آتش تند نمایندههای مجلس برای سؤال از احمدینژاد و استیضاح وزرای وی که در هفتههای اخیر و پس از شروع مشکلات بازار ارز آغاز شده بود، سرانجام در هفته جاری سردتر شد؛ هر چند هنوز خبر قطعی و یا منتفی شدن سؤال از رئیس جمهور همواره حال تکرار است.
کار تا جایی پیش رفت که حتی یکی از نمایندگان مجلس، از سر ناچاری آسانترین پیشنهاد ممکن، یعنی تعطیلی مجلس تا پایان دوره دولت دهم را پیشنهاد کرد، زیرا از نظر وی، راهی نیست که مجلس در برابر اشتباهات احتمالی دولت بایستد.
به گزارش «تابناک»، نمایندگانی از این دست، تقریبا پنج ماه پس از آغاز کار خود به این نتیجه رسیدهاند که پرسش به یک تیغ کند و زنگ زده تبدیل شده است که در مقابل رئیس دولت کارایی ندارد، زیرا در تنها موردی که از این ابزار نظارتی درباره دولت استفاده شد، بخش مهمی از مجلس احساس انفعال و بیچارگی کرد.
در اینکه سؤال حق مجلس است و مجلس در راستای حقوق مردم، باید به بهترین روش ممکن از ابزارهای خود استفاده کند، جای تردیدی نیست؛ اما چرا یک ابزار مهم مجلس این قدر زود رنگ باخت؟
مجلس و یا هر ناظری میتواند تهی شدن سوال از محتوا را به گردن دیگران بیندازد اما همان گونه که یک بار دیگر و در هنگام تلاش مجلس برای اصلاح روش سوال از رئیسجمهور نیز مورد اشاره قرار گرفت، چاره مشکل در خود مجلس است و مجلس برای برگرداندن حق سوال از رئیسجمهور به وضعیت عادی نیاز دارد که به درون خود بازگردد.
http: //www. tabnak. ir/fa/news/۲۳۸۸۵۰
نکته مهم این است که مجلس در رابطه خود با دولت، اجازه ندهد ابزارهای نظارتی به ابزار فشار بر دولت تبدیل شود، یا به عبارت دیگر، نباید اجازه داده شود در قالب نظارت، مسائل فنی به مسائل سیاسی تبدیل شود. دقیقا به همین دلیل است که در نشستهای کارشناسی و یا مشورتی، دولت و مجلس به تفاهم و همکاری نزدیک میشوند و جلساتی که جنبه سیاسی آنها برجسته میشود، به واگرایی بیشتر و تقابل میانجامد.
جدا از نقش و مسئولیتهای دولت در مسائل پیش آمده، اشتباه مهلک بانیان سوال اول از احمدینژاد، این بود که مسائل فنی و اجرایی را به مسائل سیاسی تبدیل کردند؛ به عبارت دیگر، نشست سوال از احمدینژاد کمتر در راستای حل مشکلات کشور قرار داشت، بلکه یک میدان زورآزمایی بود؛ به عبارت دیگر، سوال فقط برای سوال بود و بس و همین رویکرد باعث شد که استفاده از ابزار نظارتی سوال سخت شود.
برای تصدیق ادعای یادشده درباره سوال از رئیسجمهور، کافی است به دو مورد از پرسشهایی که در نشست ۲۴ اسفند ۱۳۹۰ از رئیسجمهور پرسیده شد دقت شود.
الف) یکی از پرسشهایی که از رئیسجمهور پرسیده شد، دیرکرد در تشکیل وزارت ورزش و مسائل مشابه آن بود و رئیسجمهور هم در پاسخ، به ایرادات قانون نوشته شده توسط مجلس اشاره کرد. اکنون میتوان این پرسش را از مجلس مطرح کرد که اگر هدف اصلی رفع مشکل و بهبود اداره کشور است، چرا چشم خود را بر دیرکرد هر دو طرف مجلس و دولت در تهیه شرح وظایف وزارتخانههای تازه تأسیس بسته است؟
آیا مجلس آگاه نیست که برای نمونه، وزیر صنعت و تجارت را به پای استیضاح کشیده است؛ بدون اینکه شرح وظایف وزیر مربوط نهایی شده باشد؟
ب) یکی از پرسشهای دیگر نمایندگان در سوال اول از رئیسجمهور در مورد شیوه هزینه بودجه فرهنگی بود که مجلس در پاسخ شاهد رفع مسئولیت احمدینژاد از خود بود. آیا نمایندگان مجلس یک بار دیگر در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود نشنیدند که وی خبر از هزینه ۱۵۰ میلیاردی مجموعهای داد که پول از دولت میگیرد و به صلاحدید خود خرج میکند و به کسی پاسخ نمیدهد. اگر درد سوالکنندگان یک مسأله اجرایی و عملکرد دولت بود، چرا پس از جلسه سوال هیچ چیزی در این مورد شنیده نشده است؟
در مورد سوال اول از رئیسجمهور گفته شده است که یکی از مشکلات مهم سوالات علاوه بر تعداد زیاد آنها، از تاریخ گذشته بودن برخی از آنها بود. جا دارد اکنون این پرسش هم مطرح شود که طرح سوال درباره ماجرای نرخ ارز در چه زمانی باید اتفاق میافتاد؟
حتی اگر قرار باشد طرح سوال دوم از احمدینژاد به سرانجام برسد، جلسه بررسی مسأله نوسانات نرخ ارز در اوایل آذر ماه برگزار خواهد شد. انشاءالله که تا آن زمان بازار ارز به وضعیتی خوب برسد؛ اما برای نمونه، مسأله واردات خودرو با ارز مرجع و مفاسد ناشی از آنکه حل آن بسیار سخت شده است، باید در فروردین ماه از وزیر مربوطه پرسیده میشد یا در آذر ماه از رئیسجمهور؟
جای خوشحالی داشت که سوال از رئیسجمهور به یک امر معمول در راستای خدمت به کشور و بهبود اداره امور تبدیل شود، اما این امر پیش از هر چیز نیازمند زمانسنجی، حساسیت و شناخت مسائل کشور و نیز نگاه فنی و علمی و فارغ از مسائل سیاسی است. تلخ است که کمیته پیگیر طرح سؤال ارزی از رئیسجمهور همه اعضای کمیسیونهای فرهنگی، عمران و امنیت ملی مجلس باشند و هیچ کدام اقتصاد نخوانده باشند. اگر سؤال در مورد ارز است، اعضای کمیسیونهای اقتصاد و برنامه مجلس چه نقشی داشتند؟