بازدید 4629

اقتصاد مقاومتی، ریاضت‌کشی نیست

اقتصاد مقاومتی به معنای بستن ورودی‌ها و تحمل فشار و کاهش مصرف و در یک کلام ریاضت‌کشی و سنگ بر شکم بستن نیست. اقتصاد مقاومتی با فاکتورهایی که در آن لحاظ شده ـ حضور و استفاده از مردم، تقویت صنایع، کاهش وابستگی به نفت و تقویت بخش خصوصی ـ دقیقا به معنای کاهش فشاری است که بر کشور تحمیل می‌شود و نه تحمل فشار.
کد خبر: ۲۶۴۱۹۴
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۴ 09 August 2012

اقتصاد مقاومتی به معنای بستن ورودی‌ها و تحمل فشار و کاهش مصرف و در یک کلام ریاضت‌کشی و سنگ بر شکم بستن نیست. اقتصاد مقاومتی با فاکتورهایی که در آن لحاظ شده ـ حضور و استفاده از مردم، تقویت صنایع، کاهش وابستگی به نفت و تقویت بخش خصوصی ـ دقیقا به معنای کاهش فشاری است که بر کشور تحمیل می‌شود و نه تحمل فشار.

به گزارش «تابناک»، فضای اقتصادی این روزهای کشور، درگیر مسائلی است که اساسا بازگوکننده نوعی تغییر در شرایط کشور است؛ تغییری که تا کنون یا به آن توجهی نشده و یا تلاش شده با فرافکنی از توجه به آن پرهیز شود؛ تغییری که شاید از چندی پیش آغاز شده بود و اکنون با تحریم‌های غرب علیه کشور، خود را به روشنی نشان می‌دهد.

بنا بر این گزارش، مسائل و مشکلات اقتصادی امروز کشور، بیانگر آن است که در راستای این تغییر پدید آمده، سیاست‌ها و تصمیم‌سازی‌ها نیز باید تغییر جهت داده و روند جدیدی بر جریان‌سازی اقتصادی در کشور آغاز شود؛ جریان‌سازی که شاید اقتصاد مقاومتی، بخش مهمی از آن را تشکیل می‌دهد.

اما متأسفانه می‌بینیم که این روز‌ها به مفهوم اقتصاد مقاومتی نیز همانند مفهوم شعارهای هر سال نگاه می‌شود و برداشت‌های متفاوت و شعارگونه از این مفهوم در کنار برداشت‌هایی که اساسا با آنچه در بطن مفهوم وجود دارد، متفاوت است، همراه می‌شود تا سرانجام، اقتصاد مقاومتی دستمایه‌ای برای فشار اقتصادی بیشتر بر مردم، سوءاستفاده برخی برای خودنمایی و سرانجام مفهومی از درون پوچ و خالی شود.

شاید برای درک بهتر مفهوم اقتصاد مقاومتی، باید چند فاکتور اساسی را در نظر آورد: تغییر شرایط کشور، بسترهای موجود اقتصادی و تفاوت اقتصاد مقاومتی با مقاومت اقتصادی و ریاضت کشی.

هر گونه برداشت از اقتصاد مقاومتی باید دست‌کم شامل این سه رکن اساسی باشد:

تغییر شرایط کشور

باید پذیرفت که اوضاع کنونی کشور، دچار یک تحول اساسی در همه ابعاد، از جمله سیاست، دیپلماسی، اقتصاد و همچنین به دنبال آن در بعد اجتماعی شده است. پذیرش تغییر در شرایط کشور، بخشی ناشی از این امر است که سیاست و اقتصاد کشور از خارج مورد تهدید جدی واقع شده است و از سویی، در درون پیامدهای این تهدید به مرور خود را نشان خواهد داد.

در این میان، یک شاهد برای وجود این تغییر قابل ذکر و تأمل است. بروز مسائل شدید اقتصادی در درون کشور و ناتوانی مسئولان دولتی در کنترل آنها، نشان می‌دهد که این تغییر پدید آمده، ولی هنوز سیاست‌های کشور در همه ابعاد در راستای این تغییرات تحول پیدا نکرده است. این امر موجب آن شده که سیاست‌هایی که تا پیش از این پاسخگو بوده‌اند، امروز هیچ تأثیری نداشته و بعضا تأثیر منفی نیز بر جای می‌گذارند و مسئولان کشور متحیر از این امر، دست به اقدامات سراسیمه و سردرگم می‌زنند.

بخشی از این مسائل ناشی از تهدید اقتصادی خارجی کشور است و بخش مهمی از آن نیز ناشی از این مسأله که یا تغییر شرایط کشور، هنوز به درستی درک نشده و یا اینکه برخی حاضر به پذیرش این تغییر نیستند. در این میان، نخستین رکن از یک اقتصاد مقاومتی، پذیرش تغییر شرایط اقتصادی و سیاسی و بین‌المللی برای کشور و تحول سیاست‌ها و روند سیاست‌گذاری بر پایه این تغییر و جهت آن است. در غیر این صورت، اقتصاد مقاومتی مفهومی ناظر بر دور باطل میان تصمیم‌سازی و عقب‌نشینی ـ به دلیل پیامدهای منفی تصمیم ـ است؛ یعنی چیزی که دقیقا امروز در کشور با آن روبه‌رو هستیم.

واقع‌گرایی اقتصادی

هنگامی که از اقتصاد مقاومتی سخن به میان می‌آید، بی‌گمان باید یک نکته با آن همراه شود و آن واقع گرایی اقتصادی است. مفهوم واقع‌گرایی بیش از همه در سیاست و روابط بین‌الملل جاری و مرسوم است، ولی در بعد اقتصادی نیز به‌‌ همان اندازه مهم و محل تأمل است.

واقع‌گرایی اقتصادی همزمان دو منظور را منتقل می‌کند؛ نخست توجه به داشته‌های اقتصادی و ظرفیت‌های موجود کشور و دوم پرهیز از خودبزرگ‌بینی و شعارهای آمیخته با توهم که منجر به شکست و بی‌اعتمادی در سطح اجتماعی می‌شود که باید در شرایط امروز کشور،  هر دوی این‌ها مورد توجه واقع شود.

به عبارتی، واقع‌گرایی اقتصادی در بعد نخست، شامل توجه به همه ظرفیت‌های کشور، شناسایی آن‌ها و توجه به هر آنچه در این مدت مهجور واقع شده و به آن‌ها اولویتی داده نشده، است.

در بعد دوم، چینش استراتژی دقیق و برنامه‌ریزی میان مدت و بلندمدت برای استفاده از بیشترین ظرفیت این داشته‌ها و از سویی پرهیز از شعارزدگی و تهدید خارجی.

با ایفاد این منظور، مشخص می‌شود که این دقیقا‌‌ همان چیزی است که امروز آن را در کشور نمی‌بینیم. سهم ۸۰ درصدی نفت در بودجه کشور، بیش از همه بازگو کننده یک نوع بی‌توجهی به بسترهای موجود در کشور و فاصله عمیق و شدید با واقع‌گرایی اقتصادی است.

مشکلات ریز و درشت صنایع کشور، واردات محصولات کشاورزی، کاهش سهم صادرات فرش و صنایع دستی و همچنین سهم پایین توریست در کشور به نسبت ظرفیت‌های گردشگری، در عین حال شعارهای هر روزه مسئولان برای حمایت و وعده‌هایی که اساسا عملی نمی‌شود ـ زیرا بر پایه واقع گرایی نیست و صرفا برای رفع تکلیف است ـ همگی نشان دهنده عدم واقع‌گرایی در حوزه اقتصاد کشور است.

اقتصاد مقاومتی بدون در نظر آوردن واقع‌گرایی اقتصادی، محکوم به شکست است و هر گونه استراتژی و تصمیم سازی بدون در نظر آوردن این فاکتور، نتیجه‌ای جز اتلاف هزینه و انرژی از بخش‌های گوناگون کشور ندارد.

اقتصاد مقاومتی و اقتصاد ریاضتی

در آغاز ترکیب اقتصاد مقاومتی، ریاضت اقتصادی و صرفه‌جویی و فشار اقتصادی را به ذهن متبادر می‌سازد. این دقیقا‌‌ همان چیزی است که اساسا با اقتصاد مقاومتی متفاوت است.

در روزهای اخیر، مصاحبه برخی مسئولان کشور در این باب که بخشی از اقتصاد مقاومتی شامل صرفه‌جویی و تحمل فشار است، حاکی از آن است که ذاتا مفهوم اقتصاد مقاومتی برای این افراد مشخص نیست و یا برخی درصددند که عامدانه یک چنین برداشتی از اقتصاد مقاومتی را مطرح کرده و منتشر سازند.

اقتصاد مقاومتی یک اقتصاد دفاعی نیست، بلکه دقیقا یک استراتژی تهاجمی و رو به جلوست. اقتصاد مقاومتی به معنای بستن ورودی‌ها و تحمل فشار و کاهش مصرف و در یک کلام، ریاضت کشی و سنگ بر شکم بستن نیست. اقتصاد مقاومتی با فاکتورهایی که در آن لحاظ شده ـ حضور و استفاده از مردم، تقویت صنایع، کاهش وابستگی به نفت و تقویت بخش خصوصی ـ دقیقا به معنای کاهش فشاری است که بر کشور تحمیل می‌شود و نه تحمل فشار.

مفهوم اقتصاد مقاومتی در اساس ناظر بر باز کردن دریچه‌های جدید به روی اقتصاد کشور، گشودن دروازه‌های بزرگتر در راه رفاه افراد و جامعه، فضاسازی در راه گسترش تجارت و مراودات اقتصادی با دنیای بیرون و سرانجام شکست هجمه کنونی علیه اقتصاد کشور است. مفهوم مقاومت نه معطوف به دفاع صرف و پذیرش آتش، بلکه همچنین ناظر به تدوین استراتژی دقیق برای شکستن خطوط تهاجم اقتصادی و تبدیل موضع دفاعی به آرایشی تهاجمی است.

در این میان، ممکن است برای کوتاه‌مدت و در راستای رسیدن به این هدف، تا اندازه‌ای فشار نیز بر جامعه بار شود؛ اما این فشار به هچ وجه رکن اصلی و حتی فرعی اقتصاد مقاومتی نیست، بلکه یک دوره کوتاه و بسیار کوتاه خواهد بود. هر شخصی که قصد القای تحمل فشار و ریاضت‌کشی را به عنوان معنای اقتصاد مقاومتی به افراد جامعه دارد، یا دچار اشتباهی بزرگ شده و یا اساسا درگیر نشر اکاذیب و قلب مفهوم اقتصاد مقاومتی است.

با در نظر آوردن این فاکتورهای سه‌گانه در مفهوم اقتصاد مقاومتی ـ پذیرش تغییر شرایط، واقع‌گرایی اقتصادی و تفاوت مقاومت و ریاضت ـ می‌توان گفت که اکنون کشور نه تنها به یک اقتصاد مقاومتی، بلکه به سیاست، جامعه و حتی فرهنگ مقاومتی نیز نیازمند است. در واقع با این تفاسیر مفهوم مقاومتی، بیانگر ایجاد تحول اساسی در همه ابعاد و یک نوسازی و توسعه گرایی، همراه با شکستن پوسته‌های گذشته است.

امروز مفهوم اقتصاد مقاومتی مطرح است، چون اقتصاد اولویت نخست کشور را تشکیل داده است و باید به مرور زمان، از حوزه اقتصاد، مفهوم مقاومت به دیگر حوزه‌ها در کشور نیز تسری پیدا کرده و فصل جدیدی در راه نوسازی کشور با این رویکرد آغاز شود.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست