پس از تجمع بینتیجه کارگران اخراجی شهابخودرو در مقابل درب کارخانه، از مجموع ۶۵۰ نفری که پس از پایان تعطیلات، با تمدید نشدن قرارداد کاریشان اخراج شده بودند، چهارشنبه گذشته، نزدیک پانصد نفر از آنان در مقابل ساختمان ریاست جمهوری تجمع کردند و چون پاسخی نگرفتند، در آغاز هفته جاری هم در مقابل وزارت کار، رفاه و تأمین اجتماعی دوباره گرد هم آمدند تا شاید بتوانند صدایشان را به گوش مسئولین برسانند؛ اما گویا این بار نیز پاسخی دریافت نکردند و به تجمعشان پایان دادند.
یکی از کارگران اخراجی شهاب خودرو به ایلنا میگوید: «پانزده سال در کارخانه شهاب خودرو کار کردهام، دارای مدرک کارشناسی هستم و قراردادی با پایه دستمزد استخدام شده بودم و به علاوه اضافه کاری در مجموع نزدیک پانصد هزار تومان نیز حقوق میگرفتم. متأهل و دارای دو فرزند بوده و در یکی از خیابانهای جنوب شهر با ماهی ۳۵۰ هزار تومان اجاره و ده میلیون ودیعه مستأجرم. در سن ۴۱ سالگی، به غیر از تخصصم در کارخانه کار دیگری از من برنمیآید که امیدوار به تغییر شغل باشم». کارگر دیگری که در زیر پل عابر پیاده خیابان آزادی در کنار سایر همکارانش در سکوت به ساختمان وزارت کار نگاه میکرد، با امیدواری میگوید: «به ما گفتهاند کمیسیون تأمین استان و وزارت کار در حال برسی مشکلاتمان هستند. حتما تا چند روز دیگر مشکلمان حل میشود. با هشت سال سابقه کار که به صورت روز مزدی در کارخانه شهاب خودرو کار میکنم، فوق دیپلم ماشین ابزار هستم و با اضافه کاری ماهیانه پانصد هزار تومان حقوق میگیرم. برای تأمین مخارج زندگیمان درمانده شدهام، امسال بابت اجاره یک آپارتمان چهل متری در جنوب شهر یازده میلیون پول پیش و ماهی ۲۵۰ هزار تومان اجاره میدهم. اگر مسئولین به مشکلات ما رسیدگی نکنند و بیکاری ما ادامه پیدا کند، نمیدانیم جواب زن و بچههایمان را چه بدهیم؟!» و دیگری میگوید: «تنها میتوانم به خدا توکل کنم. من هیچ آیندهای نداریم، چه کسی با ۳۸ سال سن به من شغل میدهد؟ من پانزده سال راننده لیفتراک بودم. با حقوق و مزایا نمیتوانستم کاری برای زن و بچهام انجام بدهم، حالا که اخراج شدهام، هیچ».
به گزارش «تابناک»، تجمعات گاه و بیگاه کارگران، معلمان حقالتدریسی و ... از آن دست موضوعاتی است که برای بهارستان نشینان چندان تازگی ندارد. به هر حال، مجلس جایگاه نمایندگان مردم است و جای بالندگی خواستههای اقشار گوناگون، به ویژه هنگامی که برخی از مردم به دلایل گوناگون به سختی دچار شده و نسبت به موضوعی «اعتراض» داشته باشند.
به عبارت بهتر، با اصلی روبهرو هستیم که نه تنها حق قانونی به شمار میآید، بلکه لازمه نشاط اجتماعی ـ سیاسی به شمار میرود و اگر با دید سیاسی به آن نگاه نکنیم، قدرت خلق فرصتی بینظیر برای بهبود شرایط را هم در خود نهفته دارد؛ اینجاست که اعتراض یکی از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر محسوب شده و جایگاه والای آن در قانون اساسی کشورمان نیز مورد توجه قرار میگیرد.
این در حالی است که برخی فارغ از اینکه برگزاری تجمعات و حضور مسئولانه برخی اقشار در صحنه و پذیرش این حق اجتماعی، همواره تلاش دارند که نگاهی سیاسی ـ امنیتی به این مقوله داشته باشند و از اینکه این حضور مردمی را به حرکات مویدانه و در روزهای خاص محدود کنند، هم ابایی ندارند و کار را تا بدانجا پیش میبرند که برای نمونه، از هم اکنون نسبت به برگزاری تجمعات کارگری در روز کارگر (دهم اردیبهشت) مخالفت میکنند. بیگمان، راهپیماییهای صنفی که مجور قانونی دارند، در حین برگزاری هم در عمل لازم است که مر قانون را عمل کنند؛ آن هم در شرایطی که قطعا هیچ کدامشان راهی بهتر از این برای پیگیری خواستههای صنفی اقشار مختلف اجتماع در نظر ندارند و تنها از این رو مخالفت میکنند که به این حق نشاط بخش و قانونی به دید امنیتی مینگرند و در این راستا، همه چیز را امنیتی تفسیر کرده و طبیعتا به نتیجهگیری (!) امنیتی میرسند؛ فارغ از اینکه تنها بخش ناخوشایند ماجرا، همین مقابلههای غیر قانونی و توجیه ناشدنی همین افراد است، وگرنه ساز و کار این امر در قانون اساسی هم دیده شده و مسئولان نیز با صدور مجوزهای لازم، قطعا میتوانند به قانون رفتار کرده و به پویایی هر چه بیشتر جامعه یاری برسانند؛ درست مثل تجمعات صنفی مختلفی که گاه شاهد برگزاریشان هستیم و از این زاویه که توانستهایم بستری برای طرح مشکلات اقشار گوناگون جامعه پدید آوریم، به خود میبالیم.
اکنون کمتر از بیست روز به فرارسیدن روز کارگر باقی مانده؛ روز تشریفات و بزرگداشت افرادی که به گفته امام راحلمان هر روز، روز آنان است و اگر قرار باشد که کشور رو به رشد برود، با دست کارگران به این مهم خواهد رسید؛ آن هم در سالی که از جانب رهبر معظم انقلاب، سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ملی» نام گرفته است و اهمیت گرامیداشت این قشر زحمتکش را بیش از پیش برایمان روشن خواهد کرد. حال چگونه است که عدهای در این تفکر هستند که تجمع قانونی این بخش از افراد جامعه که در صف مقدم تولید و کار هستند، ممکن نیست؟
چگونه است که به خواستههای اجتماعی و قانونی انبوه کارگران بها ندهیم، ولی ادعای حمایت از تولید ملی و حمایت از کار را داشته باشیم؟ کسانی که با راهپیماییهای صنفی کارگران مخالفت میکنند، لحظهای خود را جای آنان بگذارند. حقوق در حد قوت لایموتشان قطع شود و صدایشان هم شنیده نشود؛ چه کار باید بکنند؟!
چگونه میشود، به برخی که «مدیر جامعه انسانیت» لقب گرفتهاند گفت که در روز نامگذاری شدهات تجمع نکن و از مشکلاتت سخن نگو؟
آن هم در شرایطی که کارگران تا کنون بارها نشان دادهاند، وقتی تجمع را به کار ترجیح میدهند که مانعی در سر راهشان باشد.
تصویری از کارگران شرکت نفت در اعتصاب بزرگ سال ۱۳۵۷ که منجر به تصویب نخستین قانون کار در کشور شد. شاید بازخوانی بخشهایی از پیام بنیانگذار نظام اسلامی ایران به مناسبت روز جهانی کارگر سال ۵۸ چه به جهت یادآوری و یا هر چه، خالی از لطف نباشد:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اختصاص یک روز به کارگران شاید به لحاظ تشریفات و تعظیم باشد، والاّ هر روز روز کارگرى است و کارگران است، بلکه عالم از کار و کارگر تشکیل شده است. اینکه ما یک روز اختصاص بدهیم به کارگر، مثل این است که یک روز را اختصاص بدهیم به نور، یک روز را اختصاص بدهیم به خورشید. هر روز نور هست و روز نور است... از اول با کار عالم موجود شده است و کارگر مبدأ همۀ موجودات است. حق تعالى مبدأ کارگرى و کارگر است... بهشت و دوزخ از کار انسان پیدا شده است. در کار انسان است که یا عمل صالح است یا کار خوب است که مبدأ تحقق بهشت است یا اعمال غیرصالح و فاسد است که مبدأ دوزخ است. نباید ما اختصاص بدهیم یک روزى را به کارگر به اعتبار اینکه این روز حظّ کارگر، همین روز است. بله، مانع ندارد که یک روزى را ما انتخاب کنیم براى کارگر که بفهمانیم به عالم که کار و کارگرى است که همه چیز از اوست... این کارگرهاى ما اشخاصى هستند که مدیر جامعۀ انسانیت هستند. ادارۀ امور مملکتها، اداره امور کشورها به دست اینهاست؛ به دست کشاورزان، به دست کارگران کارخانهها و دهقانان... اگر کشورى رو به رشد برود، با دست شما کارگران عزیز رو به رشد میرود و اگر کشورى رو به انحطاط برود، باز هم با شماست که رو به انحطاط ميرود. با کار نکردن یا کم کار کردن یا علاقه به کار نداشتن است که رو به انحطاط میرود. کشور امروز از شماست، از کارگران است، کشور مال شماست. کشور، دیگر اجانب در آن دخالت ندارند، دیگر اختناقها نیست، دیگر فشارها نیست، دیگر چپاولیها نیست. امروز کشور مال شماست و شما مسئولیت او را مستقیم دارید... این مسئولیت را به عهده بگیرید و گوش به حرف کسانى که میخواهند نگذارند این چرخها به راه بیفتد، ندهید. آنها به شما علاقه ندارند. اسلام عزیز است که براى شما ارج قائل است و براى شما حق قائل است و حقوق شما را به شما رد خواهد کرد... من از خداوند تبارک و تعالى صحت و سلامت همۀ ملت و عظمت اسلام و عظمت ملت و استقلال و آزادى این ملت را خواستارم. همه با هم، دهقان با ما و کارگر با ما و همه با هم به پیش!
والسلام علیکم و رحمتاللّه و برکاته