99 درصدیها به کسانی گفته میشود که به دلیل مشکلات اقتصادی که دولت برایشان درست کرده، در تأمین نیازهای زندگی خود ناتوانند و بر این باورند که 99 درصد مردم آمریکا چنین وضعی دارند و یا در آینده نزدیک با آن روبهرو خواهند شد و این تنها 1 درصد از جمعیت هستند که با دزدی از اموال و حقوق مردم، به ثروت و قدرت رسیدهاند...
سرویس اقتصادی ـدر حالی که تظاهرات جوانان معترض به سیاستهای اقتصادی دولت آمریکا از «وال استریت» نیویورک به دیگر ایالتهای آمریکا تسری پیدا کرده و پلیس تنها طی دیروز، نزدیک 700 جوان معترض را دستگیر کرده، جنبش دیگری در اینترنت به نام «ما 99 درصد هستیم» آغاز شده است.
به گزارش «تابناک»،99 درصدیها به کسانی گفته میشود که به دلیل مشکلات اقتصادی که دولت برایشان درست کرده، در تأمین نیازهای زندگی خود ناتوانند و بر این باورند که 99 درصد مردم آمریکا چنین وضعی دارند و یا در آینده نزدیک با آن روبهرو خواهند شد و این تنها 1 درصد از جمعیت هستند که با دزدی از اموال و حقوق مردم، به ثروت و قدرت رسیدهاند.
وبلاگ wearethe99percent.tumblr.com درباره همین موضوع، از مردم آمریکا خواسته است با ارایه شرح حال خود، دلایل حضور در تظاهرات روزهای جاری را عنوان کنند که تاکنون، 300 نفر با دست خط خود، مشکلات جدی زندگیشان را نوشته و تصویر آن را روی این وبلاگ گذاردهاند که بخشی از این نوشتهها و تصاویر به شرح زیر میآید.
توضیح آنکه هر شهروند آمریکایی برای گذراندن یک زندگی عادی و بدون هزینههای جانبی، از جمله آموزش یا هزینههای درمان بیماریهای خاص، به سالانه 100 هزار دلار نیاز دارد، در صورتی که اخراج و بیکاری صدها هزار آمریکایی تنها در چند ماه، به شدت مردم را زیر فشار قرار داده است.
مادری بیوه هستم که سالانه 30 هزار دلار درآمد دارم و هنوز قسطهای وام دانشجوییام را میپردازم. هیچ سرمایه، پسانداز و بیمهای ندارم. به تازگی سومین کارم را در سه سال از دست داده ام و در سن 52 سالگی، در حالی که سابقه کار و تجربه کاری زیادی دارم، نمیتوانم در این سن و رشته درسیام، کار پیدا کنم. مطمئناً نمیتوانید به من بگویید که نمیشود با 400 هزار دلار در سال زندگی کرد، چون که من توانستم زندگی خودم و پسرم را با 30 هزار دلار بگردانم!
من و شوهرم تازه ازدواج کردهایم و سالگرد ازدواجمان را در خانه یکی از دوستان هستیم، زیرا که بین خرج غذا و اجاره باید یکی را انتخاب میکردیم!
بازنشسته نیروی دریایی هستم که 50 درصد از کار افتاده شدهام. صاحب دو فرزند هستم و به دولت 27 هزار دلار وام دانشجویی بدهکارم و در عوض آن، یک مدرک بیارزش هم دارم! خانه خود را از دست داده ام. هیچ راهی برای یادگیری مهارتی جدید برای یک شغل جدید ندارم زیرا دیگر امکانش را ندارم. کم کم در حال از دست دادن رویاهایم هستم.
از شانزده سالگی از خانه پدری بیرون آمدم، زیرا اتاقی برای من وجود نداشت. به ارتش پیوستم تا تجربه کاری به دست بیاورم. هیچ وقت شغلی نداشتهام. نزدیک به بیست سال دارم و در اتاق زیر شیروانی دوستم زندگی می کنم.
پدرم شغل آزاد دارد. آرتروز دارد و به این خاطر دولت وی را بیمه نمیکند. او از مازاد درآمد خود باید داروهای گرانقیمت خود را بخرد و در عین حال، شهریه کالج مرا بپردازد. او قهرمان من است.
من دکتر آینده شما هستم. 300 هزار دلار وام دانشجویی بدهکار هستم.
این پسر من است. در سه سالگی معاینه و معلوم شد، اوتیسم دارد و تا نزدیک هجده ماه بیشتر زنده نمیماند. همه چیز عوض شد. مدتی بعد پزشک گفت که لوپوس دارم که باعث از کار افتادگی، درد، خستگی مفرط و حتی از کار افتادگی اعضا میشود. همه چیز عوض شد. فقط 12 هزار دلار دیگر داشتم تا بتوانم مدرک تصویرگری دیجیتالم را بگیرم. هیچ گاه نمیتوانم از زیر بار قرض مدرکی که نمی توانم ولی با ناامیدی می خواهم بگیرم، خلاص شوم.
وقتی میخواستم خانهام را بخرم، نرخ بهره ثابت بود اما اکنون نرخ بهره تصاعدی شده و هر چهار ماه زیاد میشود. می ترسم از اینکه دیگر نتوانم پول خانه ام را بدهم.
در سال 2009 فارغ التحصیل شدم که بدترین شرایط اقتصادی در طول بیست سال اخیر بود. خیلی خوش شانس بودم که توانستم کار پیدا کنم که البته پس از تلفیق سه پست دیگر اخراج شدم. (هر چند دو پست از سه پست را انجام می دادم).
مدرک فوق لیسانس و یک کار تمام وقت دارم، اما از عهده هزینهها برنمیآیم. برای همین، برای اینکه قرضهایم را بدهم، مجبور به تن فروشی هستم!
معترضان آمریکایی بر این باورند که 1 درصد ثروتمند آمریکا، بانکدارانی هستند که با کمکهای غیرمنطقی دولت به آنها، ثروتهای کلانی به دست آورده اند. (بانکداران آمریکایی با نماد خوک نشان داده میشوند)
اتفاقا بانکدارهای ما هم یه چیزی تو مایه همین خوکها هستن. منتها اینجا اگه کسی به این خوکها نازک تر از گل بگه سه سوت میره اونجایی که عرب نی انداخت! البته دور از جون شهرام جزایری عرب و امی منصور خان!