راز سرنوشت مرد گمشده در ساختمان متروکه
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۷ 24 April 2013
کد خبر: ۳۱۵۴۱۳
| ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۷ 24 April 2013
| راز گمشدن مرد جوان در ساختمان متروکهای بود که تا خانهاش 50 متر فاصله داشت. زنی در توطئهای بیرحمانه در غذای شوهرش سم ریخت و وی را از پا در آورد.
به گزارش وطن امروز، اردیبهشتماه سال گذشته ماجرای ناپدید شدن مرد جوانی به پلیس 110 شهر مرند گزارش شد و با دستور بازپرس جنایی تیمی از پلیس برای بررسی سرنوشت مرموز او تجسسهای میدانی خود را آغاز کردند.
همسر مرد گمشده که بسیار ناراحت و نگران بود در بازجوییها به کارآگاهان گفت: «محمد» کارمند است و عصرها نیز به مغازه لولهکشی میرفت گاهی نیز اگر ترکیدگی لولهای به وی اطلاع داده میشد برای تعمیر آن از خانه بیرون میزد.
شب گذشته نیز وی به من گفت در یکی از محلات غربی شهر ترکیدگی گزارش شده و باید سریع خود را به آنجا برساند. همسرم سوار موتورش شد و رفت و با گذشت نیمی از روز خبری از وی نشد. دلواپس بودم و به محل کارش زنگ زدم و هیچکدام از همکاران محمد خبری از وی نداشتند و ادعا میکردند شب گذشته ترکیدگی لولهای گزارش نشده است.
وی در ادامه افزود: گوشی موبایل همسرم روشن است و هرقدر زنگ میزنم یا پیامک میدهم وی جوابگو نیست و این موضوع مرا بشدت نگران کرده و میترسم اتفاق بدی برایش افتاده باشد.
با اظهارات این زن، تیم تجسس در ابتدا شماره موبایل محمد را تحت ردیابی قرار دادند که مشخص شد موبایل وی خاموش است و شب گمشدن وی هیچ تماسی با وی گرفته نشده است.
در ادامه کارآگاهان از همکاران مرد جوان بازجویی کردند که همگی آنان ادعا داشتند از ساعت 4 عصر آخرین روزی که وی سرکارش حاضر بوده دیگر خبری از وی ندارند و محمد مردی آرام و بیحاشیه بوده و کسی از وی ناراحتی و دلخوری نداشته است.
همچنان که پلیس جنایی در تلاش بود سرنخی از گمشدن مرموز مرد جوان بیابد، یک هفته بعد به آنان گزارش شد که جسد مردی ناشناس در خانه متروکهای نزدیک خانه محمد پیدا شده است.
هنگامی که کارآگاهان به خانه متروکه رفتند با جسدی پتوپیچ شدهای که شواهد نشان میداد چند روزی از مرگش گذشته روبهرو شدند و بررسیهای دیگر حاکی از آن بود قربانی با مصرف مواد سمی خطرناک به کام مرگ فرو رفته است.
با دستور بازپرس جنایی، جسد در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفت و نتایج آزمایشات آنان پس از چند روز نشان داد وی به خاطر استفاده از ماده شیمیایی خطرناک و مسمومیت شدید به کام مرگ فرو رفته است.
در ادامه تیم جنایی پلیس با مطابقت عکس محمد و جسد مرد ناشناس دریافتند جسد متعلق به محمد است. بدینترتیب چند پرسش عجیب پیشرویشان قرار گرفت که چرا جسد وی در خانه متروکهای در کمتر از 50 متر فاصله با خانه وی رها شده است؟! با پررنگتر شدن فرضیه قتل محمد بهدست یکی از اعضای خانوادهاش، پلیس ابتدا برادران و دامادهای خانواده قربانی را تحت بازجویی گرفت که بررسیها نشان داد آنان هیچ درگیری و مشکلی با وی ندارند و از چند روز پیش با وی ارتباطی نداشتهاند.
بر این اساس دایره تحقیقات روی آخرین مظنون پرونده متمرکز شد؛ همسر محمد که در بازجوییها چندین بار به خاطر غم از دست دادن همسرش بیهوش شد ادعا کرد همسرش با مردی به نام «جعفر» بر سر مسائل مالی اختلاف داشته و شاید وی محمد را به قتل رسانده باشد.
بدین ترتیب شناسایی این مرد در دستورکار پلیس قرار گرفت و با توجه به سرنخهایی که همسر قربانی میداد پس از گذشت یکماه آنان موفق شدند مردی شبیه به جعفر را در یکی از مناطق روستایی دستگیر کنند. وی که بسیار شوکه شده بود در بازجوییها ادعا کرد قربانی یکی از بستگان دورش است که ماههاست او را ندیده و هیچ مشکل مالی با وی نداشته است. وی در ادامه افزود: محمد گاهی اوقات به خانه من میآمد و از مشکلاتش برایم تعریف میکرد و میگفت با همسرش اختلاف دارد و متوجه شده است وی با مرد دیگری در ارتباط است.
با ادعای جعفر، تیم جنایی همسر محمد را دوباره تحت بازجوییهای ویژه قرار دادند که او با بیاساس دانستن ادعاهای جعفر اظهار کرد وی همسرش را به قتل رسانده است.
پلیس که در دوراهی تحقیقات مانده بود برای مشخص شدن این جنایت مرد روستایی و همسر محمد را با یکدیگر روبهرو کرد و آنان در این مواجهه پرده از رازی شیطانی برداشتند. همسر محمد که از دورغپردازیهای جعفر کنترل خود را از دست داده بود به کارآگاهان گفت: این مرد چند ماهی به خانه ما رفت و آمد داشت و رابطه خوبی بین وی و محمد بود. در این رفت و آمدها احساس کردم به من علاقه دارد و از چند هفته بعد پیامکهای عاشقانهاش شب و روز را از من گرفته بود تا اینکه ناخواسته چندینبار با وی قرار گذاشتم و چند ساعتی را با هم گذراندیم. رابطهمان نسبت به گذشته بیشتر شد تا اینکه به من پیشنهاد ازدواج داد و خواست برای رسیدن به یکدیگر همسرم را به قتل برسانیم و هنگامی که آبها از آسیاب افتاد بدون اطلاع دیگران خانهای در محله دیگری اجاره کرده و با هم ازدواج کنیم.
زن خیانتکار در ادامه افزود: همسرم روزهای آخر زندگیاش به رفتارهای من مشکوک شده بود و مرا تعقیب میکرد. با اصرارهای جعفر تصمیم به قتل وی گرفتم و سمی که جعفر تهیه کرده بود را در غذایش ریختم. محمد پس از خوردن شام کنار سفره بیهوش شد و پس از چند ساعت متوجه شدم نفس نمیکشد، بنابراین با همکاری جعفر جسد همسرم را پتوپیچ کرده و نیمههای شب وی را داخل خانه متروکه انداختیم.
جعفر نیز در بازجویی گفت: این زن به من ابراز علاقه کرد و با اصرارهایش مرتکب چنین جنایتی شد. وی اگر برای تبرئه خود مرا معرفی نمیکرد شاید هیچگاه راز قتل محمد روشن نمیشد.
بنابر این گزارش، با توجه به بازسازی صحنه جنایت و روشن شدن دیگر زوایای این قتل، اقدامات قضایی در حال انجام است.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.