سرقت خونين در شب عروسي

چند روز پيش از اين حادثه فهميدم همه خانواده به جشن عروسي دعوت شده‌اند. به همين دليل نقشه سرقت از خانه پدرزنم را طراحي كردم. من از قبل محل نگهداري پول‌ها و جواهرات آنها را شناسايي كرده بودم. حدود ساعت دو بامداد بود كه وارد خانه‌شان شدم. وقتي به محلي كه پدرزنم كليد گاوصندوق‌اش را پنهان كرده بود رفتم، فهميدم رسول در خانه است.
کد خبر: ۱۸۷۸۱۲
|
۱۲ شهريور ۱۳۹۰ - ۰۹:۲۴ 03 September 2011
|
6454 بازدید
شرق: داماد معتادي كه براي سرقت به خانه پدرزنش رفته بود وقتي فهميد پدر و خواهر همسرش در منزل هستند، آنها را كشت.

چندي قبل ماموران پليس يكي از شهرهاي استان كردستان به خانه مردي به نام رسول رفتند تا از راز قتل او و دخترش مهسا پرده بردارند. ساعاتي قبل از كشف اجساد، خانواده رسول به مراسم عروسي يكي از اقوام رفته بودند و رسول به دليل بيماري خانه‌نشين شده و دخترش نيز براي پرستاري از او در منزل مانده بود.
نيمه‌هاي شب، زماني كه اعضاي خانواده از عروسي برگشتند با اجساد اين دو روبه‌رو شدند. هر كدام از كشته‌شدگان در گوشه‌اي از خانه افتاده بودند و معاينه اوليه فاش كرد هر دو به دليل اصابت جسم سخت به سرشان جان باخته‌اند. همچنين در نزديكي جسد مهسا ميله‌اي افتاده بود كه نشان مي‌داد قاتل با آن جان دو قرباني‌اش را گرفته است.

در چنين شرايطي اطلاعات صحنه جرم گردآوري و تجسس‌ها براي شناسايي قاتل آغاز شد. سرنخ‌هاي موجود از آن حكايت داشت كه عامل اين جنايت يكي از نزديكان مقتولان است. بنابر اين افسران پليس تلاش كردند فهرستي از مظنونان تهيه كنند.

در اين بين فاش شد يكي از دامادهاي رسول به نام حميد به مواد مخدر اعتياد دارد و رابطه چندان خوبي نيز با پدرزنش نداشت. با تحقيق درباره وي مشخص شد او شب حادثه همسرش را به تنهايي به عروسي فرستاده و خودش به بهانه بيماري در جشن شركت نكرده بود.

به دست آمدن اين اطلاعات سبب شد حميد به عنوان اولين مظنون دستگير شود. او در جريان بازجويي‌ها ارتكاب اين جنايت را انكار كرد اما در ادامه وقتي نتايج انگشت‌نگاري از محل حادثه مشخص شد و كارآگاهان آن را با اثر انگشت حميد تطبيق دادند هيچ راهي براي ادامه انكارهايش باقي نماند و او به كشتن پدرزن و خواهرزنش اقرار كرد.

متهم در اعترافاتش گفت: «پدرزنم مرد ثروتمندي بود و وضعيت مالي خوبي داشت. وقتي داماد او شدم انتظار داشتم به من كمك كند اما او نه تنها به من بلكه به فرزندان خودش هم هيچ كمكي نمي‌كرد. از طرفي من به مواد مخدر اعتياد داشتم و پول كافي براي تامين هزينه‌هاي زندگي و مواد مصرفي‌ام نداشتم. به همين دليل چند مرتبه همسرم مهشيد را به خانه پدرش فرستادم تا از او كمي پول بگيرد اما او حاضر نبود هيچ كمكي به ما بكند.»

متهم به قتل ادامه داد: چند روز پيش از اين حادثه فهميدم همه خانواده به جشن عروسي دعوت شده‌اند. به همين دليل نقشه سرقت از خانه پدرزنم را طراحي كردم. من از قبل محل نگهداري پول‌ها و جواهرات آنها را شناسايي كرده بودم. حدود ساعت دو بامداد بود كه وارد خانه‌شان شدم. وقتي به محلي كه پدرزنم كليد گاوصندوق‌اش را پنهان كرده بود رفتم، فهميدم رسول در خانه است. در حالي كه در تاريكي دنبال كليد گاوصندوق مي‌گشتم او من را غافلگير كرد و من هم با يك ميله آهني ضربه‌اي به سرش زدم و او روي زمين افتاد. فكر مي‌كردم با اين كار مي‌توانم با خيال راحت از آنجا فرار كنم ولي چند لحظه بعد خواهر زنم در اتاق را باز كرد و من را در كنار جنازه پدرش ديد. من كه از ترس دست و پايم را گم كرده بودم مجبور شدم ضربه‌اي هم به سر او بزنم. دست و پايم مي‌لرزيد.

در همان حال بدون آنكه پولي به دست آورده باشم پا به فرار گذاشتم و به بيرون از شهر رفتم. با خودم فكر مي‌كردم هيچ‌كس از اين جنايت با خبر نشده است اما وقتي به خانه برگشتم ماموران من را دستگير كردند. بر اساس اين گزارش هم اكنون متهم به قتل در بازداشت به سر مي‌برد و تحقيقات از وي ادامه دارد.
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟