علی مطهری گفت: زمانی که رییس جمهوری میگوید فلان قانون را اجرا نمیکنم، وقتی به سرعت به مجلس احضار شود و توضیح دهد دیگر در دفعات بعدی جرات نمیکند که بگوید فلان قانون را اجرا نمیکنم. این مساله مهمی است و نباید بگوییم که این تنها یک جلسه است و بلکه این کار خاصیت بازدارندگی دارد. البته اگر رییس جمهوری در مجلس جوابهای قانع کنندهای ندهد یا اینکه بخواهد جوابهای سربالا داده و یا حرفهای گذشته خود را تکرار کند که فلان قانون را اصلا قانون نمیدانم و اجرا نمیکنم، احتمال اینکه نمایندگان مجلس هشتم بحث استیضاح رییس جمهور را در دستور کار خود قرار دهند، وجود دارد البته راه ارجاع این موضوع به قوه قضاییه نیز باز است.
متن کامل گفتوگوی علی مطهری با ایلنا در مورد اختلافات اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم و طرح سوال از احمدینژاد در پی میآید:
در لیست جبهه متحد اسمی از منتقدان دولت از جمله شما و آقایان کاتوزیان و عباسپور نیست. ارزیابی شما از این مسئله چیست؟ از سوی دیگر شنیده شده که شما برای حضور در لیست جبهه متحد رای لازم را هم داشتید، اما آقای حداد عادل از حضور شما در لیست جلوگیری کرده. شما صحبتی در این مورد با آقای حداد عادل داشتید؟ علت را جویا شدید؟ چقدر اهمیت میدادید که نام شما هم در این لیست وجود داشته باشد؟درست است و من رای کافی برای حضور در لیست جبهه متحد اصولگرایان را داشتم و اطلاع دقیق دارم که از میان ۱۲ رای ۷ رای مثبت و ۵ رای منفی کسب کردم و قاعدتا باید اسم من در این لیست وجود میداشت، اما افرادی همچون آقای حداد عادل تلاش کردند که اسم ما در این لیست نباشد و به بهانهای موضوع را به هیات داوری واگذار کردند. ظاهرا در هیات داوری هم رای گیری صورت نگرفته و با تصمیمی از پیش تعیین شده، مرا از لیست جبهه متحد حذف کردند. اما مشخصا صحبتی با مسئولین این امر نکردم و تمایلی هم ندارم در مورد اینگونه مسائل صحبت کنم.
حضور در لیست جبهه متحد چقدر برای شما اهمیت داشت؟برای من زیاد مهم نبود که در این لیست حضور داشته باشم.
برخی افراد معتقد بودند که آقای حداد عادل با علم به اینکه میزان محبوبیت شما در شهر تهران بیشتتر از خودش است مانع از حضور شما در این لیست شد تا خود نفر اول در شهر تهران باشد. شما این تحلیل را قبول دارید؟اگر اینگونه بوده است یک محاسبه نادرست صورت گرفته است. هر چند که ما باید خوش بین باشیم و لابد آنها برخی نظرات ما را قبول ندارند همانطور که ما برخی از نظرات آنها را قبول نداریم. البته از نظر من عامل اصلی این بود که فکر میکردند اگر اسم امثال بنده در لیست جبهه متحد قرار بگیرد، اقبال قشر متدین و حزب الهی به این لیست کم خواهد شد، حال آنکه من نظر دیگری دارم و معتقدم که در همین قشر متدین طرفداران ما کم نیستند و از این افراطی گریهایی که صورت میگیرد ابراز ناراحتی میکنند. من از برخوردهای که در اجتماعات عمومی دارم شاهد این مسئله هستم و به عنوان مثال در نماز جمعه، هیاتهای مذهبی و راه پیماییهای ۲۲ بهمن که حضور مییابم احساس میکنم که اقبال خوبی به گفتمان و تفکر ما در همین قشر حزب الهی و متدین وجود دارد. البته عده قلیلی تحت تاثیر تبلیغات برخی سایتها و روزنامهها، ممکن است نگاه منفی به ما داشته باشند اما در همان قشر متدین هم اکثرا طرفدار ما هستند.
این اعتقاد وجود دارد که درحال حاضر آقای حداد عادل در حال تلاش و رایزنی برای ریاست مچلس نهم است. شما شانس وی را تا چه اندازه برای ریاست مجلس نهم بالا میدانید؟ از سوی دیگر به نظر شما بین مجلس هفتم و هشتم، کدامیک از مجالس عملکرد قویتری داشتهاند؟البته ما نمیتوانیم به نیت افراد بپردازیم و در مورد آن قضاوت کنیم اما اگر واقعا چنین موضوعی وجود داشته باشد که قصد برنامهریزی داشته باشند تا آقای الف رییس مجلس شود یا اینکه نامزدهای انتخاباتی را بگونهای بچینینم که در انتخاب رییس جمهور بعدی هم موثر باشد و مجلس سکوی پرشی برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی باشد، نوعی خیانت به مردم است و ما به جای اینکه دنبال مجلس قوی و اصلح باشیم تا بهترینها وارد مجلس شوند، دنبال این رفتهایم که تنها طرفداران و حامیان ما به مجلس راه یابند که این کار یک خیانت به مردم است. ما نباید به این فکر باشیم که رییس مجلس نهم چه کسی خواهد بود و ما باید ذهن خود را بر روی این مسئله متمرکز کنیم که بهترینها کاندیدا شوند و اصلحها انتخاب شوند تا مجلس قوی و کارآمدی داشته باشیم.
شما به نحوه اداره مجلس توسط آقای لاریجانی هم انتقاداتی داشتید. به عملکرد آقای لاریجانی در ریاست مجلس هشتم چه نمرهای میدهید و به صورت کلی عملکرد وی را چگونه ارزیابی میکنید؟من به صورت کلی مجلس هشتم را قویتر از مجلس هفتم میدانم و معتقدم انفعال کمتری داشته است و اگر سوال از رییس جمهور به پایان برسد اقدام بسیار اساسی انجام داده است که در طول این سی و سه سال پس از پیروزی انقلاب سابقه نداشته است. در مجموع مجلس هشتم نمره بهتری از مجلس هفتم داشته است.
شما به طرح سوال از رییس جمهوری اشاره کردید. آینده این طرح را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا درحد یک اقدام سمبلیک باقی میماند؟ اگر رییس جمهوری به جلسه علنی مجلس جهت پاسخگویی به مجلس نیاید راهکار قانونی وجود دارد؟من فکر میکنم رییس جمهوری به صحن علنی مجلس خواهد آمد چراکه سوالات از ایشان رسانهای شده و مردم از آن خبر دارند و اگر رییس جمهوری بخواهد در این مرحله مقاومت کرده و به مجلس نیاید، درنظر افکار عمومی محکوم خواهد بود و مجلس هم به طور قطع این کار را نمیپسندند. فکر میکنم احمدینژاد به مجلس آمده و اتفاق خاصی هم نخواهد افتاد و تنها یک گفتوگو است که رای گیری برای قانع شدن نمایندگان هم وجود ندارد. میتوان گفت که اهمیت طرح سوال از رییس جمهور این است که مجلس، رییس جمهوری را به مجلس احضار میکند و وی باید به خاطر تخلفات صورت گرفته پاسخگو باشد، این طرح در آینده نیز خاصیت بازدارندگی خواهد داشت. مردم هم پاسخهای او را میشوند و خودشان قضاوت میکنند. زمانی که رییس جمهوری میگوید فلان قانون را اجرا نمیکنم، وقتی به سرعت به مجلس احضار شود و توضیح دهد دیگر در دفعات بعدی جرات نمیکند که بگوید فلان قانون را اجرا نمیکنم. این مساله مهمی است و نباید بگوییم که این تنها یک جلسه است و بلکه این کار خاصیت بازدارندگی دارد. البته اگر رییس جمهوری در مجلس جوابهای قانع کنندهای ندهد یا اینکه بخواهد جوابهای سربالا داده و یا حرفهای گذشته خود را تکرار کند که فلان قانون را اصلا قانون نمیدانم و اجرا نمیکنم، احتمال اینکه نمایندگان مجلس هشتم بحث استیضاح رییس جمهور را در دستور کار خود قرار دهند، وجود دارد البته راه ارجاع این موضوع به قوه قضاییه نیز باز است.
یکی از مواردی که در انتخابات مجلس هفتم و هشتم هم شاهد بودیم تلاش عدهای از افراد برای یکسان سازی ترکیب سیاسی مجلسها بود. در حال حاضر نیز این تلاش صورت میگیرد تا یک تفکر بر مجلس بعدی حاکم باشد. شما علت این امر را چه میدانید؟ چقدر این تلاشها را جدی میدانید؟ و آیا این کار تبعاتی هم دارد؟مجلس باید از نمایندگان واقعی ملت تشکیل شود نمایندگان واقعی نیز همواره از جریانهای فکری مختلف هستند و نمیشود مجلس را بگونهای چید که تنها یک تفکر و نگرش خاصی اکثریت مطلق مجلس را به دست آورد. مجلس باید انعکاس جامعه باشد به عنوان مثال امام خمینی (ره) فرمود که مجلس باید عصاره فضائل ملت باشد و بتوان گفت که جامعهای کوچک از ایران در بهارستان شکل گرفته است. از همه اقوام و تفکرات اجتماعی و سیاسی در مجلس حضور داشته باشند باید دید که به صورت طبیعی چه ترکیبی در مجلس به وجود میآید نه اینکه از قبل برنامه ریزی کرد که یک ترکیب خاصی در مجلس شکل گیرد یا یک گرایش در مجلس ایجاد شود. انتخباات باید آزاد باشد تا نمایندگان ملت از سلایق مختلف امکان حضور در مجلس را داشته باشند.
نوع موضع گیریهای شما در چند سال اخیر نشان میدهد که تا حدودی به تفکرات اصلاح طلبان نزدیک هستید. خودتان این موضوع را قبول دارید؟ میتوان شما را یک اصلاح طلب دانست؟ما همه باید به معنای لغوی اصلاح طلب و اصولگرا باشیم. اگر به همین معنای اصطلاحی هم اکتفا کنیم من هیچ دیوار و مرزی میان اصولگرایان معتدل با اصلاح طلبان معتدل قائل نیستم و این مرزبندیها و دیوار کشیها را قبول ندارم. برخی از اصلاح طلبان، اصولگراتر از برخی اصولگرایان هستند و اگر بخواهیم با این عناوین یکدیگر را طرد کنیم، کار منطقی به نظر نمیرسد. ما در گذشته برخی اصلاح طلبان ساختار شکن داشتیم که به دنبال تغییر ساختار نظام بودند یا اینکه به دنبال ایجادیک نظام سکولار بودند، اما امروز دیگر آنها در عرصه سیاسی کشور حضور ندارند، یا در زندان هستند یا اینکه درخارج از کشور به سر میبرند. ولی آنهایی که در عرصه سیاسی بوده و صلاحیت آنها از سوی شورای نگهبان تایید شده است، شبیه اصولگرایان معتدل و معقول هستند که هیچ ایرادی ندارند.
به عنوان سوال آخر از نظر شما تعریف عدالت از نظر اسلام چیست؟ و آیا به نظر شما شعارها و عملکرد دولت با این تعریف هماهنگ بوده است یا خیر؟عدالت به معنای عدم وجود تبعیض است جامعه اسلامی جامعه بدون تبعیض است نه جامعه بدون تفاوت، ما مفهوم سوسیالیستی عدالت را قبول نداریم که به معنای مساوی بودن مردم همچون دندانههای شانه است. اینکه همه مثل هم باشند را اسلام قبول ندارد، بلکه اختلاف برخوردای از مواهب طبیعت را تا انجا که ناشی از استعدادها و اختلاف فعالیت و تلاش افراد باشد را به رسمیت میشناسد. اما این تعبیر بر وضعیت حاکم آنچنان منطبق نیست و اگر جامعه ما واقعا بدون تبعیض بوده موضوع تخلف سه هزار میلیارد تومانی اتفاق نمیافتاد و روشن است که بدون حمایت برخی مسئولان کشور محال بود چنین اتفاقی بیافتد. پس مشخص میشود که تبعیض هست و عدالت مورد نظر اسلام تحقق پیدا نکرده است. البته دولت کارهای خوبی کرده است که سرکشی به استانها و رسیدگی به آنها از نمونههای آن است، قانون هدفمندی یارانهها گر چه به طور دقیق و مطابق قانون مجلس اجرا نشده است، اما فاصلههای طبقاتی را کمتر کرده و ما را تا حدودی به عدالت نزدیک کرده است.