مرد جوانی که متهم است دوست خود را به دلیل طلب چندمیلیونی به قتل رسانده و جسدش را سوزانده در دفاعیاتش مدعی شد این قتل اتفاقی بوده و او فقط مقتول را هل داده.
به گزارش شرق، خانواده مردی به نام مازیار پنجم آبان دو سال قبل به پلیس خبر دادند این مرد از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. آنها مدعی شدند مازیار قبل از خروج از خانه گفته بود با دوستش پوریا قرار دارد. وقتی پوریا به اداره آگاهی احضار شد ابتدا قتل را انکار کرد اما بعد از چندین روز بازجویی گفت، مازیار به دست او کشته شده است. پلیس متوجه شد مازیار و پوریا به علت اختلاف مالی که با هم داشتند درگیر شدند و پوریا در جریان زدوخورد، دوستش را به عقب هل داد و باعث مرگ او شد. متهم سپس جسد را در خودروی مقتول گذاشت و آن را با همکاری دوستش به نام خسرو به جای خلوتی انتقال داد. هرچند جسد بعد از کشف به پزشکی قانونی انتقال یافت اما علت دقیق مرگ مشخص نشد.
با این حال کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. نماینده دادستان تهران روز گذشته در ابتدای جلسه دادگاه در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست را خواند. او بعد از اعلام جرم علیه پوریا گفت: متهم با واردآوردن ضربه به سر مقتول او را کشته و جسدش را آتش زده است. پزشکی قانونی اعلام کرده مرگ مازیار به دلیل شوک وقفهای ناشی از ضربه بوده است بنابراین به عنوان نماینده دادستان با توجه به اقاریر صریح متهم و تایید سلامت روانی او از سوی پزشکی قانونی درخواست صدور حکم قانونی را دارم.
در ادامه اولیایدم مقتول درخواست صدور حکم قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: اتهام قتل و سرقت را قبول ندارم اما ماشین و جسد را من آتش زدم.
او در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود گفت: پنجسال میشد که من و مازیار با هم دوست بودیم من تولیدکننده روکش ماشین و مازیار هم فروشنده بود. ما بدهبستان زیادی داشتیم و در یکی از معاملات برای مازیار مقداری جنس به مبلغ حدود پنجمیلیون تومان خریدم. بعد از آن چندبار از او طلبم را خواستم و مازیار چکی یکمیلیونتومانی به من داد و گفت تا بعدازظهر بقیه مبلغ را هم میآورد. بعدازظهر که شد او آمد با هم در کارگاه من قرار داشتیم به او گفتم پول را بده گفت دارم ساختمانسازی میکنم و فعلا پول ندارم. جایی که مازیار ایستادهبود جلوی توپ پارچه بود او به طرفم مشتی پرت کرد اعتراض کردم و درگیری لفظی شروع شد. او دوباره به من مشت زد این دفعه او را هل دادم. پایش روی توپ پارچه رفت و پارچه از زیر پایش در رفت و سرش به چرخ خیاطی صنعتی پایهداری که آنجا بود برخورد کرد. سرش خون نیامد اما چند قطره خون از دهانش بیرون ریخت. ترسیده بودم، تصمیم گرفتم جسد را از کارگاه خارج کنم. جوانی در همسایگی ما بود که مجنون بود با کمک او جسد را بیرون بردم و مقداری ابر روی جنازه ریختم و بعد از دوستم کمک گرفتم تا ماشین را به جایی دیگر منتقل کنیم. البته دوستم خبر نداشت جسد داخل ماشین است. فکر میکرد ماشین مال کسی است و چون من گواهینامه ندارم از او کمک خواستم. سر راه کبریت و کمی بنزین خریدم ماشین را به خیابان فداییان اسلام بردیم و در آنجا آتش زده و جسد سوخت.
متهم در برابر سوالات پیدرپی قضات مبنی بر اینکه گفتههایش با واقعیت منطبق نیست و اگر آنچه میگوید درست باشد باید کمر مقتول به چرخخیاطی برخورد میکرد گفت: توپ پارچه از زیر پای مقتول در رفت و سرش برخورد کرد ماموران که به محل آمده بودند خون مقتول و چند تارموی او و پوست سرش را روی چرخ خیاطی پیدا کردند. با اینکه من بعد از آتشزدن جسد به کارگاه برگشتم و آثار برجایمانده را پاک کردم اما باز هم اثری باقی مانده بود.
بعد از گفتههای متهم و شاهد پرونده وکیل مدافع او در جایگاه حاضر شد و گفت: موکل من بعد از حادثه دچار شوک شده و به همین دلیل هم جسد را آتش زده است. متخصصان تشخیص هویت نیز گفتههای متهم را تایید کرده و گفتهاند آنچه او میگوید با شرایط پرونده منطبق است. ضمن اینکه پزشکی قانونی هم بعد از اینکه ابتدا نتوانست علت دقیق مرگ را مشخص کند پرونده را مورد بررسی قرار داد و اعلام کرد آنچه متهم میگوید درست است و به احتمال زیاد مقتول به دلیل شوک ناشی از ضربه جانش را از دست داده است. ضمن اینکه مقتول به شیشه نیز اعتیاد داشت و احتمال اینکه شوک ناشی از مصرف شیشه باشد هم وجود دارد.
در این هنگام قضات از متهم خواستند تا در مورد اعتیاد مقتول و رابطهشان در این خصوص توضیح بدهد که متهم جزییات را به دلیل حضور اولیایدم در دادگاه توضیح نداد اما گفت: وقتی مازیار به کارگاه آمد مردمک چشمش درشت شده بود و حالت عادی نداشت. او در گاراژی که برای خلافکاران بود کارهایی انجام میداد.
بنا بر این گزارش با پایان جلسه دادگاه، هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.