پرونده عروس نوجوان كه يك روز بعد از ازدواج به دست شوهرش به قتل رسيد براي رسيدگي به دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
20 بهمن سال گذشته زني به پليس قرچك ورامين خبر داد جارياش به دست برادرشوهرش زخمي شده و او را به بيمارستان رساندهاند. زماني كه ماموران به محل رسيدند متوجه شدند زن 16 ساله جانش را از دست داده است. او كه مهتاب نام داشت به دليل ضربات عميقي كه به سمت چپ بدنش وارد شده جان باخته بود.
وقتي ماموران تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كردند، متوجه شدند ضارب كه احمد نام دارد و شوهر مهتاب است بعد از وارد كردن ضربات كشنده بر بدن مهتاب فرار كرده است. با ارسال پرونده به دادسرا بررسيها در اين خصوص آغاز شد.
در اولين گام همسر برادر متهم مورد بازجويي قرار گرفت. او گفت: يك روز از زمان عقد مهتاب و احمد ميگذشت. آنها براي ديدن مادرشوهرم آمده بودند. چند ساعتي زودتر از زمان قرار رسيده بودند به همين دليل هم به خانه ما آمدند. احمد براي خريد پاكتنامه بيرون رفت و گفت به خواهرش هم سري ميزند و برميگردد. وقتي برگشت پاكتنامه دستش بود. آن را روي ميز گذاشت و به سمت مهتاب رفت. بعد من صداي فرياد مهتاب را شنيدم كه گفت دردم گرفت. وقتي به سمت آنها برگشتم ديدم مهتاب روي مبل افتاده و احمد پشت سرهم به او ضربه ميزند. من جلو رفتم كه آنها را جدا كنم. احمد من را تهديد كرد و عقب راند. چند دقيقه بعد هم خانه را ترك كرد. خيلي سريع با مادرشوهرم تماس گرفتم و به اورژانس هم خبر دادم. وقتي مهتاب را به بيمارستان رسانديم او فوت كرده بود.
در تحقيقات مقدماتي نحوه قتل و هويت قاتل فاش شد. اما نكتهاي كه پليس نتوانسته بود آن را كشف كند انگيزه مرد جوان از كشتن نوعروس بود. بنابراين،كارآگاهان مادر مهتاب را مورد پرسش قرار دادند. او گفت: خانواده احمد را از قبل ميشناختيم. وقتي قرار شد به خواستگاري بيايند من به مهتاب گفتم تو 16 سال بيشتر نداري و اگر خودت ميخواهي با او ازدواج كن، در غير اين صورت ما اصراري نداريم. مراسم خواستگاري برگزار شد و يك هفته بعد براي شيرينيخوران آمدند. قرار شد فرداي آن روز دخترم با احمد عقد كند. آنها همان روز آزمايش دادند و بعدازظهر هم عقد كردند. شب ميهمان مادرشوهر دخترم بوديم و بعد به خانه برگشتيم. فرداي آن روز شوهرش آمد و آنها با هم بيرون رفتند بعد به من گفتند دخترم كشته شده است. من اطلاعات بيشتري ندارم.
پليس دوماه بعد در حاليكه همچنان انگيزه قتل پنهان مانده بود، توانست احمد را بازداشت كند. مرد جوان وقتي مورد بازجويي قرار گرفت قتل همسرش را قبول كرد. او گفت: من آدم عصبياي هستم و خيلي زود واكنش نشان ميدهم. روز حادثه وقتي كه متوجه شدم خانواده همسرم كلاهبرداري كردهاند تصميم گرفتم از آنها انتقام بگيرم. اين مرد ادامه داد: فرداي روز عقدم براي چندساعتي با زنم تنها شدم و وقتي او را از نزديك ديدم متوجه شدم او آن كسي نيست كه به من گفته بودند و چيزهايي را در مورد زنم فهميدم كه عصباني شدم. از اتفاقي كه افتاده بود عصباني شدم. آنها از من كلاهبرداري كرده بودند چون شب قبلش به خانه مادرم آمدند و به بهانه اينكه ما عقد كردهايم آنجا ماندند و ميوه و چاي و شام خوردند و رفتند اما نگفتند دخترشان بعضي ايرادات را هم دارد و مثلا دهانش بوي بد ميدهد.
متهم در مورد روز حادثه گفت: وقتي واقعيتها را در مورد همسرم فهميدم عصبي بودم و ميخواستم ضربهاي به آنها بزنم. وقتي به خانه برادرم رفتيم بيرون رفتم تا براي خواهرم پاكتنامه بخرم. در راه يك چاقو هم براي خودم خريدم. به خانه آمدم و به سمت همسرم رفتم و او را با چاقو زدم. وقتي اين كار را كردم آرام شدم بعد فرار كردم و از شهر خارج شدم.
با مشخص شدن اين موضوع اوليايدم مهتاب عليه دامادشان اعلام شكايت كرده و درخواست قصاص را مطرح كردند. مادر مهتاب گفت: دخترم هيچ مشكلي نداشت و هر مسالهاي بود ما همان روز اول گفتيم البته مساله خاصي نبود و نميدانم چرا احمد ميخواهد ايراد روي دخترم بگذارد.
بعد از گرفتن آخرين دفاع در مرحله بازپرسي و صدور كيفرخواست از سوي دادستان قرچك ورامين پرونده براي رسيدگي به شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و متهم به زودي محاكمه ميشود.
منبع: شرق