نخستین اکسپوی عکس تهران ۹۱ با نمایش تصاویر متنوعی در سبکها و ابعاد متفاوت و متکی بر متریالهای گوناگون، از شانزدهم دی ماه به مدت یازده روز در نگارخانههای بهار، تابستان و استاد نامی خانه هنرمندان ایران برگزار میشود؛ اکسپویی که قرار بود با الگوی پاریس فوتو برگزار شود، ولی هماکنون عکاسان نظر دیگری درباره آن دارند و نقدهای جدی درباره آن مطرح میشود؛ از جدیترین نقدها که عکاسان حرفهای در محافل خصوصی همواره تکرار میکنند، ولی هیچ یک در گفتوگوی رسمی حاضر به طرحش نیستند، حضور بازیگران در این عرصه و کیفیت قیمتگذاری آثار ایشان است.
به گزارش «تابناک»؛ رضا کیانیان یکی از هفتاد و اندی اندکی بود که اثرش در اکسپوی تهران به نمایش درآمده بود و البته از سینماگران، ناصر تقوایی کارگردان پیشکسوت کشورمان نیز اثری در نمایشگاه داشت؛ اما اثر کیانیان بیشتر مورد توجه قرار گرفت، چرا که هم جزو گرانترین عکسهای این اکسپو بود و هم کیانیان در این عرصه سابقه برگزاری نمایشگاه انفرادی را داشت.
* اجازه بدهید با مجموعه عکسی که از شما در اکسپو به نمایش درآمده آغاز کنیم. با توجه به چیدمان تصاویر و همچنین اجزای عکسها، برداشتهای گوناگونی درباره مفهومش شده است. برداشت من از راست به چپ، ارتباطی بود که میان زن و مرد شکل میگیرد و در تصویر سوم این ارتباط تکمیل میشود؛ دیدگاه خودتان در این زمینه چیست؟
ـ البته از چپ به راست هم میتوان تعبیر کاملاً متفاوتی و یا تفاسیر دیگری در این باره داشت که من آن را به بیننده میسپارم.
* جدای مفهوم این اثر، نگاهی که در پی انتقالش هستید، با نقدهایی از سوی برخی عکاسان حرفهای همراه شده که آشکارا در این باره صحبت نمیکنند. مهمترین نقدها به قیمتگذاری آثارتان و به ویژه این عکس تازه بازمیگردد که یکی از گرانترین تصاویر اکسپوی تهران لقب گرفته است. با توجه به این که شما در نخستین حراج آثار هنری تهران، چکش زدید و به عرف بازار هنر آشنایی دارید، مبنای قیمتگذاریتان چه بوده است؟
ـ مبنای قیمتگذاری من، بازار و عکسهای پیشینم که به فروش رفته، بود. در نمایشگاه اولم، برخی از آثار را کلکسیونرها خریدند؛ کلکسیونرها اشخاصی نیستند که روی هر اثری سرمایهگذاری کنند. آنان پس از این که درمییابند آثار هنری یک هنرمند استمرار تولید و عرضه دارد، میدانند که این اثر گرانتر میشود و با نمایشگاه دوم، ارزش آثار هنرمند افزایش مییابد و در نمایشگاههای سوم و چهارم نیز به همین منوال، بهای آثار یک هنرمند برای مجموعهداران افزایش پیدا میکند و این قیمتگذاری نیز بر مبنای چرخه حرفهای انجام پذیرفته است.ـ نصرالله کسرائیان از اساتید عکاسی، برای نمایشگاه عکس «قار سوم»، مقدمهای نوشت. همچنین بهمن جلالی مطلب مفصلی درباره حضور دیگر هنرمندان در حوزه عکاسی نوشت و از این موضوع دفاع کرد و نام بنده را مشخصاً آوردند. درباره قیمتگذاری نیز با برخی خریداران آثار هنری و کلکسیونرها مشورت کردم و کف برآورد (۹ میلیون تومان) صورت پذیرفته را ارائه کردم که رقم منطقی و معقولی به نظر میرسد.
* نقد دیگری که برخی عکاسان حرفهای وارد میکنند، رویکرد تخصصی در این حوزه است. به هر حال، بازیگران نیز این تعبیر را به کار میبرند که بازیگری افزون بر استعداد، نیازمند یک مجموعه آموزشها و سپس تجربهای گسترده برای پختگی در این عرصه است. با همین تعبیر برخی حرفهایهای عکاسی میگویند، چگونه یک بازیگر که از آغاز کار عکاس نبوده و در سطح یک عکاس پیشکسوت تجربه ندارد، در این سطح وارد عرصه عکاسی میشود و قیمتگذاری میکند؟
ـ نخست باید یادآوری کنم، هیچ کس از آغاز کار عکاس نبوده، همان گونه که هیچ کس از ابتدا بازیگر نبوده است. از این گذشته، هر فیلم از چند فریم به طور متوسط از ۱۲۰ هزار فریم عکس تشکیل شده و من به طور متوسط در نیمی از فریمها بودهام. گمان نمیکنید این یک آموزش بزرگ و تجربه بزرگ در امر عکاسی است و یک بازیگر با این حجم تجربه، زاویه دوربین، نورپردازی و دیافراگم و... را میشناسد؟ پس تجربه و سوادش را دارم؛ افزون بر اینکه در دهههای اخیر، مفهوم اطلاعات به کلی تغییر کرده است.
با انقلاب دیجیتال در بنیانهای فکری و هنری تغییرات بزرگی پدید آورد. یکی از این تغییرات این است که اطلاعاتی که پیشتر ارزش علمی داشت، امروز ارزش گذشته را ندارد، چرا که با یک جستوجو در اینترنت، اطلاعات در هر زمینهای در اختیار همه هست؛ بنابراین، اگر یکی از ارزشهای یک وکیل در گذشته این بود که همه قوانین را در حافظه دارد، امروز این برتری، ارزش به شمار نمیآید، چرا که این اطلاعات در دسترس همه است، مهم این است یک وکیل چگونه از این اطلاعات استفاده میکند.
این موضوع در همه حرفهها و رشتههای علمی و هنری از جمله عکاسی مصداق دارد. امروزه همه اطلاعات لازم برای عکاسی در یک دوربین دیجیتال از قبل برنامه ریزی شده؛ بنابراین، آموزش آنها ارزش به شمار نمیآید.
ارزش امروز عکاسی در این است که چه میبینیم، چه سوژهای را برمیگزینیم و دکمه را فشار میدهیم؛ افزون بر این، هر کسی در این جهان، حق دارد زاویه نگاه و مفاهیم آمده در آن را ثبت
کند؛ بنابراین، نمیتوان گفت یک عده در جهان حق دارند عکاسی کنند و شمای بازیگر حق نداری
نگاهت را ثبت کنی. این یک فضای آزاد است که همه حق دارند نگاهش را ثبت و
عرضه نمایند.
خریداران عکسها نیز همان گونه که اشاره کردم، به خاطر عشق سلبریتی نیست و آن چهرههایی که مجموعهدارند، اشخاصی نیستند که صرفاً به خاطر نام یک بازیگر عکس خریداری کنند. آنان با مطالعه خرید میکنند و نمیتوان به ایشان گفت چرا عکسهای رضا کیانیان را میخرند. واقعاً من درک نمیکنم، چرا برخی این نگاه را دارند که تنها آنها حق حضور در عرصه عکاسی را دارند؟!