. 3: خبری از آموزشهای عمومی برای مردم نیست. در عوض تا دلتان بخواهد خشایار و غلام و بهروز خالی بند داریم.
امروز من فرم اقتصادي خانواده خودم را تحويل دادم تقربيا ساعت 12ظهر حدود 20نفر حضور داشتن با توجه به كوچكي اكثر حاضرين را مي شناختم هنگام نشتن بر روي صندلي مسئول آمار گيري بند بند فرم به دروغ پر شده بود همه سعي در مظلوم نمايي داشتن شايد جالب ترين آنها يك بازاري معروف بود كه به راحتي دروغ ها ي شاخ وداري به صورت اطلاعات ارائه مي نمود خانواده او اشرافي زندگي مكردن ولي در آمد ماهيانه خود را ماهانه 300تا 320هزار تومان اعلام كرد او گفت فاقد خودرو شخصي است در حالي با آزرو آمده بود
با سلام
تاکنون کتاب های زیادی در رابطه با نقد رفتارهای ما ایرانیان نوشته شده است. متاسفانه تاکنون هیچ اثری نداشته است. به نظر من راه حل اساسی آموزش است البته آموزش درست. متاسفانه ما همه جا با تناقض روبرو هستیم حتی در مسله آموزش. بچه چیزهایی در مدرسه می آموزد اما با رفتارهایی که در خانه می بیند متناقض است. زور هر کدام که بیشتر بود آنرا می پدیرد.
مقاله بسيار زيبايي بود. ممنونم از حسن انتخابتون و روشن كردن ذهن من كه شخصا كلي لذت بردم
متشكرم
البته باید توجه کنیم که رفتار های اینچنینی فقط در جامعه ما نیست بلکه در جوامع غربی بیشتر به دلیل مجازاتهای سنگین یا حضور فوری و قاطع پلیس هست که کمتر مشاهده می شود. وگرنه همه جا آسمان همین رنگ است.
یکی از بزرگ ترین بزرگی ها دیدن خوبی‌هاست و در این خصوص امام علی‌علیه السلام می فرمایند:
اگر در وجود کسی خصلتی پسندیده باشد انتظار خصلت‌های پسندیده دیگری را نیز در او داشته باشید. میزان الحکمه5120
من كارمند يكي از سازمانهاي دولتي هستم پارتي بازي و رشوه در اين سازمان بيداد ميكند.بياييم اول خود را اصلاح كنيم بعد شعار دهيم .آموزه هاي ديني ما اگر رعايت شود توسط ما بيشتر اين مشكلات حل خواهد شد.
باسلام
از اين متن دلنشين ممنون.
در کشورهاي پيشرفته وبه ويژه در ژاپن اينگونه آموزش ها از پيش دبستانها شروع ميشود اينها ازنظرما دين ندارن ولي واقعا" هيچکدام از اعمالي که ما مسلمانان انجام ميدهيم و دردين مبين اسلام نهي شده وحتي حرام است ، انجام نميدهند چون به لحاظ فرهنگي با آنها کارشده است.اگرمسئولين ما از صداوسيما که پرمخاطب ترين رسانه هاست براي آموزش اينگونه تعاليم استفاده نمي کنند مقصر کيست؟
باسلام به همه خوانندگان عزيز
گرچه ممكن منعكس نشه ولي ميگيم كه لااقل مسئولين سايت ببينند،اول خودم رو ميگم تا چوب قانون روي سرمون نباشه درست نميشيم ،تامامور پليس سر چهارراه نباشه پشت چراغ قرمز توقف نميكنيم،تامامور شهرداري نباشه كاسب و ...وسائلش رو از پياده رو جمع نميكنه،تابازرس ومامورنباشه ميوه و خواروبار وبطوركلي جنس خوب وباقيمت واقعي عرضه نميشه و...بايد قانون به شدت وبا ضمانت اجرايي قوي به ما تفهيم وتحكيم بشه تا شايد يك روزي مثل ملتهاي پيشرفته بشيم.درغيراينصورت هميني ميشه كه شاهد هستيم.شاد باشيد.
با سلام
نظرات بيننده‌ ها رو خوندم بيشتر از اين حرف زدن كه بايد قانون به صورت كامل و خيلي جدي اجرا بشه اما باور كنيد وقتي سختگيري ها زياد مي شه داد همه ما درمياد. اون اوايل كه با راننده هايي كه كمربند ايمني نبستن برخورد مي شد يادمه همه شاكي بودن وقتي برخورد پليس راهنمايي رانندگي زياد شد باز همه شاكي بودن و كل مملكت رو زير سوال مي بردن وقتي گشت ارشاد خواست با پوشش هاي نامناسب برخورد كنه همه ناراضي شدن و... خلاصه اين كه ما انگار تحمل اجراي شديد قانون رو نداريم شايد اگه ما هم مثل خيلي از كشورهاي اروپايي و آمريكايي قانون رو به شدت اجرا كنيم صداي خيلي از مردم دربياد و ناراضي باشن اما همه مون خوب شعار مي ديم كه بايد چنين باشيم و چنان باشيم. مثلا فكر كنيد كه بگن آقا از فردا هر عابر پياده اي كه از روي پل هوايي عابر رد نشد يا از خط كشي عبور نكرد جريمه نقدي مي شه و همه هم بايد كارت ملي داشت باشن و كارت ملي اون عابر ضبط مي شه... يا خيلي از مسائل اجتماعي ديگه بعد از فردا بريد پاي بحث مردم تو خيابون بشينيد كه از همه چيز ناراضي مي شن
آموزش وقانون دو علت اصلی موفقیت کشور هایی است که نظر دهندگان از مناسبات اجتماعی مردم آن کشورها تمجید کرده اند. من سال 1981 درآمریکا دانشجو بودم یکبار باتفاق دو نفر از دوستان دانشجوی آمریکایی از سوپر مارکتی گوشت خریده وعازم پیک نیک شدیم البته صاحب سوپر مارکت با دوستان ما آشنا بودوضمن صحبت مطلع شد که ماجهت ماهیگیری یه کدام منطقه می رویم .ما مشغول ماهیگیری بودیم که دیدیم صاحب سوپر مارکت با طی فاصله یک و نیم ساعته با ماشین شخصی خودش با عجله خودرا بما رسانده وگفت که اگر گوشت را مصرف نکرده اید پس بدهید یا عوض کنید(البته یک بسته گوشت دیگر به همان مقدار آورده بود)چون مسولین ذیربط اطلاع داده اند که این سری از گوشت ها آلوده است. برای من خیلی تعجب آور بود که این مرد مگر چقدر سود می برده که این همه بخود زحمت داده وتا اینجا آمده است .دوستان آمریکایی من توضیح دادند که علت اصلی ترس او از قانون بوده چون اگر ما از آلوده بودن گوشت ها مطلع شده وعلیه او شکایت می کردیم قانون از ما حمایت کرده و هزینه ای که او می پرداخت ده ها برابر بیشتر از زحمتی بود که او بخود داده وبرای عوض کردن گوشت تا آنجا آمده بود .
راجع به اين موضوع بحث زياد شده و شايد همه ما افسوس رفتارهاي خوب كشورهاي ديگر را خورده باشيم . با خودم بسيار كلنجار رفتم و بايد بگويم كه هيچگاه درست نميشويم الا از خود شروع كنيم من هم مثل خيلي هاي ديگر بارها در موارد مشابه قرار گرفته ام و با بي اعتناعي نسبت به حق ديگران گذشته ام ولي فكر ميكنم ديگر كافي است و بايد همين لحظه به فكر جبران باشم . مطلبي خواندم درمورد كارمندي در خارج كه با اطلاع از اخراج خود تا آخرين لحظه كار خود را بدرستي انجام ميداد . اكنون وضعيتي تقريباً مشابه آن برايم پيش آمده و با خود فكر كردم كه اگر ميخواهيم ملتي پيشرفته و متعهد باشيم بايد از خود شروع كنيم و اين كار را انجام دادم . و هم اكنون صادقانه و تا آخرين لحظه به تعهد خود پايبندم و شرافت و وجدان كاريم را با هيچ چيز ديگر عوض نخواهم كرد به اميد سربلندي همه ايرانيان ....
با سلام
پیامبر اکرم میفرمایند لا یجد طعم الایمان الا من ترک الکذب بالجد و الهزل هیچ کسی طعم ایمان را نمیچشد مگر به ترک دروغ چه به جدیت و چه به شوخی و شما میدانید که ایمان سر منشاء نظم و قانون است و افراد باایمان بهترین و منظم ترین افراد هستند امام خمینی در رساله عملیه خود رعایت قانون رانندگی را از واجبات میداند چون نشانه ایمان فرد است .
چندی پیش پدرم را به دلیل بیماری در راهروی بیمارستاني بستری کردم. مسئولان وقت اورژانس اظهار میداشتند که در بخش ای سی یو تخت خالی نداریم.اما با وساطت یکی از دربانها بلافاصله یک تخت از غیب ؟ برای وی مهیا شد.همیشه اضطرار است که اخلاق را تحت تاثیر قرار میدهد.ملت را از اضطرار درآورید نتیجه آن ملتی با اخلاق خواهد بود.
اين متن بسيار بسيار درست وخوب ميباشد.براي ازبين بردن اين مسئله هم هيچ راهي نداريم جزاينكه تك تك ماها يك بازنگري دررفتار خودمان داشته باشيم . همين الان اگر متنهاي نوشته شده ازسوي خوانندگان رادربالا ببينيم اكثرا سعي كرده بدنبال يك فاعل موهوم باشند كه اين اعمال ازسوي ان شخص سر ميزند. درصورتيكه فاعل اين اعمال خود من هستم، خود شماهستيد،
چطور من كارمند وقتي اين طرف ميز هستم داراي يك كاراكترهستم اما به محض اينكه ان طرف ميز ميروم داراي شخصيت ديگري ميشوم.چرا ما به قانون احترام نميگذاريم؟هركجا كه چراغهاي قرمز راردكرديم وكارمان به خوبي پيش برديم ،ميگذاريم به حساب زرنگي خودمان ومشنگي ديگران. اما هركجا ديگران اين عمل راانجام دهند وباعث رنجش مابشوند ميگذاريم به حساب.....
دوستان عزيز براي تعالي خودمان هيچ راهي نيست جزاينكه خودمان به دادخودمان برسيم.ماهمواره بدنبال اين هستيم كه :دستي ازغيب برون ايد وكاري بكند- اما بدانيم دراين خصوص دست غيبي وجود ندارد جزهمت وفرهنگ وشخصيت خودمان. اميدوارم سايت تابناك با ادامه اينگونه متون بتواند پرچمدار تغيير رفتار اجتماعي باشد.ويك نهضت تغيير اجتماعي رابااستفاده از جذابيتهاي رسانه اي توسط خود وساير رسانه هاي مستقل ،تاثيرگذار، وباشخصيت كه فقط به فكر ايجاد ايراني بهتر هستند سامان دهد.متشكرم- داودي ازبابل
اگر کمي به خود بيايم صندوق دار بيمارستانويا مامور فلان اداره ويا رييس فلان بيمارستان و ....... کسي نيست الا خودمان و بايد گفت از ماست که بر ماست
بد میکنی و نیک طمع میداری --- هم بد باشد سزای بد کرداری ----- هر چند خداوند کریم است و رحیم است--- گندم ندهد بار چو جو میکاری . باید واقع بین بود و فرهنگ سازی کنیم .
كاش يك نفر به من مي گفت كه ما ايرانيها چرا دروغ مي گيم. من آدمهاي زيادي از كشورهاي مختلف ديدم و تقريبا به يك نتيجه عجيب رسيدم و اون هم اينه كه ما ايرانيها و چند كشور ديگه در خاورميانه دروغگوترين مردم دنيا هستيم، بدون اغراق.
نتیجه نگارش نویسنده ونتیجه نظرات بینندگان !؟
خلاصه اظهارات دوستان: (1) نیاز با آموزش و اعتلای فرهنگی جامعه در کلیه سطوح و سنین با استفاده از امکانات صدا و سیما، آموزش و پرورش، دانشگاهها و جامعه هنر؛ (2) ضمانت اجرایی قوانین موجود (3) افزایش امکانات خدمات شهری، بهداشتی ورزشی، تفریحی در جامعه (4) خودسازی. باید توجه داشت که این یک کار گروهی را می طلبد و حداقی یک کار 20 ساله است با حد مطلوب برسیم. به امید رشد فرهنگی همه ایرانیان
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست