درحالی که سرکوب انقلاب مردمی بحرین توسط نیروهای آل خلیفه، واکنشی جدی را در میان رسانهها و دولتهای غربی به دنبال نداشته، دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز در این زمینه، هیچ فعالیت چشمگیری از خود نشان نداده است.
پرسش اینجاست، دولتی که ادعای سیاست خارجی تهاجمی و راهبرد «تعامل سازنده» در عرصه روابط بین الملل داشت و قرار بود، «عزت، حکمت و مصلحت» را الگوی فعالیت دیپلماتیک خود قرار دهد، به جز احضار سفیر عربستان و بحرین و ابراز نگرانی، چه کار قابل توجهی برای جلب افکار عمومی جهانی نسبت به تحولات بحرین انجام داده است؟ وزیر خارجه به چند کشور منطقه برای حل مشکل بحرین سفر کرده است؟ آقای احمدی نژاد با چند همتای خود در این زمینه تلفنی گفتوگو کرده است؟
ترکیه در هفته ای که گذشت، میزبانی بیش از هفتاد کشور را با نام کنفرانس «دوستان سوریه» برگزار کرد که نتیجه آن شناسایی «شورای مقاومت مردمی» سوریه به عنوان نماینده مشروع این کشور و توافق برای فرستادن کمکهای مالی و اطلاعاتی به مخالفین اسد بود. اما چه خبر از «دوستان بحرین»؟ دولتمردان ما که میگویند نیمی از دولتهای دنیا پشت سر ما قرار دارند و نیمه دیگر هم مردمشان با ما همدلند، پس از محکوم کردن سیاستهای ترکیه، چه کاری برای حل بحران بحرین کرده اند؟ آیا دیپلماتها برای برگزاری کنفرانسی متشکل از دوستان بحرین مشغول رایزنی هستند؟
به گزارش «تابناک»، جنبش مردم بحرین که همزمان با دیگر امواج خروشان تغییر در کشورهای عربی منطقه آغاز شد، هرگز به شکلی جدی مورد توجه قرار نگرفت. هرچند دولتهای غربی گاهی زبان به انتقاد از حاکمان بحرین گشودند؛ اما هیچ گاه وضعیت آن گونه نشد که درباره سوریه پیش رفت.
اما تفاوت مردم بحرین و سوریه در چیست؟هر دو کشور با قیامهای مردمی برای انجام اصلاحات روبهرو شدند. در سوریه بشار اسد قول انجام اصلاحات را داد، همان گونه که در بحرین حاکمان این کشور اظهار کردند. در سوریه دخالت خارجی به نفع نیروهای مخالف، و در بحرین به شکلی عجیب برای سرکوب مردم صورت گرفت. اعمال آشکار عربستان و برخی کشورهای دیگر منطقه ای و فرامنطقه ای در این رویکرد دوگانه هیچ گاه مورد توجه قرار نگرفت، اما بدون ارائه دلیل و مدرک، از دخالت های ایران در سوریه و بحرین انتقاد شد. مجموع کشتههای سوریه هر روز در رسانهها اعلام شد، اما کمتر کسی است که بداند در بحرین چند نفر کشته شدهاند و جالب اینجاست که حتی با آمارهای اعلام شده در رسانههای غربی و با توجه به نسبت جمعیت دو کشور، کشتههای بحرین یک سوم کشتههای سوری است و نیروهای کشته شده دولتی در سوریه نه برابر بحرین است.
اما آیا به همین نسبت به مسائل بحرین پرداخته شده است؟ آیا جان انسان ها به صرف تعداد اهمیت دارد؟ آیا برای محکوم کردن و صدور قطعنامه حدنصابی از کشتهها مدنظر است؟ شاید پاسخ غرب به این پرسشها مثبت باشد و شاید هم بیش از جان مردم ملاحظات سیاسی مورد توجه باشد. اما آیا سیاست ما نیز برگرفته از آموزههای غربی است یا آن گونه که مدعی هستیم ادامه راه مظلومین است و حامی مظلومین؟
در روزهایی که دولتهای بسیاری از هیچ تلاشی برای پشتیبانی از نیروهای مخالف سوری چشمپوشی نمیکنند، دستگاه سیاست خارجی ما همچون همیشه، با موضعی انفعالی به تحرکات واکنش نشان میدهد و وزیر خارجه به جای بازیسازی برای رسیدن به اهداف و منافع ملی، همچون مدافعی مشغول دفع حملات حریف و پوشش دادن اشتباهات نابازیگران عرصه سیاست خارجی از نهادهای غیرتخصصی است. در این میان، هر از گاهی که دیگران با پیشنهادهای خود، تکانی به این وضعیت میدهند، جناب وزیر هم چند گامی برمیدارند.
درحالی که روسیه، چین و بسیاری از کشورهای دیگر به دلیل تصمیمات کنفرانس دوستان سوریه و نادیده گرفته شدنشان در تحولات خاورمیانه به دنبال فرصتی برای ابراز نقش خود در این منطقه هستند، بسیار بجا بود که هدایتگران سیاست خارجی از این فرصت برای نشان دادن مظلومیت مردم بحرین و ارائه راهکاری بین المللی برای حل بحران این کشور بهره میبردند. ابتکار ایران در برگزاری کنفرانس دوستان بحرین، نه تنها می تواند نور امیدی بر دل مردم این کشور بتاباند، بلکه برای کشورمان نیز خالی از لطف نیست. نمایش دیپلماسی فعال در سطح منطقهای و جهانی، آشکار ساختن چهرههای دو رو در برخورد با حوادث مشابه، شکستن تصویرسازی رسانهها از منزوی شدن ایران و جلب نظر ملتهای عرب منطقه که چشم به تحولات برادران هم کیش و هم زبان خود دارند، بدیهیترین اثرات چنین کاری میتواند باشد.
آقای صالحی، روشن است که اگر امروز شما و دستگاه متبوعتان در برنامه ریزی، پیشبرد و پیگیری منافع ملی کشورمان تعلل کنید، نه تنها عرصه را برای فعالیت دیگر کشورها در منطقه بازگذاشته اید، بلکه باید همچون گذشته تنها به دنبال بازسازی شکافهای ایجاد شده از حرکتها و سخنان ناپخته و نابخردانه عدهای بی خبر از منافع و مصالح کشور باشید و وقتتان را صرف مشخص کردن موضع رسمی وزارت خانه کنید. جناب وزیر، وزارت خانه را یک سخنگو کافی است، شما کاری کنید.
پرسش اینجاست، دولتی که ادعای سیاست خارجی تهاجمی و راهبرد «تعامل سازنده» در عرصه روابط بینالملل داشت و قرار بود «عزت، حکمت و مصلحت» را الگوی فعالیت دیپلماتیک خود قرار دهد، به جز احضار سفیر عربستان و بحرین و ابراز نگرانی، چه کار چشمگیری برای جلب افکار عمومی بینالمللی نسبت به تحولات بحرین انجام داده است؟ وزیر خارجه به چند کشور منطقه برای حل مشکل بحرین سفر کرده است؟ آقای احمدی نژاد با چند همتای خود در این زمینه تلفنی گفتوگو کرده است؟
ترکیه در هفتهای که گذشت میزبانی بیش از هفتاد کشور را با نام کنفرانس «دوستان سوریه» برگزار کرد که نتیجه آن شناسایی «شورای مقاومت مردمی» سوریه به عنوان نماینده مشروع این کشور و توافق برای فرستادن کمکهای مالی و اطلاعاتی به مخالفین اسد بود. اما چه خبر از «دوستان بحرین»؟ دولتمردان ما که میگویند نیمی از دولتهای دنیا پشت سر ما قرار دارند و نیمه دیگر هم مردمشان با ما همدلند، پس از محکوم کردن سیاستهای ترکیه، چه اقدامی برای حل بحران بحرین کردهاند؟ آیا دیپلماتها برای برگزاری کنفرانسی متشکل از دوستان بحرین مشغول رایزنی هستند؟
رجب طیب اردوغان در گفتوگوی تلویزیونی خود با شبکه دو، صراحتا اعلام کرد کرد که در بحرین مسأله خاصی نیست و یک هفته پس از ترک ایران، نشست دوستان سوریه را در کشورش میزبانی کرد که نشان دیپلماسی فعال همسایه شمال غربی ما در مسأله سوریه دارد. دستگاه دیپلماسی ما برای حل مسأله بحرین چه کرده است؟
در حالی که روسیه، چین و بسیاری از کشورهای دیگر به دلیل تصمیمات کنفرانس دوستان سوریه و نادیده گرفته شدنشان در تحولات خاورمیانه، به دنبال فرصتی برای ابراز نقش خود در این منطقه هستند، بسیار بجا بود که هدایتگران سیاست خارجی از این فرصت برای نشان دادن مظلومیت مردم بحرین و ارائه راهکاری جهانی برای حل بحران این کشور بهره میبردند.
ابتکار ایران در برگزاری کنفرانس دوستان بحرین، نه تنها میتواند نور امیدی بر دل مردم این کشور بتاباند، بلکه برای کشورمان نیز خالی از لطف نیست. نمایش دیپلماسی فعال در سطح منطقه ای و جهانی، آشکار ساختن چهرههای دو رو در برخورد با حوادث مشابه، شکستن تصویرسازی رسانهها از منزوی شدن ایران و جلب نظر ملتهای عرب منطقه که چشم به تحولات برادران هم کیش و همزبان خود دارند، بدیهی ترین اثرات چنین کاری میتواند باشد.
آقای صالحی، روشن است که اگر امروز شما و دستگاه متبوعتان در برنامه ریزی، پیشبرد و پیگیری منافع ملی کشورمان تعلل کنید، نه تنها عرصه را برای فعالیت دیگر کشورها در منطقه باز گذاشتهاید، بلکه باید همچون گذشته، تنها به دنبال بازسازی شکافهای ایجاد شده از حرکتها و سخنان ناپخته و نابخردانه عده ای بی خبر از منافع و مصالح کشور باشید و وقتتان را صرف مشخص کردن موضع رسمی وزارتخانه کنید. جناب وزیر، وزارت خانه را یک سخنگو کافی است، شما کاری کنید.