پشت پرده تعیین ولیعهد جدید عربستان

پس از مرگ سلطان، ملک عبدالله دو تماس دریافت کرد؛ نخستین تماس اطمینان بخش بود و دقیقا پس از اعلام رسمی مرگ سلطان در روز شنبه برقرار شد. دومین تماس که تهدید آمیز و نگران کننده بود، در روز یکشنبه برقرار شد...
کد خبر: ۲۵۳۱۶۷
|
۰۳ تير ۱۳۹۱ - ۱۸:۴۶ 23 June 2012
|
50924 بازدید
|
پس از مرگ «شاهزاده سلطان بن عبدالعزيز»، وليعهد عربستان [نزدیک هشت ماه پيش]، ملك عبدالله پادشاه اين كشور نگران مواضع چهار تن از برادرانش يعني «مشعل»، «متعب»، «عبدالرحمن» و «طلال» بود. بقيه برادران پادشاه نیز كه از نايف بزرگتر بودند، چندان اميدي به رسيدن به رأس هرم قدرت نداشتند.

به گزارش «تابناک» به نقل از العالم، پس از مرگ سلطان، ملک عبدالله دو تماس دریافت کرد؛ نخستین تماس اطمینان بخش بود و دقیقا پس از اعلام رسمی مرگ سلطان در روز شنبه برقرار شد. دومین تماس که تهدیدآمیز و نگران کننده بود در روز یکشنبه برقرار شد.

بنا بر این گزارش، تماس نخستین از سوی مشعل بن عبدالعزیز بود که در آن به ملک عبدالله متعهد شد با هر فردی که وی برگزیند، بیعت خواهد کرد. بدین ترتیب پادشاه از دیدگاه مشعل به عنوان رئیس هیأت بیعت آسوده خاطر شد. پادشاه در این تماس از برادر تنی مشعل یعنی امیر متعب نیز اطمینان یافت، زیرا وی دریافت که متعب هرگز چیزی که شاهزاده مشعل نخواهد، درخواست نخواهد کرد؛ افزون بر این، متعب از نظر روحی و عاطفی به ملک عبدالله نزدیک است و هرگز مخالفت خود را اظهار نخواهد کرد.

مخالفان سرسخت ولیعهدی نایف

تماس دوم از دستگاه اطلاعاتی پادشاهی عربستان بود که بنا بر آن اعلام شده بود، عبدالرحمن و طلال برادران دیگر ملک عبدالله در پی طرح‌ریزی برنامه‌ای هستند تا پادشاه را وادار کنند که ولیعهد را از میان افرادی برگزیند که از نظر تسلسل سنی در صدر نوبت ولایت‌عهدی هستند؛ مگر آنکه فردی که در صدر فهرست سنی است، خودش از این کار کناره‌گیری کند.

ملک عبدالله به دنبال تماس شاهزاده مشعل دریافت که عبدالرحمن و طلال تلاش کرده‌اند تا او را قانع کنند، ولی وی با این امر مخالفت کرده است و آن‌ها به زودی با این هدف با پادشاه دیدار خواهند کرد.

عملا نیز چنین شد و عبدالرحمن و طلال به دیدار پادشاه رفتند. در آن زمان ملک عبدالله تازه از بیمارستان ترخیص شده بود. وی می‌دانست که آن‌ها در حضور دیگران این موضوع را مطرح نخواهند کرد. به همین دلیل، نیرنگ زیرکانه‌ای به کار برد. بدین ترتیب که از برخی نزدیکانش خواست که تا زمان رفتن وی به اتاق خوابش در آن جمع باقی بمانند و وی در را به روی عبدالرحمن و طلال ببندد.

در فاصله میان دفن سلطان و برگزاری نشست هیأت بیعت، این حیله کارساز واقع شد. عبدالرحمن و طلال چنین برنامه ریزی کرده بودند که در نشست هیأت بیعت، نخست عبدالرحمن موضوع را مطرح کند و سپس طلال وارد موضوع شود تا بدین وسیله پادشاه را در فشار گذارند.

پادشاه از این برنامه ریزی عبدالرحمن و طلال اطلاع یافت. به همین دلیل، خود را برای نقش بر آب کردن برنامه آنها آماده کرد و از برخی برادرانش خواست تا پس از آنکه موضوع بیعت با نایف را مطرح کرد، آن‌ها از وی حمایت کنند.

ماجرای بیعت نایف

نشست هیأت بیعت برگزار شد و پادشاه شروع به سخنرانی کرد. وی با لحن دلسوزانه‌ای به ذکر فضایل امیر سلطان ولیعهد متوفی پرداخت و سپس به خطرات بزرگی که نیازمند پافشاری بر توافق کامل و جلوگیری از پدید آمدن اختلافات هستند، اشاره کرد.

وی آنگاه گفت: امیر نایف را به عنوان ولیعهد برگزیده‌ام. نظر شما چیست؟ پس از این جمله لحظه‌ای سکوت بر نشست حاکم شد و کسانی که ملک عبدالله با آن‌ها هماهنگ کرده بود تا از پیشنهاد وی دفاع کنند، دیر به سخن آمدند.

به همین دلیل، عبدالرحمن رشته کلام را به دست گرفت. عبدالرحمن به وصیت ملک عبدالعزیز اشاره کرد؛ مبنی بر اینکه باید پادشاهی در میان بزرگترین افراد شما باشد؛ مگر آنکه فرد بزرگتر از پذیرش آن کناره‌گیری کند. آنگاه قدرت به بزرگترین فرد از نظر سنی پس از وی واگذار می‌شود. این امر در جریان به حکومت رسیدن ملک سعود و ملک فیصل نیز اتفاق افتاد. پس از آن زمانی با ملک خالد بیعت شد که برادر بزرگترش محمد از پذیرش قدرت سر باز زد. پس از ملک خالد نیز با ملک فهد بیعت شد. عبدالرحمن تأکید کرد، پس از درگذشت ملک فهد، شاهزاده‌ها زمانی با ملک عبدالله بیعت کردند که از کناره‌گیری بندر و مشعل اطمینان یافتند؛ حال از نظر سنی نوبت به ما رسیده است.

شاهزاده عبدالرحمن با اشاره به اهمیت سن، گفت: پس از امیر سلطان، ترتیب صحیح، عبدالرحمن، طلال و ترکی است. در صورتی که این افراد از پذیرش ولایت‌عهدی شانه خالی کنند، می‌توان با امیر نایف بیعت کرد.

وی افزود: ما هیچ نقطه ضعفی نداریم که از رسیدن به قدرت محروم شویم. ما می‌توانیم نظام را اداره کنیم. ما مناصب مهم را به عهده گرفته و مسئولیت‌های دشواری را پذیرفته و از عهده آن برمی‌آییم؛ سپس با لبخند گفت: ما دزد و راهزن نیستیم.

پس از آن حاضران سخنان عبدالرحمن را قطع کرده و علیه وی موضع گرفتند. برخی از آن‌ها از پادشاه حمایت می‌کردند و برخی نیز خواستار رأی گیری درباره این موضوع شدند و ادعا کردند اکثریت جلسه از نایف حمایت می‌کنند.

در این هنگام امیر طلال اجازه خواست سخن بگوید. پادشاه می‌دانست که وی خواستار اجرای کامل روند بیعت است و او بوده که نامزدهایی را برای این پست به پادشاه معرفی کرده و خواستار برگزاری جلسه هیأت با ریاست امیر مشعل و بدون حضور پادشاه شده است.

پادشاه بی‌درنگ به وی پاسخ داد: ساکت باش و هیچ حرفی نزن. در این هنگام امیر ترکی و سلمان با نایف بیعت کردند. شاهزاده‌های کم سن‌تر نیز با اشاره ضمنی پادشاه و به پیروی از آن‌ها بیعت کردند. بدین ترتیب، بیشتر حاضران با امیر نایف بیعت کردند و طرح امیر طلال شکست خورد و به تحقیر وی انجامید.

پس از آن شاهزاده نایف به طرف پادشاه رفت و دستش را بوسید. پس از این ماجرا، مسأله غیر قابل انتظاری رخ داد؛ نایف به سوی مشعل رفت و سر وی را بوسید. مشعل نیز با وی بیعت کرد. پس از آن به سوی عبدالرحمن رفت. عبدالرحمن گفت: از من دور شو و با خشم مجلس را ترک کرد.

نایف سپس به سوی متعب رفت و با وی بیعت کرد. پس از آن امر غافلگیر کننده دیگری اتفاق افتاد. بدین ترتیب که نایف به طرف طلال رفت و می‌خواست با وی دست بدهد و سلام کند. طلال پیش از رسیدن نایف برخاست و در حالی که با خود حرف می‌زد، از مجلس بیرون رفت. از سخنان وی چنین دریافت شد که تهدید می‌کرد با رسانه‌ها مصاحبه خواهد کرد. نایف به سوی امیر بدر رفت. وی نیز با نایف بیعت کرد.

پس از اعلام بیعت با نایف در داخل خاندان سلطنتی غوغایی به پا شد. این امر نه تنها از طرف عبدالرحمن و طلال بلکه از سوی شاهزادگان دیگر مورد اعتراض قرار گرفت. آن‌ها اظهار می‌داشتند هیأت بیعت به شیوه خنده‌داری تشکیل جلسه داده و پادشاه نظام داخلی آن را رعایت نکرده است.

با وجود این، خاندان سلطنتی توانست این مشکل را مسکوت بگذارد و همگان را در زمینه خودداری از ادامه بحث و جدل بیهوده و بی‌توجهی به اظهارات امیر طلال در رسانه‌های قانع کند.

تعیین سلمان بدون مشورت با هیأت بیعت

بحث و جدل در جریان ولیعهد شدن نایف درسی برای پادشاه بود؛ یعنی وی یا باید هیأت بیعت را بنا بر آیین‌نامه داخلی آن برگزار کند، یا اینکه کامل از برگزاری آن خودداری کند.

وی در این باره با التویجری رییس دیوان پادشاهی مشورت کرد. وی معتقد به عدم برگزاری نشست هیأت بود. عملا نیز ملک عبدالله با شتابزدگی [و بدون تشکیل جلسه هیأت بیعت] امیر سلمان را به ولیعهدی تعیین کرد تا بدین وسیله از پدید آمدن هر گونه توطئه‌ای خودداری کند.

بهانه وی نیز در این زمینه، حضور مشعل رئیس هیأت بیعت در مسافرت درمانی بود. از سوی دیگر، دیرکرد در این زمینه به صلاح نیست، بلکه حتی ملک عبدالله در پاسخ به اظهارات کسانی که درباره پیامدهای این کار هشدار می‌دادند، با بی‌توجهی به نظر اعضای هیأت بیعت گفت: من ولیعهد را انتخاب می‌کنم، نه آن‌ها.. هیچ دلیلی برای تکرار رخدادهای جلسه قبل ندارد.

عبدالرحمن پس از بازگشت از مسافرت فقط به گفتن تسلیت به فرزندان امیر نایف بسنده کرد و گفته می‌شود، وی به آمریکا برگشته است.

برادر ملک عبدالله درگذشت نایف را تسلیت نگفت

طلال در مراسم نماز بر نایف و دفن وی حضور نیافت، بلکه حتی به پادشاه و فرزندان نایف نیز تسلیت نگفته است.

نکته جالب دیگر در زمینه بیعت نایف در چند ماه گذشته این است که ملک عبدالله، مشعل و متعب را به قصر خود فراخوانده و از آن‌ها به دلیل موضعشان در زمینه بیعت با نایف تشکر کرد، و به نشانه تقدیر از موضع آنها به هر کدام از آن دو، مبلغ یک میلیارد ریال پرداخت کرد.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۱۲۱
انتشار یافته: ۲۸
فرزاد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۰۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
همشون برن جهنم.در اکثر مشکلات کنونی دنیایک پای ثابتش این مفت خور ها هستند، به امید خدا نابود خواهند شد.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
با تشکر از شما . خیلی وقت بود که میخواستم از ریز جزئیات دعوا در خاندان سعودی با خبر بشم . ممنون
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۱۸ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
يك ميليارد ريال پول عربستان فكر كنم به پول ما دو و نيم ميليارد تومان بشه
رشوه خوبي گرفتن البته بهتره بگيم حق السكوت در برابر رسانه ها.
پاسخ ها
mohammad
| Germany |
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
330 میلیارد تومن میشه
دو و نیم میلیارد تومن که دیگه پولی نیست، پول یه خونه معمولی تو شمال تهرانه
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
هر ریال عربستان بیش از 300 تومان ایرانه . یک میلیارد ریال عربستان بیش از 300 میلیارد تومان ما میشه .
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
البته شاید حدود ۶۰۰ ملیارد تومان!!!!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
آقا ماشین حساب شما خیلی خرابه!
هر ریال سعودی در آن زمان حداقل 250 تومان بوده است پس 250.000.000.000 تومان (دویست و پنجاه میلیارد تومان) رشوه باید در حد حق السکوت بگیر باشد دو و نیم میلیارد از خرج یک ماه این شاهزاده ها هم کمتره
محمود
| Iran, Islamic Republic of |
۲۲:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
میشه 300 میلیرد عمو جون
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
میشه حدود 450 میلیارد تومن
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۲۳:۱۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
اشتباه حساب کردی دوست عزیز
به پول ما میشه حدود500میلیارد تومان
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۴
بابا چرا اینقدر با هم دعوا می کنید این پول رو که قرار نیست به شما بدن که هی حساب می کنید.
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
این پادشاهی با سران سالخورده واحمقش که یک جمله را به سختی تلفظ میکنند در سراشیبی سقوط است و دلارهای نفتی نمی تواند جلوی این سقوط را بگیرد حتا اگر امریکا واسراییل بخواهند نمی ماند چون خواست خدا ومردم چیز دیگری است
Saeed
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
وای داستانش ته خنده بود :)) از داستان علی بابا و چهل دزد بغداد یه چیزی فراتر بود . من به تمام کاربرا توصیه میکنم که داستان بالا رو بخونن خیلی جالبه :))
ناشناس
|
United States
|
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
حالم بد شد از ديدن اين همه اسامي مسخره شاهزادگان!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
عجب شما ها ديگه كي هستين
اينقدر دقيق ماجرا رو مي دونيد
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
آخه به ما چهههههههههههههه؟؟؟؟
نون گرون
آب گرون
میوه گروه
حقوق زیره زیره زیر خط فقر
اینا مهمه واقعا؟؟؟
ضیغم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
به زودی انشا الله همه سران عربستان به درک واصل میشوند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۳۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۰۳
آخرش کی ولی عهد شد.
ای کاش اشخاص ذکر شده را بیستر معرفی می کردید.
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # قیمت طلا # مهاجران افغان # یارانه # حمله اسرائیل به ایران # خودرو
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
با پاسخ ایران(وعده صادق 3) به حمله اسرائیل موافقید؟