پرونده مردی که متهم است زن میانسالی را در خیابان با ضربات چاقو به قتل رسانده، روی میز قضات دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفت.
به گزارش شرق، ماموران پلیس کرج روز 11 شهریور سال گذشته از وقوع جنایت در یکی از خیابانهای مرکزی شهر مطلع شدند و وقتی به آنجا رفتند جنازه زنی را مشاهده کردند که غرق در خون بود و آثار اصابت ضربات متعدد چاقو بر پیکرش، بهچشم میخورد. شاهدان حادثه به ماموران گفتند، ضارب را قبل از فرار از صحنه جرم دستگیر کردهاند. ماموران در اولین اقدام به پرسوجو از دختر نوجوانی پرداختند که بر بالین مقتول نشسته بود و میگریست.
این دختر خودش را فرزند قربانی معرفی کرد و گفت: «ما در همین خیابان زندگی میکنیم. مادرم چند دقیقه قبل از حادثه برای خرید از خانه بیرون رفت. بعد از آن صدای داد و فریاد شنیدم و وقتی بیرون آمدم دیدم مردی مادرم را کشته است.»
متهم 42ساله که حمید نام دارد، بعد از انتقال به پلیس آگاهی تحتبازجویی قرار گرفت و ضمن اعتراف به قتل انگیزهاش را کینهای عنوان کرد که نسبت به مقتول داشت. حمید در دادسرا نیز اتهامش را پذیرفت و گفت از کشتن مقتول که شهره نام داشت، بههیچوجه پشیمان نیست و اگر این زن زنده شود، بار دیگر او را به قتل خواهد رساند.
متهم درباره انگیزهاش از این جنایت گفت: «من همسر و دو فرزند دارم و برای تامین هزینههای زندگیام مسافرکشی میکنم. شهره سال پیش بهعنوان مسافر سوار خودروام شد. در طول راه سرصحبت را باز کرد و موقع پیاده شدن شماره تماسش را به من داد. این زن روز بعد تلفن زد و با هم قرار ملاقات گذاشتیم. او گفت شوهرش فوت شده و تنها زندگی میکند. از آن به بعد رابطه دوستانه ما آغاز شد تا اینکه احساس کردم به وی علاقهمند شدهام. به همین دلیل به او پیشنهاد عقد موقت دادم و شهره نیز قبول کرد.»
حمید در ادامه اعترافاتش گفت: «در مدتی که شهره همسر صیغهای من بود، رابطه خوبی با هم داشتیم، برای همین هم به او پیشنهاد دادم عقد دایم انجام بدهیم ولی شهره مخالفت کرد و از آن به بعد دیگر به تلفنهایم جواب نمیداد و سعی داشت رابطهاش را با من قطع کند. من که به شدت ناراحت شده بودم، احتمال دادم شهره با مرد دیگری آشنا شده و به همین دلیل رهایم کرده است. چند روزی دنبالش گشتم تا اینکه او را در خیابانی که معمولا با هم قرار میگذاشتیم، با مردی دیگر دیدم و مطمئن شدم حدسم درست است.»
مرد میانسال اضافه کرد: «آن روز شهره را تعقیب و خانهاش را پیدا کردم. بعد از آن تصمیم گرفتم کمی درباره او تحقیق کنم. وقتی از همسایهها پرسوجو کردم فهمیدم این زن متاهل است و فرزند دارد، تازه آن موقع متوجه شدم چه فریب بزرگی خوردهام. شهره با دروغها و رفتارهایش زندگیام را به بازی گرفته بود. آنقدر از وی کینه به دل گرفتم که به این نتیجه رسیدم باید او را بکشم. روز حادثه مقابل خانهاش کشیک دادم و وقتی شهره از منزل بیرون آمد، بلافاصله از ماشین پیاده شدم و دنبالش رفتم و در خیابان چند ضربه به وی زدم.»
متهم به قتل در ادامه صحنه جنایت را نیز بازسازی کرد و تحقیقات مقدماتی سرانجام به پایان رسید. پرونده این مرد اکنون با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان البرز ارجاع شده است و وی به زودی محاکمه میشود.