«رجب طیب اردوغان»، نخست وزیر ترکیه، بامداد چهارشنبه، نهم فروردین ماه به همراه «احمد داود اغلو»، وزیر امور خارجه و وزرای اقتصاد، انرژی، شهرسازی و محیط زیست وارد تهران شده است.
به گزارش «تابناک»، اردوغان که برای شرکت در نشست بینالمللی امنیت هستهای به کره جنوبی سفر کرده بود، همراه هیأت همراه بلندپایه خود برای گفتوگو پیرامون تحولات منطقه ای، برنامه هستهای ایران و روابط تجاری و اقتصادی با مقامات ایرانی، روز چهارشنبه وارد تهران شده است؛ دیداری که به رغم اهمیت تحولات منطقه ای و همین طور گستردگی روابط بازرگانی دو کشور، تحت تأثیر مسأله هستهای ایران و گفتوگوهای آتی ایران و شش کشور طرف مذاکره با آن خواهد بود و همین مسأله، باعث ایجاد برخی گمانه زنیها درباره انتقال پیام «باراک اوباما» توسط وی به ایران نیز شده است.
بنا بر این گزارش، اگر تمایل اردوغان برای میانجیگری بین ایران و غرب هم در نظر بگیریم، درمییابیم که اردوغان بیش از آنکه به دنبال حل مشکل ایران و غرب باشد، از یک سو به دنبال به دست آوردن اعتبار بینالمللی است، همان گونه که در مسأله غزه چنین کاری را کرد و بعدها آن را از یاد برد، چرا که دولت یا شخصیتی که میانجیگری میکند، خود موضوع گفتوگوها را پیشنهاد میدهد و در مذاکرات حضور خواهد داشت و این کم اعتباری برای اردوغان و ترکیه نخواهد بود.
از سوی دیگر، این کشور به دنبال برطرف شدن حدی از تنش بین ایران و غرب است که دولتش بتواند موانع روابط پر سود اقتصادی با ایران را برطرف کند، وگرنه بعید است که ترکیه به دنبال برطرف کردن محدوددیتهای بینالمللی رقیب منطقه ای خود به صورت فراگیر باشد.
این گزارش میافزاید، ترکیه و ایران که پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه و انتخاب اردوغان به عنوان نخست وزیر روابط نزدیکتری با هم پیدا کرده بودند، در پی دگرگونیهای پدید آمده در خاورمیانه، به ویژه دخالت ناتو در لیبی و حمایتهای ترکیه از مخالفان دولت سوریه، بار دیگر در قامت رقیبانی منطقه ای ظاهر شدند. همین مسأله است که لزوم توجه بیشتر مسئولان جمهوری اسلامی به نکاتی بدیهی اما بسیار با اهمیت را آشکار میسازد.
اما مهمترین مسألهای که با انجام مذاکرات هستهای ایران نیز ارتباط تنگاتنگی دارد، برگزیدن محل گفتوگوهاست که گویا، مقامات کشورمان علاقه دارند همچون دور پیشین در استانبول انجام گیرد. این پافشاری و علاقه در حالی است که باید توجه داشت، بازی سیاست در خاورمیانه به گونه ای است که در بیشتر موارد و به ویژه درباره قدرتهای منطقه ای، هر دستاوردی برای کشور رقیب به منزله تضعیف موقعیت کشور خود است.
به این ترتیب، انجام مذاکرات مربوط به مسأله هستهای ایران در استانبول نخست به تقویت وجهه ترکیه در خاورمیانه کمک خواهد کرد که همین امر میتواند نفوذ این کشور را در دیگر کشورهای منطقه افزایش دهد که این نیز به معنای کاهش نقش منطقه ای ایران خواهد بود.
نتیجه دیگر این مسأله را میتوان در جسورتر ساختن ترکها برای نادیده گرفتن منافع ایران در منطقه دانست. چنانچه ترکها احساس کنند، حرکتهایشان در منطقه ـ که همسو به کشورهای غربی و برخلاف خواستههای ایران است ـ تنها لفاظیهایی را در میان مقامات ایران به دنبال دارد و تأثیری عملی در پی نخواهد داشت، بیگمان به یکهتازیهای خود ادامه خواهند داد و دیر نخواهد بود، کشوری که اکنون داعیه پیشگامی برای حل مسأله یکی از قدرتهای منطقه را دارد، در آینده خود را برای حل یکجانبه مسائل سوریه، عراق، لبنان، مصر، مسأله فلسطین و دیگر مشکلات و بحرانهای احتمالی آتی محق بداند و بدین ترتیب، نظم منطقه ای را آن گونه که خوشایند خود و متحدانش است، شکل دهد.
در این باره باید گفت، تلاش ترکیه برای پیشی گرفتن از ایران در تأثیرگذاری بر تحولات منطقه ای در حالی صورت میگیرد که خود سیاستهای قابل نقدی را در پیش گرفته و بهتر است در مورد آنها پاسخگو باشد. دخالتهای ترکیه در عراق برای تضعیف دولت مرکزی، دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی و بر هم زدن نظم سیاسی این کشور، در حالی است که عراقیها پس از خروج نیروهای آمریکایی و اخراج تدریجی اعضای گروهک منافقین به دنبال آن هستند که سرنوشت کشورشان را به دست گیرند و حاکمیت خود را بر سرزمینشان اعمال کنند.
از سوی دیگر، آنکارا که رفتار دولت بشار اسد در برخورد با مخالفین را بارها محکوم کرده، سالیان درازی است که رفتاری بسیار نامناسب با شهروندان کرد خود داشته است. آنچه اکنون در جلوگیری از برگزاری جشن نوروز ـ که آیینی فرهنگی است ـ جلوه کرده، چندی پیش و پس از وقوع زلزله در مناطق کرد نشین این کشور، بسیار غیرانسانی بروز کرده بود، به گونهای که انتقاد برخی از مقامات داخلی را نیز به دنبال داشت. یادآوری این مسائل و گوشزد آثار و پیامدهای سیاستهایی از این دست به مقامات این کشور، نشان خواهد داد که ایران نه یک تماشاگر، بلکه بازیگری فعال و قدرتمند در منطقه است.
همه این مسائل در کنار مسائل اقتصادی، همچون تلاش ترکها برای شکایت از ایران در مورد قیمت گاز، نشان دهنده این مسأله است که اکنون زمان آن نیست که بخواهیم بی توجه به اختلافات به دنبال تقویت جایگاه ترکیه در منطقه باشیم. در واقع بهتر است، مقاماتی که قصد دیدار و مذاکره با همتایان ترک خود را دارند، با نگاهی واقع بینانه، علاوه بر تلاش برای افزایش پیوستگیهای سیاسی و اقتصادی با این همسایه شمالی، با یادآوری منافع و مواضع ایران در خاورمیانه و نشان دادن عزم خود برای ایستادگی بر این مواضع، آنها را از این تصور که میتوانند جایگاه ایران را در منطقه نادیده بگیرند، برحذر بدارند.
افکار عمومی ایران فراموش نکرده است که چگونه صدا و سیما در سالهای پیش، به گونه ای وانمود کرد که اردوغان مدافع مردم مظلوم مسلمان در خاورمیانه است؛ مسأله ای که تحوالات بعدی عکس آن را نشان داد و اردوغان ثابت کرد با هر روشی به دنبال تحصیل منافع خود است و در این فرایند، اسرائیل یا یک کشور مسلمان برای او تفاوتی نمیکند. دستگاه سیاست خارجی و دولت هم باید بدانند نباید وزن بیشتر از آن چیزی که یک فرد یا کشور هست به او داده شود.