دزدی زنانه در جشن عروسی کافی بود تا پلیس خود را برابر سناریویی 20 میلیونی ببیند. همه در حال شادی و خوشگذرانی در مراسم عروسی بودند غافل از اینکه زنی جوان و به دور از چشم دیگران در حال دزدی است. زن تبهکار به صورت زیرکانهای دست به دزدی میلیونی زد و در یک ساعت موفق به خرید 20 میلیون تومانی شد.
به گزارش وطن امروز، روز 20 دی ماه سال جاری زنی با مراجعه به یکی از دادسراهای تهران از زن جوانی که کارت عابربانکش را مورد دستبرد قرار داده و بیش از 20 میلیون تومان از آن برداشت کرده بود، شکایت کرد.
این زن به بازپرس گفت: شب گذشته در مراسم عروسی یکی از بستگانم دعوت داشتم، آنجا کیفم را روی صندلی گذاشته بودم و چون طلا و جواهراتم همراهم بود و چیز باارزشی داخل کیف نبود به سراغ یکی از دوستانم رفتم و با وی مشغول صحبت شدم، پس از پایان مراسم مقابل عابربانک رفتم تا برای بنزین زدن پول بردارم که متوجه شدم کارت عابربانکم نیست، ابتدا فکر کردم آن را در خانه جا گذاشتهام ولی پس از اینکه خانه را گشتم احتمال دادم گم شده است.
وی در ادامه افزود: امروز صبح به بانک رفتم تا کارتم را بسوزانم و کارت جدیدی بگیرم که کارمند بانک ادعا کرد در حسابم فقط 50 هزار تومان پول است و همه پولها را دیشب خرید کردهام. شوکه شدم، گفتم شاید اشتباه میکند ولی هنگامی که پرینت حسابم را داد فهمیدم با کارتم از فروشگاه لوازم خانگی در خیابان جمهوری خرید شده است. سریع به آنجا رفتم و از مرد فروشگاهدار سوالاتی در این باره کردم که وی نیز ادعا کرد ساعت 9 شب گذشته زنی جوان از وی 3 دستگاه تلویزیون، یخچال، لباسشویی، اجاق گاز، ماشین ظرفشویی و... خرید کرده است.
با ادعاهای این زن، بازپرس به تیمی از پلیس ماموریت داد دست به تحقیقات بزنند. بر این اساس ماموران با مراجعه به فروشگاه لوازم خانگی تصاویر دوربین مداربسته را مورد بررسی قرار دادند که مشخص شد زن جوان در ساعات پایانی فعالیت فروشگاه و با خونسردی وارد مغازه شده و پس از 10 دقیقه که همه اجناس را میبیند از یکی از فروشندگان سوالاتی درباره آنان میکند، سفارشاتی میدهد و سپس با پرداخت پول از طریق کارت بانکی، اجناس خریداری شده را با کرایه کردن وانت نیسان به همراه خود میبرد.
مرد فروشگاهدار در بازجوییها به پلیس گفت: این زن در ساعات پایانی کارمان آمد و پس از خرید کارت کشید و از ما خواست وانت نیسان برایش بگیریم تا وسایل را به منطقه نازیآباد ببرد. وی رفتاری بسیار عادی داشت و حتی به هر یک از کارگران 20 هزار تومان انعام داد.
در ادامه زن مالباخته نیز در تحقیقات به تیم تجسس گفت: داخل کیفم فقط عابربانک، شناسنامه و کارت ملی بود و شماره رمز عابربانکم همان شماره شناسنامهام است و مطمئنم دزد با استفاده از شماره شناسنامه موفق به برداشت از حسابم شده است.
وی در ادامه افزود: یکی از دوستانم که در مراسم حضور داشت در حال فیلمبرداری بود که به صورت اتفاقی تصاویر یکی از دختران فامیل به نام «سحر» را ضبط کرده که در حال بازکردن کیف من است!
ماموران با استفاده از این سرنخ زن مرموز را در محل کارش دستگیر کردند که وی در بازجوییها ادعا کرد هیچ دزدی از کسی نکرده است و حتی با روبهرو شدن با تصاویرش اظهار داشت: کیف من هم شبیه به کیف زنی است که شکایت کرده، وقتی در کیف را باز کردم و فهمیدم کیف من نیست. سریع در آن را بستم تا خدای نکرده اتفاقی رخ ندهد!
با ادعای بیگناهی زن مرموز، تیم پلیس با راهنمایی راننده نیسان موفق به یافتن محلی که لوازم خانگی خریداری شده به آنجا منتقل شده بود، شدند که مالک انباری که وسایل در آنجا بود در ادعای عجیبی عنوان داشت زنی با وی تماس گرفته و قصد فروش تلویزیون، یخچال، لباسشویی و... را داشته که پس از انتقال اجناس، مراجعه کرده و 18 میلیون پول نقد گرفته است. بدین ترتیب تیم تحقیق با مطابقت دادن تصاویر فروشگاه لوازم خانگی و تصاویر دیگر احتمال دادند سحر همان زنی است که از فروشگاه خرید کرده است. بنابراین خانه وی را تحت بازرسی قرار دادند و موفق به یافتن کارت عابربانک و کلاهگیس طلایی رنگی که وی در زمان خرید روی سرش گذاشته بود، شدند.
با به دست آمدن این سرنخ سحر که چارهای جز بیان حقیقت نداشت لب به اعتراف گشود و گفت: من ابتدا قصد دزدی نداشتم ولی در یک لحظه وسوسه شدم تا از کیف این زن که بسیار ثروتمند نیز بود دزدی کنم. چند لحظهای وی را زیر نظر گرفتم و هنگامی که وی مشغول صحبت کردن با زن دیگری بود، کیفش را باز کردم و دیدم چیزی داخل آن جز کارت عابربانک نیست. آن را برداشتم و چون احتمال میدادم رمز عابربانکش شماره ملی یا شناسنامه باشد آنها را نیز به ذهن سپردم و دقایقی بعد، از مراسم عروسی بیرون زدم و پیش از بسته شدن فروشگاههای لوازم خانگی به خیابان جمهوری رفتم.
وی در ادامه بیان کرد: ساعت 9 شب به فروشگاهی رفتم و با یادداشت کردن سریال چند قلم از لوازم به مردی به نام «حمید» که فروشنده لوازم خانگی در منطقه نازیآباد است، زنگ زدم و گفتم میخواهم جهیزیهام را به دلایلی بفروشم. وی نیز قبول کرد. پس از خرید لوازم، نیسان کرایه کردم و به نازیآباد رفتم. وی نیز با دیدن فاکتورهایم و آکبند بودن اجناس 18 میلیون پول و چک داد و من هم پولها را داخل بانک گذاشتم. فکر نمیکردم به این سرعت شناسایی شوم.
زن فریبکار اظهار داشت: من برای اینکه از طریق دوربین مداربسته فروشگاه تحت شناسایی پلیس قرار نگیرم کلاهگیس طلایی رنگی به سرم گذاشتم ولی باز هم در کمال تعجب مورد شناسایی قرار گرفتم.
بنابر این گزارش، با توجه به اعترافات این زن پولهای دزدیده شده تحویل صاحب آن شد و تحقیقات برای بررسی سوابق یا سرقتهای احتمالی وی همچنان در دستورکار پلیس قرار دارد.