در ابتدای این جلسه، فیلمساز برجسته سینمای ایران درباره مخالفان سینمای خود گفت: ما باید فضایی ایجاد کنیم که هر شخصی بتواند نظر خود را ارائه دهد. همیشه باید مخالفان وجود داشته باشند تا ما بتوانیم حقیقت را پیدا کنیم. این شیوه نگاه کردن درست به سینماست و از زمانی که من به این شیوه رسیدم متوجه شدم هیچ دشمنی ندارم.
وی در ادامه افزود: ما هیچ عنادی با یکدیگر نداریم. مخالفین ما حق دارند نظر خود را بگویند. هر منتقدی می تواند نظر موافق و مخالف خود را درباره آثار و سینمای من بیان کند. زیرا من به حرف های آنها گوش می دهم و اگر شد اصلاحات لازم را روی فیلم انجام می دهم. به همین دلیل من هیچ مشکل یا ناراحتی با مخالفین خود ندارم.
کیارستمی درباره ساخت فیلم "آ. ب. ث آفریقا" بیان کرد: این فیلم ابتدا قرار نبود به این شکل ساخته شود. البته همانطور که می دانید "آ. ب. ث آفریقا" یک فیلم سفارشی درباره بازمانده های ایدز در آفریقاست که به سفارش یونیسف ساخته شد. ما قرار بود برای اولین بار به این کشور سفر کنیم و پس از پیدا کردن لوکیشن های مورد نظر فیلم را بسازیم. اما همان جا تصمیم گرفتیم با یک دوربین کار ساخت را آغاز کنیم.
وی با اشاره به تاثیر این فیلم بر خودش گفت: این فیلم و "کلوزآپ" تاثیر زیادی روی من گذاشتند. زیرا در پروسه تولید آنها متوجه شدم این شانس را داریم که خود را از مسیر پیچیده فیلمسازی خارج کنیم. در این فیلم ما هیچ چیز را جلو دوربین نمی سازیم و به نوعی گزارش واقعی را نمایش می دهیم.
این فیلمساز خاطرنشان ساخت: امروز در جمع مستندسازانی که در این سالن حضور دارند باید بگویم باید خود را از میزانسن های تصنعی رها کینم و به فضایی که در آن هستیم وفاردار باشیم. در این فیلم شما حس می کنید انگار دوربین به دست دو تا بچه است، اما نهایتا با این فرم فیلم مستند ما شکل گرفت. "آ. ب. ث آفریقا" از این جهت اهمیت مستند بودن را دارد.
کیارستمی در ادامه با اشاره به محدودیت امکانات در به تصویر کشیدن یک فیلم مستند گفت: چند وقت پیش در سفری به فرانسه فیلمی را از یک زن بیروتی دیدم که توانسته در هفته های اول اکران خود 600 هزار تماشاگر به سینما ببرد. بعد از دیدن این فیلم متوجه شدم او یکی از شاگردان من در کارگاههای فیلمسازی بوده و با کمترین امکانات فیلم را تولید کرده است.
وی افزود: ما نباید فکر کنیم رسیدن به سادگی در فیلمی ساده است. رها شدن از قید پیچیدگی ها کاری ساده نیست. نمی توان به راحتی پیچیدگی ها را کنار گذاشت. هر اتفاقی که در این کشور بیفتد مانند سیل و زلزله فرصتی برای همه فیلمسازان ماست. من به عنوان یک شهروند زندگی کردن برایم در ایران سخت است. اما به عنوان یک فیلمساز این کشور برای من مانند یک بهشت است. شرایط راحت فیلمسازی و عکاسی با توجه به طبیعتی که وجود دارد فرصت مغتنمی برای هر فیلمساز است.
کیارستمی درباره سینمای بدنه هم گفت: ما اگر سینمای جشنواره ای هستیم با سینمای بدنه هیچ مشکلی نداریم. سینمای بدنه موجب رونق چرخه اقتصادی سینما می شود و نمی توان به آن بی احترامی کرد. اگر تلویزیون رقابت خود را با سینمای بدنه کم کند شانس این گونه سینما بیشتر می شود.
وی با اشاره به سینمای جشنواره ای گفت: سینمای جشنواره ای باید تعریف شود که چه نوع سینمایی است. آنچه من دیدم در این سال ها به عنوان متهم ردیف اول، فیلم هایی عمدتا برای حضور در جشنواره های خارجی انتخاب می شوند که در اکران شانس موفقیت مالی ندارند یا به نوعی مخاطب عام ندارند. حیف است این سینما از بین برود.
کیارستمی در ادامه بیان کرد: نباید حضور این فیلم ها در جشنواره ها سوء تفاهم ایجاد کند، بلکه باید از این نوع سینما نیز حمایت شود. تمام این عنادها از کوته نظری است. من حتی یک ریال بدهی به سینمای ایران ندارم و از بودجه این سینما نیز هرگز استفاده نکردم.
وی که خود را وابسته به سینمای مستند دانست، افزود: من که فیلمساز مستند نیستم اما خود را به این سینما وابسته می دانم. البته سینمای من به مستند نزدیکی زیادی دارد. چون اصولا آدم ها در آن واقعی هستند. علاقه و وابستگی زیادی به سینمای مستند دارم و همیشه سعی کردم در خلال ساخت یک فیلم داستانی یک اثر مستندگونه نیز تولید کنم.
این فیلمساز درباره نقش تحقیق در سینمای مستند گفت: تحقیق یک مستند علمی است. یکی از شیوه های نزدیک شن به مستند داشتن یک تحقیق وسیع است که در بعضی شیوه ها گروهی جمع می شوند و قبل از شروع فیلم تحقیقات گسترده ای انجام می دهند و نتیجه آن را در اختیار فیلمساز می گذراند. البته من به این شیوه اعتماد زیادی ندارم. در فیلم "آ. ب. ث آفریقا" من دوربین را گرفتم و به داخل مردم رفتم. این شیوه نیز معایب و محاسن خود را دارد. البته هر دو شیوه پذیرفتنی است.
وی درباره ساخت فیلم "رونوشت برابر اصل است" گفت: ژولیت بینوش 10 سالی بود که برای همکاری با من در فیلمی ابراز علاقه می کرد. من هم هر بار تنها به او می گفتم حتما، اما ایده ای به ذهنم نمی رسید. 10 سال طول کشید تا من قصه ای برای او تعریف کردم که واکنش خوبی نشان داد و تاکید کرد که آن را بنویسم
کیارستمی افزود: انتخاب بازیگر مرد که رو به روی بینوش بازی کند شرایط خاصی داشت، اما دو روز پیش بالاخره بازیگر مرد فیلم را که یک بازیگر قدیمی فرانسوی است پیدا کردم. فیلم را بهار امسال در ماههای فروردین و اردیبهشت در ایتالیا می سازم و امیدوارم فیلم به گونه ای شود که شرایط اکران در کشور ایران را داشته باشد.
وی درباره برگزاری کارگاههای آموزشی خود گفت: این کارگاههای آموزشی اولین بار در سیسیل اتفاق افتاد. سال ها پیش برای دانشجویان سیسیلی یک کارگاه یکروزه برگزار کردم که به درخواست آنها 12 روز ادامه پیدا کرد. این زمینه اولیه شکل گیری این کارگاههای آموزشی بود. بعد از مدتی از دوستان در ایران خواستم کارگاهی برگزار کنم. برای اولین بار در سعدآباد کارگاهی برگزار کردم که نتیجه خوبی داشت و هنوز هم ادامه دارد.
کیارستمی در ادامه بیان کرد: این کلاس ها همچنان ادامه دارد. در هر دوره سه نفر از بهترین ها به مدرسه تولز برای ادامه تحصیل دعوت می شوند. هر جا که من این کلاس ها را برگزار کردم هیچ دانشجویی یک ریال هم نمی پردازد. اما تنها در ایران مجبوریم از هنرجویان شهریه بگیریم.
وی با گلایه از شرکت فرش ایران افزود: ما در دروه قبل کارگاهها با هنرجویان تعدادی فیلم در ارتباط با فرش ساختیم. برای نمایش آنها از مدیران شرکت فرش دعوت کردم که این آثار را ببیند. اما متاسفانه هیچیک از آنها در این جلسه شرکت نکردند. انتخاب تعدادی از این فیلم ها هزینه ای نخواهد داشت. فقط با خرید آنها بخشی از شهریه دانشجویان تامین می شد. این به نوعی گلایه کردن نیست، بلکه دعوت است.
این فیلمساز درباره ساخت فیلمی درباره بلوچستان گفت: در کارگاه لندن دانشجویی داشتم که بهترین فیلم را ساخت. بعدها فهمیدم بلوچستانی است و در ایستگاه قطار ساندویچ می فروشد. او فیلمی را از شهر خود برای من به تصویر کشید که بعد از دیدن آن بسیار ناراحت شدم. مردم در این شهر شرایط سختی دارند. ما باید دوربین های خود را به این مکان ها ببریم و نباید از فقر و مالاریا بترسیم.