33 سال پیش، مردم ایران از ساعت اولیه روز جمعه دوازدهم فروردین 1358 شناسنامههایشان را برداشته و در کنار محلهایی که برای رأی دادن به رفراندوم تاریخی جمهوری اسلامی آری یا نه، صف بستند؛ بیش از 98 درصد از کسانی که در این رفراندوم تاریخی شرکت کردند به جمهوری اسلامی آری گفتند.
در هفتههای منتهی به دوازدهم فروردین 1358، شماری از جریانات سیاسی به علاوه چهرههای و شخصیتهای سیاسی با برگزاری آن رفراندوم موافقت کردند، ولی برخی دیگر این رفراندوم را غیر ضروری میدانستند و بر این باور بودند که انقلاب با وقوع خود پایان مشروعیت رژیم شاهنشاهی را به بار آورده است و اینکه مردم دوباره رأی بدهند که آیا خواهان نظام جدید هستند یا نه را بلاموضوع میدانستند. آنان بر این باور بودند که مردم در جریان راهپیماییهای تاریخی تاسوعا و عاشورا و تأیید دولت مرحوم مهندس بازرگان در سال 1357 عملا رفراندوم را برگزار کرده اند.
اما مردم و امام خمینی به همراه دیگر رهبران انقلاب اسلامی از جمله اعضای شورای انقلاب و دولت موقت موافق برگزاری رفراندوم دوازدهم فروردین بودند. اما مخالفت جدی تر از ناحیه کسانی بود که با نام جمهوری اسلامی برای نامیدن نظام جدید مخالف بودند.
برخی نسبت به اسلامیت ایراد داشتند. آنان میگفتند که نظام جدید بایستی سکولار یا غیر مذهبی باشند. حال اگر مردم خواستند در جریانات انتخاباتی که بعدا برگزار شود نمایندگان و دولتی اسلامی سر کار آید، این حق برای آنان محفوظ است؛ افزون بر آن که ممکن است اسلام خواهان و اسلام گرایان نتوانند در انتخابات آتی اکثریت آرا را به دست آورند؛ بنابراین، محتوای اسلامی یا عقیدتی نظام یا دولت بایستی حسب انتخابات عمومی مطابق روال دمکراتیک مرسوم در جوامع دیگر تعیین شود.
عدهای دیگر بر این باور بودند که محتوای اسلامی نظام جدید یا جمهوری اسلامی روشن نیست و مردم به اسلامیتی رأی میدهند که موضوع یا محتوی آن خیلی مشخص و معین نیست.
در آن سو، برخی دیگر معتقد بودند که با آوردن قید و بندهایی دمکراتیک به جمهوری اسلامی ضمانتها یا تضمینهایی فراهم میشود که نظام آتی دمکراتیک باقی بماند. آنان پیشنهاد جمهوری دمکراتیک اسلامی را به جای جمهوری اسلامی میدادند. مرحوم مهندس بازرگان که در عین حال نخست وزیر دولت موقت بود، میگفت، اساسا آن را اسلامی ننامیم، چون خیلی مشخص نیست که وضعیت آن در آینده چه میشود.
اگر این نظام جدید خوب و کارآمد از آب درآمد که بالطبع افتخار آن به اسلام و مردم مسلمان ایران میرسد. اما اگر خدای ناکرده خیلی نظام مطلوبی تشکیل نشد و الگوی موفقی از آن درنیامد، آن به نام اسلام تمام نخواهد شد، در حالیکه از همان آغاز آن را با نام اسلام درآمیزیم، خوب و بد آن به پای اسلام نوشته خواهد شد.
اما در پایان با همه اما و اگرها و ان قلتها، امام در یک جمله معروف فرمودند که جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.
همین جمهوری اسلامی هم همان گونه که امام خواسته بودند در دوازدهم فروردین 58، به تأیید مردم رسید و امروز درست 33 سال از آن تاریخ و بحثها میگذرد. امروز اگر به عقب برگردیم، چه میتوانیم بگوییم؟ اگر قیود ملی، دمکراتیک و مردمی و امثالهم به جمهوری اسلامی افزوده میشد، آیا خیلی تفاوت میکرد و نظام ما اکنون شکل و شمایل دیگری پیدا کرده بود؟
اگر ما آن را اصلا جمهوری اسلامی نمی گذاشتیم و صرفا میگفتیم جمهوری ایران، یا جمهوری ملی ایران، آیا امروز افراد و اقشار دیگری قدرت را در دست داشتند و ساختار قدرت در ایران به گونه ای دیگر بود؟ اگر چند ماهی دست نگه میداشتیم و نخست محتوای جمهوری اسلامی یا اسلامیت نظام جدید را تعریف و مشخص میکردیم و بعد آن را به رفراندوم میگذاشتیم، وضعیت امروزی مان خیلی تفاوت میکرد با آنچه اکنون هست؟
آنچه وضعیت امروز ما را ساخته است، مجموعه تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که تا 33 سال در کشورمان اتفاق افتاده به همراه تحولاتی که در عرصه بین الملل و خارج از مرزهای ایران رخ داده و مستقیم و غیر مستقیم بر ایران تأثیر گذاشته شود.
مجموعه تحولات و کنشهای سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی بوده که وضعیت امروزمان را ساخته و نه اینکه اگر نام جمهوری اسلامی 33 سال پیش شده بود، ملی، دمکراتیک، سکولار یا مردمی و ...؛ به عبارت دیگر، اگر نام ایران پس از انقلاب در رفراندوم دوازدهم فروردین هر چه شده و محتوای آن هر گونه که تعریف شده بود، تمام آنچه در این 33 سال اتفاق افتاده است، برای ایران هم اتفاق میافتاد.
میماند این ایراد که بسیاری آن روزها و چه بعدها و چه امروز میگویند و احتمالا در آینده هم خواهند گفت که مردم در دوازدهم فروردین 58، با انتخاب نظامی روبه رو بودند که محتوای ان را نمی دانستند. اما آیا این ایراد درست است که مردم در دوازدهم فروردین 58 با نظامی روبهرو بودند که محتوای آن را نمی دانستند؟
در پاسخ باید گفت: خیر. اینگونه نبود که مردم آگاه نبودند به چه نظام و با چه محتوایی رأی داده اند. اتفاقا مردم با همه وجود محتوای آن را میدانستند؛ یا درست تر گفته باشیم مردم یا بخش عمده ای از آن بیش از 98 درصدی که به جمهوری اسلامی آری گفتند، میدانستند که چه میخواهند. بر خلاف قول مشهور که میگوید: مردم ایران در جریان انقلاب میدانستند که چه نمیخواهند، اما نمیدانستند چه میخواهند، باید بگوییم مردم ایران کاملا میدانستند چه میخواهند و اتفاقا به دلیل همان خواسته یا خواستهها بود که رژیم شاه را نمیخواستند و در جریان راهپیماییهای میلیونی، مخالفت خود را با آن نشان دادند.
از نظر مردمی که در رفراندوم دوازدهم فروردین 58، شرکت کردند، جمهوری اسلامی نماد و سمبل همه آن چیزهایی بود که رژیم شاه نخواسته بود یا نتوانسته بود آماده کند و یا اجازه نداده بود مردم به آن برسند.
رژیم شاه سمبل وابستگی، استبداد، دیکتاتوری، تکبر، بی اعتنایی به مردم، سرکوب و.. بود و جمهوری اسلامی سمبل عکس همه اینها بود.
جمهوری اسلامی یعنی در یک کلام، آن چیزی که رژیم شاه نبود و نداشت. ایرانیان در دوازدهم فروردین 1358، دقیقا میدانستند چه میخواهند و چه نمیخواهند.