كارآگاهان پليس آگاهي شهر ري از شهريورماه سال گذشته رمزگشايي از معمايي جنايي را آغاز كردند كه در آن مردي بر اثر اصابت جسم نوك تيز به قتل رسيده و جسد او در بيابان هاي اطراف ري رها شده است.
به گزارش خبرنگار «اعتماد»، هر چند در هشت ماه گذشته كارآگاهان پليس تحقيقات شان درباره مظنونان اصلي اين پرونده يعني خانواده مقتول را آغاز كرده اند اما آثار باقيمانده از لكه هاي خون در ماشين برادرزن مقتول، رسيدگي به پرونده را به مرحله جديدي وارد كرده است.
بر اساس اين گزارش جسد مردي به نام ميكاييل 45 ساله در سي امين روز از شهريور ماه سال گذشته در حوالي بيابان هاي بلوار قدس ري كشف شده است. اين مرد بر اثر اصابت جسم نوك تيز به گردنش جان خود را از دست داده است و گويا مرتكب يا مرتكبان اين جنايت بعد از ضرب و شتم با مقتول با وارد آوردن ضربه به گردنش، وي را به قتل رسانده و جسد او را در بياباني در انتهاي بلوار قدس رها كرده اند.
خبرنگار «اعتماد» از همسايگان اين فرد جويا شد و آنها پاسخ دادند: مقتول چند ماهي در زندان بوده و به مواد مخدر از نوع شيشه اعتياد داشته است. اين حادثه بعد از آزادي او از زندان رخ داده است.
آخرين روز از شهريورماه سال گذشته، ماموران كلانتري 167 دولت آباد ساعت پنج بعدازظهر در حال گشت زني در بلوار قدس در شهر ري بودند كه در انتهاي همين بلوار و در داخل بيابان با جسد مردي مجهول الهويه روبه رو شدند كه روي گردنش اثر بريدگي بود. با كشف اين جسد و احتمال قتل، ماموري با بازپرس كشيك ويژه قتل دادسراي ري تماس گرفت و خبر مرگ مشكوك مردي را به وي اعلام كرد.
با اعلام اين خبر به بازپرس ويژه قتل ري، وي به همراه تيم كارآگاهان پليس و تجسس كلانتري و اكيپ حفظ صحنه جرم و پزشك متخصص قانوني در صحنه كشف جسد در انتهاي بلوار قدس حاضر شدند. با حضور بازپرس دانشور در محل مشخص شد كه مردي بر اثر اصابت جسمي نوك تير روي گردنش به قتل رسيده است. در همين حال كارآگاهان با پيدا كردن مدارك شناسايي جسد كه همراه او بود، متوجه شدند مقتول «ميكاييل» 45 ساله است.
با تشخيص هويت جسد و به دستور بازپرس دانشور، جسد براي تعيين علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد. در بررسي هاي پزشكي قانوني مشخص شد كه ميكاييل به مواد مخدر از نوع شيشه اعتياد داشته و بر اثر جسم نوك تيز روي سمت راست گردنش به قتل رسيده است.
كارآگاهان در تحقيقات از «ميكاييل» دريافتند كه همسر وي به علت پرداخت نكردن نفقه و اعتياد به شيشه، از او شكايت كرده است و ميكاييل به مدت چهار ماه در زندان بوده و چند روز قبل از مرگش از زندان آزاد شده است.
باتوجه به اطلاعات به دست آمده در اين پرونده، ماموران پليس به همسر مقتول مظنون شده و با كسب دستور قضايي از بازپرس پرونده او را دستگير كردند. «پروين» همسر مقتول در بازجويي هاي ماموران گفت: من از چگونگي مرگ همسرم خبر ندارم. مكاييل اعتياد به شيشه داشت و من و فرزندانم از اعتياد و رفتارهاي او رنج مي برديم. او هميشه با من دعوا مي كرد و مرتب مرا كتك زده و تهمت هاي ناروا مي زد و مي گفت كه تو را خواهم كشت. اين زن در ادامه بازجويي ها گفت: من هم ديگر نتوانستم رفتارهاي او را تحمل كنم، به همين دليل از او به دليل نپرداختن نفقه و مصرف شيشه شكايت كردم. همسرم به مدت چهار ماه در زندان بود و در بيست و نهم شهريور ماه سال گذشته از زندان آزاد شد و به خانه آمد.
وي درباره شب حادثه نيز به ماموران گفت: ساعت 11 شب بود كه مكاييل به خانه آمد، بعد از سلام و احوال پرسي با فرزندانم به گوشه يي از حياط رفت و سيگار كشيد. من كه دل خوشي از او نداشتم بي اعتنا به دستشويي رفتم. او از پشت سر در حالي كه آجري به دست داشت به سمت من آمد و ضربه يي محكم به سرم زد و من داخل دستشويي افتادم، بعد او سرش را به آينه زد كه در همين حال صاحبخانه و پسرش آمدند و آجر را از دست او گرفتند.
همسر مقتول در ادامه گفت: آنها بلافاصله با كلانتري و اورژانس تماس گرفتند. و من به بيمارستان هفت تير منتقل شدم و تا هفت روز در آنجا بستري بودم. فرزندانم با ديدن اين صحنه، با برادرم «يوسف» كه در كرج كار مي كند، تماس گرفتند و او را از ماجرا باخبر كردند. يوسف نيز بعد از چند ساعت به بيمارستان آمد و صبح روز بعد هم رفت. من هم در اين مدت هيچ خبري از مكاييل نداشتم.
براساس گفته هاي «پروين» همسر مقتول، ماموران به يوسف مظنون شده و درصدد دستگيري او برآمدند. اين در حالي بود كه يوسف خود در اواسط اسفند ماه امسال به اداره آگاهي آمد. او در بازجويي ها به ماموران گفت: ساعت 12 شب روز سي ام شهريور سال گذشته بود كه خواهرزاده ام با من تماس گرفت و گفت كه پدرش مكاييل از زندان آزاد شده و به خانه آمده است. او با مادرم درگير شده و با آجر سر مادرم را شكسته است و بعد سر خود را به آينه زده است. من هم با شنيدن اين خبر به همراه داماد خانواده مان به بيمارستاني كه خواهرم را در آنجا بستري كرده بودند رفتم و تا صبح آنجا بودم و بعد از آن هم به سركارم كه در كرج بود برگشتم.
وي ادامه داد: من از كشته شدن مكاييل خبر ندارم و نمي دانم چه كسي او را به قتل رسانده است. كارآگاهان پليس در بازرسي از ماشين و وسايل شخصي يوسف در حالي متوجه لكه هاي خوني شدند كه در صندوق عقب ماشين او بود كه وي آثار خون در ماشينش را انكار مي كند.
در حال حاضر تحقيقات درباره اين جنايت از سوي كارآگاهان پليس ري ادامه دارد.
