هر دو متهم در جریان نزاع بدون برنامه قبلی مرتکب قتل شده بودند. دو مرد که در پروندههای جداگانه مرتکب قتل شده بودند با رضایت اولیایدم از قصاص رهایی یافتند و به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شدند.
به گزارش شرق، در اولین جلسه رسیدگی که صبح دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، قضات، پرونده جوانی را که در دوران سربازی در نزاع مرتکب قتل شده بود، بررسی کردند. در ابتدای جلسه شریفی، نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت: متهم که ایوب نام دارد دو سال قبل در درگیری، جوانی به نام رضا را به قتل رساند. هرچند اولیایدم در مرحله اجرای حکم اعلام رضایت کردند اما با توجه به جنبه عمومی جرم و بیمتجری متهم درخواست صدور حکم قانونی را دارم.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را قبول کرد و گفت: من و رضا با هم بگومگو کردیم. او صندلی را به سمتم پرت کرد من هم برای اینکه جلو رفتارهای خشن او را بگیرم چاقویی را که در دستم بود به سمتش پرت کردم همین باعث زخمیشدنش شد. اول ترسیدم و خواستم فرار کنم اما بعد پشیمان شدم و دوباره برگشتم. به من گفتند رضا را به بیمارستان بردهاند برای همین خودم را به بیمارستان رساندم آنطور که من متوجه شدم رضا توسط پسرخالهاش به بیمارستان منتقل شده بود. در آنجا ماموران کلانتری را خبر کردند. یکی از ماموران به سمت ما آمد و پرسید چه کسی رضا را زده است من هم اعتراف و خودم را تسلیم کردم.
متهم ادامه داد: قصدم این نبود با مقتول درگیر شوم. وقتی او به سمتم حمله کرد، سعی کردم از دستش فرار کنم اما نتوانستم به همین دلیل هم چاقو را به سمتش پرتاب کردم.در ادامه وکیل متهم در جایگاه حاضر شد. او گفت: موکل من در دفاع از خودش دست به قتل زده است. البته قصدم این نیست که بحث دفاع مشروع را پیش بکشم پرونده با مصالحه از قصاص دور شده است اما از دادگاه درخواست دارم، ایوب را با توجه به اینکه جوانی سالم و بدون سابقه است، مستحق تخفیف تشخیص دهد.
سپس متهم برای بیان آخرین دفاع در جایگاه حاضر شد. او گفت: زمانی که این اتفاق افتاد من 18 سال بیشتر نداشتم بیش از 22 ماه از حادثه گذشته و در این مدت سختیهای زیادی کشیدهام و درخواست دارم با توجه به اینکه اولیایدم اعلام رضایت کردهاند در مجازاتم تخفیف دهید.بعد از پایان این جلسه رسیدگی به پرونده دوم آغاز شد. در این پرونده نیز متهم موفق به جلب رضایت اولیایدم شده بود.
وقتی در جایگاه ایستاد تا از خودش دفاع کند، گفت: مدتی قبل پسرخالهام از خواهرم خواستگاری کرده بود اما جواب رد به او دادیم. ما برای این کار دلایلی داشتیم اما پسرخالهام بدون اینکه ایراداتش را بپذیرد، ناراحت شد. چند ماه بعد خواهرم با مرد دیگری ازدواج کرد. آنها زندگی خوبی داشتند اما پسرخالهام دستبردار نبود. او برای تلافی جواب منفیای که شنیده بود خیلی من را اذیت میکرد. مرتب به مغازهام که قهوهخانه سنتی بود میآمد و سعی میکرد درگیری ایجاد کند. از آنجایی که شوهر خواهرم به مغازه من رفتوآمد داشت به پسرخالهام گفتم دیگر به مغازهام نیاید اما او تهدیدم کرد و گفت تلافی میکند. همان شب موضوع را به مادرم گفتم و او هم با خالهام صحبت کرد و خواست جلو پسرش را بگیرد.
متهم ادامه داد: فردای آن روز پسرخالهام به قهوهخانه من آمد. او دوستانش را هم با خودش آوردهبود. آنها داد و بیداد کردند من برای اینکه در مغازه درگیری ایجاد نشود گفتم بیرون برویم تا با هم صحبت کنیم. دوستان پسرخالهام من را هل دادند و بدوبیراه گفتند. مقتول که دوست پسرخالهام بود به سمت من چاقو پرت کرد اما بالاخره درگیری تمام شد. آنها داشتند میرفتند که نمیدانم چه شد پشیمان شدند و دوباره برگشتند مقتول دوباره به سمت من چاقو پرت کرد من هم یک ضربه به او زدم.
متهم گفت: از اتفاقی که افتاده خیلی پشیمان هستم من نمیخواستم آن جوان را بکشم. حالا هم اولیایدم لطف کرده و رضایت دادهاند و از قضات درخواست دارم من را ببخشند تا بتوانم هرچه زودتر با زن و بچهام زندگی کنم. من پسر چهارسالهای دارم و مادر و همسرم هم به مراقبت نیاز دارند. میخواهم جایی مشغول به کار شوم و از این به بعد زندگی آرامی داشته باشم.
سپس وکیلمدافع متهم در جایگاه حاضر شد. او نیز از دادگاه خواست با توجه به شرایط متهم او را مشمول تخفیف مجازات بدانند. بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.