داستان امروز ما، خیلی تلخ است. اگر دوست ندارید نخوانید. اما اگر دوست دارید، این داستان کوتاه را در سه پرده بخوانید.
پرده اول:داستان از نوروز امسال شروع شد. برای کنکور، اقتصاد سیاسی میخواندم. اقتصاد سیاسی جهانی نوشته رابرت گیلپین، اندیشمند آمریکایی صفحه 47 و 48 :
«از دید اقتصاددانان سیاسی، نهادهای اقتصادی و سایر نهادها محصول حوادث، انتخابهای تصادفی و وقایع شانسی به شمار میروند و اغلب نمیتوان آنها را به عنوان نتیجه فرایند خردگرایانه اقتصادی توضیح داد.»
مثالی هم که زده میشود محدودیت رئیسجمهوری آمریکا برای افرادی است که هر چند آمریکایی هستند اما در خاک این کشور به دنیا نیامدهاند. ممکن است این قانون منطقی به نظر برسد اما ظاهرا دلیل تصویب آن، این بوده است که الکساندر همیلتون را از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا محروم کنند.
پس نکته اول : قوانین و نهادها، گاهی دلایل وجودی کاملا مزخرفی دارند.پرده دوم:یکشنبه، سوم اردیبهشت خبر میخواندم. رسیدم به این خبر:
« نمایندگان مجلس در جلسه علنی امروز (یکشنبه) با یکفوریت طرح تبدیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به وزارتخانه مخالفت کردند.»
سازمان میراث فرهنگی، سرنوشتش مثال روشنی از نظریه بالاست. آنان که بر دولت تسلط دارند، دلشان میخواهد تا جایی که میشود محدوده اختیارات خود را بزرگ کنند. همین که ماموریتهای نه چندان متناسبی چون صنایع دستی و گردشگری به آن سپرده شده است یک نشانه، تلاش چند سال پیش دولت برای جدا کردن حج و زیارت از وزارت ارشاد و چسباندن آن به میراث فرهنگی هم، نشانهای دیگر.
در مقابل مجلسیها از بغض دولتیها یا صلاح کشور هم شده چند بار تلاش کردهاند، وضعیت این سازمان را عوض کنند. این هم مثالهای اصلی آن:
1) طرح انتزاع سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از ریاست جمهوری و الحاق آن به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهریور 87
2) طرح تبدیل سازمانهای تربیت بدنی، میراث فرهنگی و گردشگری و بنیاد شهید و امور ایثارگران به وزارت و الحاق سازمان ملی جوانان به وزارتخانه در مرداد 88
3) طرح ادغام سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خرداد 90
4) و این طرحی که در یکشنبه این هفته مطرح شد واگر تصویب شود یا باید قانون برنامه پنجم هم تغییر داده شود تا تعداد مجاز وزارتخانهها افزایش یابد و یا این که دوباره دولت باید 2 وزارتخانه را در هم ادغام کند. مثلا وزارتخانهای خواهیم داشت به اسم وزارت مسکن و راه و شهرسازی و ارتباطات و فنآوری اطلاعات.
این را بگذارید در کنار تقاضا برای تشکیل وزارتخانههایی چون وزارت اوقاف، وزارت امر به معروف و نهی از منکر، وزارت ایثارگران و مانند آن تا بفهمیم چه خواهد شد با این تصمیمات و ایدهها.
به خدا قسم، یک ذره هم مخالف نظارت شدید و جدی بر میراث فرهنگی نیستم، اما چه کسی از نمایندگان مجلس خواهد پرسید که چرا مثلا به محیط زیست این قدر توجه نمیکنید تا کار آن هم جدی شود؟
نکته دوم: حواسمان باشد قرار است با این طرحها وزارتخانه تشکیل شود.پرده سوم:به این جا که رسید، کنجکاو شدم ببینم چه کسانی پیگیری وزارتخانه شدن میراث فرهنگی هستند. به سراغ سوابق و مستندات کار مجلس در سایت مجلس رفتم، اما کاش انگشتهایم میشکست و نمیتوانست تایپ کند و نمیدیدم این فجایع را.
فکر کنید به شما کپی یک طرح نمایندگان مجلس(طرح خرداد 90) را بدهند و ببینید، 8 نماینده طرح را دو بار امضا کردهاند. یعنی آقای نماینده که نهایتا هر دو هفته، یک بار به خودش زحمت امضای یک طرح را میدهد، اصلا نگاه نمیکند که دارد چه چیزی را امضا میکند.
به آدرس زیر بروید و فایل ID-540 را دانلود کنید و ببینید که نمایندگان محترم دشستان، بجنورد، نقده، مریوان، مهاباد، و یکی از نمایندگان ایلام، نیشابور و کرج بدون خواندن، این طرح را دو بار امضا کردهاند.
http://rc.majlis.ir/fa/legal_draft/states/791938
کنجکاو شدم ببینم آن چه که دیدهام اتفاقی بوده و یا این که نمایندگان محترم کلا در دنیای دیگری سیر میکنند. چند طرح دیگر را هم بررسی کردم و دیدم این امضاهای تکراری نه یک استثنا که کاملا معمول است برای مثال پیشنویس طرحهای زیر هم امضای تکراری دارد:
1) طرح دو فوریتی اصلاح قانون انتخابات در دی ماه 90 را یکی از نمایندگان بندرعباس، و نماینده رباط کریم دو بار امضا کردهاند.
2) در مقدمه طرح تعیین تکلیف خانههای سازمانی نوشته شده است که قشر محروم در این خانهها زندگی میکنند!! و نماینده محترم اراک، این طرح را دو بار امضا کردهاند.
3) طرح دو فوریتی استفساریه قانون هدفمندی در دی 90 را نماینده محترم دامغان دو بار امضا فرمودهاند.
4) طرح اصلاح مقررات شهرداریها در مرداد 88 را نماینده محترم کوهدشت دو بار امضا فرمودهاند.
5) در همین طرح شهرداریها، هنگام تحویل طرح در اداره قوانین مجلس، در کنار امضای نماینده سراوان، علامت ضربدر گذاشته شده است و عبارت «عدم تطبیق» درج شده است. مقایسه این امضا با سایر امضاهای آقای نماینده، تفاوتی را نشان میدهد. شاید بهتر باشد ایشان پیگیری کنند تا از حق خود دفاع کنند و مطلع شوند که چه کسی احتمالا به جای ایشان طرح را امضا کرده است.
6) یکی از جنجالیترین طرحهای مجلس که با 23 امضا به هیات رئیسه تحویل شده است، 9 مورد علامت ضربدر دارد. مطلقا قصد ایراد اتهام به کسی را نداریم اما کمی تفاوت بین بعضی از این امضاها قابل مشاهده است. شاید بهتر باشد چرایی وجود این علامتها از سوی هیات رئیسه مجلس مورد پرس و جو قرار گیرد.
در پایان سه نکته مهم:1) هیات رئیسه مجلس وظیفه دارد برای اطمینان از حضور واقعی نمایندگان در مجلس، اصالت امضاها و مانند آن ترتیبی بیاندیشد. از کنار این مساله به راحتی عبور نکنید. چه بسیار مواردی که سرنوشت آنها با جابجایی یک رای تغییر کرده است.
2) بسیاری از طرحهای نمایندگان مجلس، پر از خط خوردگی و ... است. این مساله، علاوه بر این که نشان میدهد پیش از نوشتن این طرحها، تامل و همفکری کافی انجام نشده است، دارای ایراد حقوقی هم هست. به زبان ساده، چه تضمینی وجود دارد که بعد از این که برای یک طرح امضا جمعآوری میشود، محتوای آن تغییر داده نشود؟
3) مجلس محترم! دانستن حق مردم است. اگر کسی عیب شما را نشان داد به فکر اصلاح آن باشید. لطفا تلاش کنید سایت مجلس به صورت خودجوش!! از دسترس خارج نشود. مردم حق دارند بر کار نمایندگان مجلس نظارت کنند.