میگوید در این چند سال که زندانی هستیم، از ترس مرگ همه قوانین و دستاویزهای نجات را خوانده و همه راهکارها را آزمودهایم؛ اما گویا قرار است قربانی نیتهای سیاسی عربستانیها شویم؛ مگر میشود حتی اگر جانی هم باشیم، اجازه دیدارمان را به مسئولان سفارت هم ندهند؟!
به گزارش «تابناک»، روزهای آغازین خرداد ماه، خبر اعدام (بخوانید گردن زدن!) ده ایرانی دیگر در زندان دمام عربستان، موج اعتراضات نسبت به روند محاکمه اتباع کشورمان در سرزمینهای بیگانه را دوباره به جریان انداخت تا شمار ایرانیهای اعدام شده سال ۹۱ در عربستان به هجده رسیده و نگرانیها برای سایر زندانیان ایرانی در این کشور به اوج برسد.
ماجرایی تلخ که ابتدا و با اعلام خبر گردن زدن هشت هموطنمان در اواخر فروردین ماه به شدت از سوی وزارت خارجه کشورمان تکذیب شد، چراکه مقامات بر توقف حکم صادره در دادگاه آن سوی خلیج فارس تأکید داشتند، در حالی که هیچ توضیحی برای پیگیریهای آتی ماجرا و حتی دستیابی به نخستین حق کشورمان مبنی بر دیدار با زندانیان بنا بر کنوانسیون ۱۹۶۳ وین داده نشد تا همچنان سایه ترس بر سر ایرانیان دربند «زندان دمام» و خانوادهشان گسترده بماند.
این در حالی است که با اعلام خبر ده ایرانی دیگر، حسن قشقاوی، معاون کنسولی، امور مجلس و ایرانیان خارج از کشور وزارت خارجه، ضمن گلایه به انتشار خبر این واقعه در «تابناک»، از تماسهای پیاپی وزیر خارجه با همتای عربستانی و نامهنگاری با سفیر این کشور سخن به میان آورده بود و هر گونه موضعگیری را بسته به اعلام رسمی خبر از جانب مقامات عربستانی دانسته بود؛ در حالی که بر خلاف بار نخست، از تکذیب خبر خودداری کرده بود.
بدین ترتیب، دامنه اخبار مرتبط با این اعدام به جایی رسیده است که «سلطان الجوفی» خبرنگار و یادداشت نویس سرشناس سعودی، روز گذشته در صفحه شخصی خود در سایت اجتماعی تویتر، در مطلبی اعتراف کرد که هجده ایرانی، به تازگی در عربستان سعودی اعدام شدهاند.
وی در تیتر این مطلب خود چنین نوشت: «بحمد الله با گردن زدن و اعدام هجده ایرانی در زندان دمام، حکم خداوند اجرا شد».
او در ادامه این مطلب مینویسد: «جناب قاضی حکم اجرای اعدام هجده ایرانی توسط وزارت کشور [سعودی] را صادر کرد. آنان در حالی بازداشت شدند که چندین تن مواد مخدر «هروئین و حشیش» با خود همراه داشتند و تلاش میکردند آن را با لنج وارد عربستان کنند. آنها برای این کار با باندهای مسلح نیز هماهنگ شده بودند و تلاش داشتند تا از راه سواحل شرق عربستان، وارد خاک سعودی شوند. بدین ترتیب، جناب قاضی دستور اجرای حکم گردن زدن آنان در دوره زمانی گوناگون را صادر کرد».
این نویسنده سعودی میافزاید: «این ایرانیان بازداشت شده به دست نیروهای امنیتی سعودی، اعتراف کردند که از ایران آمدهاند. از همان لحظه نخست بازداشت آنان، ایران تحرکات و فشارهای خود برای آزادی آنان را آغاز کرده است تا جایی که سفر «حیدر مصلحی»، وزیر اطلاعات ایران به عربستان آمد و در تاریخ سیزدهم دسامبر، دیدار وی با شاهزاده «نایف بن عبدالعزیز» نیز در همین راستا بود که البته با مخالفت مقامات سعودی در لغو اجرای حکم خدا روبهرو شد».
سلطان الجوفی در حاشیه مطلبش
تصاویری منتشر کرد که نشان میدهد، نیروهای امنیتی سعودی یک لنج پر از مواد
مخدر را کشف و ضبط کردهاند؛ تصاویری که به گواه زندانیان ایرانی، مربوط به
لنج آنها نیست و شاید در جای دیگری تهیه شده باشد؛ بماند که هیچ نشانهای
مبنی بر ایرانی بودن لنج در تصاویر به چشم نمیخورد! الجوفی در ادامه یادداشتش، پا را از ادعاهای اثبات نشده پیشین فراتر گذاشته و مینویسد: «خطرناکترین اعتراف این قاچاقچیان این بوده که اعلام کردند، مقامات بلندپایه حکومت ایران و از جمله برخی فرماندهان سپاه پاسداران پشت قضیه بودهاند! از همین روی، ایران تلاش میکرد با تحریک برخی افراد تروریست مانند [شیخ] نمر النمر که سردمدار باندهای قاچاق هستند، بر عربستان فشار بیاورد تا این ایرانیان زندانی را آزاد کند».
ادعاهای دشمنانهای از این دست، در حالی بیان میشود که به گواه زندانیان دربند، دادگاه رسیدگی کننده به این پرونده، در حضور مسئولان سفارت کشورمان نه تنها مستندی برای اتهامات وارد شده نداشته، بلکه به دلایل متعدد، از جمله توقیف لنج ایرانی در آبهای بینالمللی (محدوده هفتاد مایلی ساحل عربستان) به گواه مرزبانان سعودی، متهمان را تبرئه کرده است، در حالی که نویسنده سعودی، موضوعی تا این اندازه بدیهی را ـ که میتوان مبتنی بر اسناد درباره آن به بحث نشست ـ در راستای تحریک گروههای فعالان لیبرال و اصلاح طلب در عربستان دانسته و حتی تحرکات شیعیان در شرق عربستان را هدف چند ایرانی دستگیر شده خواند که البته به قاچاق مواد مخدر متهم شدهاند!
بدین ترتیب، شاید یادداشت الجوفی، بهترین مؤید مظلومیت زندانیان ایرانی در عربستان باشد؛ جایی که یکی از ایشان به خبرنگار «تابناک» میگوید: ما قربانی بازی سیاسی عربستانیها برای فشار بر ایران شدهایم، چرا که اگر ما جرمی مرتکب شده بودیم، نه تنها مستندات را در دادگاه لحاظ میکردند، بلکه مانعی برای دیدار با ما نمیگذاشتند. شش سال است در دمام زندانی هستیم و در این مدت از ترس هر روزه اعدام شدن، همه قوانین حقوقی عربستان و حتی عرف بینالمللی را خواندهایم تا شاید مفر نجاتی بیابیم، در حالی که حتی نمیگذارند تا به مقامات سفارت کشورمان دسترسی داشته باشیم و البته مسئولان کشورمان هم تلاشی برای رفع این محدودیت غیرقانونی نشان نمیدهند.
این در حالی است که جزییات اعدام هجده ایرانی در دو نوبت ـ یک بار هشت تن و بار دیگر ده تن ـ نیز از دید نویسنده عربستانی دور نمانده و وی با تأکید بر این موضوع، اعدام ایرانیان متهم به قاچاق مخدر را (به نوع اتهام دقت کنید) در راستای مقابله با طرح ترور دیپلماتهای سعودی دانسته تا سرگشتگیاش از ماجرا را نیز به نمایش بگذارد!
اکنون این پرسش مطرح است که در صورت درست بودن ادعای این نویسنده سعودی، دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران برای جلوگیری از وقوع چنین رویدادی، چه کاری انجام داده؟!
اصلا ـ هرچند بر مبنای خبرهای منتشره و موضوعات مطرح از سوی الجوفی، واقعا دشوار است ـ مبنا را بر تکذیب خبر از بیخ و بن بگذارید؛ چه ایرادی دارد که چگونگی روند توقف حکم صادره و اقدامات آتیتان را برای مردم بازگو کنید؟
آیا مطالب الجوفی نمیتواند دستمایه پیگیری حقوقی را فراهم کند یا هنوز هم باید منتظر اعلام رسمی (!) مقامات سعودی بمانیم؛ هر چند هم که دیر شود و هر چقدر که کار از کار بگذرد؟!
تابناک عربی -
کاتب
سعودي: تم اعدام 18 ايراني في سجن دمام !