توجیه‌گران انحراف

فرشاد مهدی‌پور
کد خبر: ۱۷۰۵۵۵
|
۲۳ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۹:۴۳ 13 June 2011
|
14235 بازدید
|
از روزی که محمود احمدی‌نژاد بر سر کار آمده تا روزی که مسئولیت ریاست‌جمهوری ایران را بر عهده داشته باشد، بحث و جدل درباره روش‌ها و رفتارها و کنش‌هایش، گویی ادامه داشته و تمامی ندارد. او هر کاری که انجام می‌دهد، دست کم سه گروه به تحلیل آن می‌پردازند:

دسته‌ای چشم و گوش بسته، مدح می‌گویند و هیچ خطایی بر آن خاطر عاطر نمی‌بینند؛ گروهی از در توجیه برمی‌آیند و این‌که بدی‌هایش مال کس دیگری است و خوبی‌هایش برای خودش و جماعتی بر آنند که او مسئول اقدامات خویش است و بنا بر قانون و عرف، پاسخگوی رفتارهایش.

گروه سوم، با وجود تنوع فراوانشان و رأی‌ دادن‌ بیشترشان به احمدی‌نژاد در انتخابات 88 ـ تکلیفشان روشن است و از دیدگاه هواداران دولت، منتقدان بی‌انصاف و فتنه‌گر، مخالفان و منافقان جدید نام دارند؛ گروهی که هر روز بر شمارشان افزوده می‌شود و در میان اصولگرایان در حال فراگیر شدن‌اند؛ اما در باب گروه نخست و بیشتر، گروه دوم که در پی توجیه‌اند... .

تطهیر کامل

گروه نخست که سرکردگان آنها، در میان همان حلقه نزدیکان مشهور قرار دارد، بر آنند، هر چه آن خسرو کند، شیرین بود؛ چه وی 24 میلیون، بلکه بیشتر (!) رای دارد؛ دولت وی، زمینه‌ساز ظهور است و آماده برای مدیریت جهانی؛ وی از تأییدات تام و تمام رهبری برخوردار است و در این حمایت، هیچ خللی حادث نشده و اساسا اگر رفتار متفاوتی نیز از احمدی‌نژاد سر می‌زند، این حق قانونی اوست که درباره مسائل گوناگون اظهارنظر کند و موضع خاص خود را داشته باشد.

خط تبلیغی این جریان، پرتاب کردن توپ جریان انحرافی به زمین مقابل و منکر شدن انحراف از بیخ و بن است که نمونه‌های فراوانش را در روزنامه ارگان رسمی دولت و یا پایگاه‌‌های خبری زنجیره‌ای شکل گرفته توسط یک تیم نیمه‌رسانه‌ای ـ اقتصادی می‌توان دید.

عادی‌نمایی مسأله و ارایه هشدارهای تهدیدآمیز، مبنی بر بروز رخدادهایی تلخ در آینده‌ای نزدیک ـ نظیر پیش‌گویی‌های آخرالزمانی درباره حوادث خرداد و تیر ـ از دیگر ساز و کارهای جنگ روانی این مجموعه است که با عنایت به موضع‌گیری‌های برخی چهره‌های مهم، مانند فرمانده سپاه پاسداران و دبیر شورای نگهبان و تأکید و تصریحاتی در بیانات رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان، می‌توان اغراض و مقاصد ایشان در باب انتخابات مجلس هشتم و ریاست‌جمهوری یازدهم ـ و فراتر از آن ـ را، تا اندازه ای حدس زد.

تفکیک و تقلیل

در واقع، روی سخن این تحلیل، توصیف موقعیت متزلزل گروه دوم ـ توجیه‌گران ـ است؛ گروه نسبتا فعالی که یک سر طیف آن‌ها به تقلیل دادن مسائل پیش‌آمده به چیزهایی در حد خلق و خو و خستگی از کار و مجوز داشتن از رهبری دل‌ بسته‌اند و سر دیگر، به تئوری تفکیک رجایی ـ کشمیری.

در این گروه که بخشی از نمایندگان و فعالان رسانه‌ای هواداران احمدی‌نژاد آن را راهبری می‌کنند، گزاره اصلی، اصالت داشتن احمدی‌نژاد و عارض شدن انحراف‌هایی ماورالطبیعه‌ای بر اوست که با رفع و دفع چنین عوارضی، می‌توان دوباره چشم‌ها را به ‌دیدار همان احمدی‌نژاد همیشگی باز کرد.

این گروه صادق، دارای ابتکاراتی جالب توجه در توضیح فضاست که از جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد:

ـ نفی همه خبرهای غیررسمی منتسب به رهبری در نقد جریان انحرافی،
ـ تأکید اشعری‌مسلکانه بر ظاهر بیانات رهبری مبنی بر پرهیز از اختلاف‌افکنی،
ـ بی‌تفاوتی نسبت به تأکیدات رهبری درباره روشنگری و آرامش‌بخشی،
ـ و پافشاری توامان بر موضوعیت و طریقیت داشتن حفظ دولت تا پایان دوره چهار ساله.

اگر با بدبینی از در منفی‌بافی به عملکرد این گروه ننگریم و آن‌ها را لایه‌ای دوم از سناریوی گروه نخست ـ تطهیرکنندگان ـ ندانیم، باید گفت که همان اشکال قبلی ـ پیش از روی کار آمدن دوباره احمدی‌نژاد در دور دهم ـ درباره رفتار این گروه مطرح است که آنان بدون در نظر گرفتن هیچ اقتضایی، چون رئیس‌جمهوری را در موضع مظلومیت می‌بینند، درصدد دفاع تمام عیار از اویند و نه نقدی روشی بر کار وی دارند و نه منشی.
در واقع اگر پرده بر نمی‌افتاد و روشن نمی‌شد که احمدی‌نژاد ـ با هر تفسیر و تشریحی ـ چند روزی در خانه مانده و از اجرای دستور رهبری استنکاف ورزیده و بالاتر از آن انحرافاتی در برخی نزدیکانش وجود دارد، خط میان این گروه، با هواداران جریان انحرافی، بسیار کمرنگ‌تر از آن چیزی بود که امروز هست.

چه کسی؟

گویا، توجیه‌گران انحراف، دو موضوع قابل توجه است؛ نخست این ‌که دوگانه مشایی ـ احمدی‌نژاد، می‌تواند به شقوق متفاوتی تعریف شود و کدام معادله دو طرفه‌ای در جهان واقع وجود دارد که یک مجهول داشته باشد! اگر یک طرف این معادله دارای اشکالاتی است که از وی با تعابیری نظیر کشمیری و الیاس و... یاد می‌شود، حتما در طرف دوم ظرفیتی برای پذیرش بوده که چنین وضعیت خطیری پدید آمده است.
از آنجا که همه بر سر این موضوع توافق دارند که احمدی‌نژاد فردی باهوش و زیرک و سیاستمدار است، چه بسا مشایی تنها نشانه‌ای باشد، نه نشان! چنان‌که خود وی در گفت‌وگوی اخیرش با ایرنا به زبان آمده و از حجم انتقادها گلایه کرده است. در این باب حرف و تحلیل ـ که البته می‌تواند ـ و انشاءالله نادرست هم هست ـ بسیار است و سخن کوتاه باید.

دومین مسأله در ضمیر توجیه‌گران هم این است که پرسشی بدون جواب را باید پاسخ دهند که پس از احمدی‌نژاد، که و چه؟ مشی سیاسی شش ساله گذشته، حذف و هدم همه عناصر فعال در جبهه اصولگرایی بوده و اکنون به کمک فضاسازی‌های نادرست، دروغ‌پردازی‌ها و وارونه‌نمایی‌ها، تقریبا فرد مطمئن و قابل احترامی برای این گروه اصولگرا و انقلابی هوادار نظام ـ عقبه اصلی طرفدار احمدی‌نژاد ـ باقی نمانده است؛ پس اگر احمدی‌نژاد را از دست بدهند ـ که دوست نمی‌دارند به چنین سرنوشتی دچار شوند ـ کسی را ندارند تا او را جانشین کنند و بتوانند محوری تازه بیابند؛ لاریجانی و رضایی و حدادعادل و قالیباف و توکلی و پورمحمدی و زاکانی و ولایتی و... همه به چوبی رانده شده‌اند، پس کسی نمی‌ماند تا بتوان زیر عَلَم او سینه زد.

این شاید تا اندازه ای خوانشی آزاد از ضمیر ناخودآگاهی باشد که هر از گاهی، پیش و پس می‌رود و آتش نگرانی هوادران صدیق احمدی‌نژاد را شعله‌ورتر می‌کند.

***
دستیابی به قرائتی درست از متن وقایع کنونی، پیچیده و دور از دسترس می‌نماید، چرا که اگر برنامه عملی گروه دوم و سوم ـ که بحث و فحص در باب آن مجالی دیگر می‌طلبد ـ راهبرد هل ‌ندادن هم باشد، ماجرا، بازیگران و بازیگردانانی دیگر هم دارد که حتما نقشه‌های خودشان را دارند و آنها را اجرا خواهند کرد. چشم بر انحراف بستن و دست رد به سینه دیگران زدن و ایستادن بر نوک قله قاف ـ و انالحق و دیگران نمی‌فهمند، گفتن ـ راه رسیدن به تحلیل درست نیست و ممکن است بر سبیل نخست، نعل وارونه ‌زدن باشد و زمین بازی را تغییر دادن.

***
...ما كه راجع به شخص قضاوت نمي‌كنيم؛ ما كار را، خط را، جهت‌گيرى را ملاك و معيار قرار مي‌دهيم. آنجایى كه كار و خدمت و تلاش هست، حمايت ما هست، حمايت مردم هست و بحمداللَّه امروز كار دارد، انجام مي‌گيرد. مسئولين دولتى هم حقاً و انصافاً دارند تلاش مي‌كنند؛ هم اعضاى دولت، هم به ویژه خود رئيس جمهور... بنده‌ حقير هم بنا به اصول، بنا ندارم در كارها و تصميم‌هاى دولت وارد شوم.

خب، مسئوليت‌ها در قانون اساسى مشخص است؛ هر كس مسئوليتى دارد، مگر آنجایى كه احساس كنم يك مصلحتى دارد تفويت مي‌شود؛ مثل اينكه در همين قضيه‌ اخير اين گونه بود که انسان احساس مي‌كند يك مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار مي‌گيرد، تفويت مي‌شود؛ خب، انسان وارد مي‌شود كه جلوى اين تفويت مصلحت را بگيرد... خداى متعال كمك كرده، ما در مواضع درست خودمان محكم ايستاده‌ايم. تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوه‌ الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمان‌ها ذره‌اى منحرف شود... .
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲۲
امیر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۴
یه سوال دارم؟! این مقاله یه جوری نقد دولت نبود؟؟!! تو که کشتی دولت رو،، کمی ملایم تر نقد کن بی انصاف!
حمید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۴
اگر برای مثال کذشته یک قاتل و یا یک قاچاقچی را بررسی کنیم میتوانیم دلایل منطقی برای افتادن وی در این راه پیدا کرد, ولی قوه قضائیه بدون توجه به این دلایل او را مجازات میکند.پس چرا نباید رئیس جمهور را مستقیما"مسئول تمام اشتباهات و اعمال غیر قانونی اش دانست؟
ناشناس
|
United States
|
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۵
خیلی جالبه، سایت تابناک برای اینکه دولت رو نقد کنه، قلم رو دست کسی داده که عاشق سینه چاک دولته، بابا بی خیال، فرشاد مهدی پور رو که همه میشناسن، خیلی معروفه تو طرفداری از دولت
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۶
به نظر می رسد جناب آقای رئیس جمهور و دیگر هواداران ایشان هیچ گاه تضاد نانوشته خود با رهبری را روشن و واضح نمی گردانند که هیچ بلکه پیوسته بر آن سرپوش می گذارند. آنچه در این سرپوش گذاشتن دائما ادامه می یابد گروه سازی هایی است که در مناطق دور از مرکز و از طریق منابع اقتصادی روی می دهد. به نظر می رسد وظیفه اصول گرایان توجه به این مراکز باشد. مراکزی که جناب رئیس جمهور بارها با تکیه بر آن رای آورده است. به نظر می رسد آنچه شما توجیه گفتار رهبری با تکیه بر اشعری مسلکی خواندید دقیقا ناظر بر این وجه است. جریان انحرافی گفتارهایی بسیار مبهم مطرح می کند تا خط خود را از اصول گرایان سابق جدا نماید. گفتار مبهم (دوره اسلام گرایی گذشته است/ مکتب ایرانی-اسلامی و نظایر آنها) از سویی این اجازه را به این گروه می دهد که فاصله اش را با رهبری در سایه همان سیاست اشعری مسلکی حفظ کند و هم برای شکل گیری و جایابی در عالم سیاست و رسیدن به قدرت فاصله اش را با اصول گرایان سابق تشدید و حفظ کند.
احمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۷
جه موقه از اروپا سر در میاوری
تو قیافت اند انحرافه
گروه چهارم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۸
اتفاقا تعریف دولت بود شما یه گروه چهارمی هم در نظر میگرفتی دوستمون دقیق اشاره کرد یادت رفت از نقش دولت در ایجاد این همه به قول شما تعابیر و تعاریف و در نهایت توجیه حرفی بزنی .
وحید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۸
این مقاله توصیفی اصلا کاربردی دار ه ؟ بهتر نبود دوست عزیز یکمی راهبردی تر و اصولی تر مینوشتی .
ف
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۹
تاکی خودتون گول میزنید بابااحمدی نزادومشایی یکیند
alireza
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۳/۲۹
کاش احمدی نزاد دکتاتور بود تا نه شما حرف میزدی نه رحیم مشایی
alireza
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۳/۳۰
من علیرضا هستم چرا نظر مرا نگذاشتید وهر چی به نفعت بود گذاشتی
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟