قصاص،اعدام در ملاءعام،3 سال حبس و 74 ضربه شلاق عاقبت متهمی است که پس از تجاوز به منشی مطب دندانپزشکی او را با روسری خفه کرد.
به گزارش قانون، آخرین روز خردادماه سال 90 افسر نگهبان کلانتری 129 جامی از وقوع قتلی در خیایان ولیعصر باخبر شد.ماموران پس از حضور در مطب متوجه به هم ریختگی محیط قتل شدند از این رو این گمان ایجاد شد که ممکن است قتل به انگیزه سرقت صورت گرفته باشد. همچنین وضعیت نابه سامان جسد نشان از درگیری زن جوان قبل از کشته شدن داشت.
با ارسال جسد به پزشکی قانونی برای کشف علت مرگ، تحقیقات درباره این جنایت آغاز شد.صاحب دندانپزشکی به ماموران گفت: «روزهای سه شنبه مطب تعطیل است به همین خاطر این روز را برای نظافت مطب در نظر گرفته ایم. معصومه منشی مطب بود و در این روز زودتر به مطب می رفت تا کار ها را انجام بدهد. امروز هم خواهرم میدانست که معصومه قرار است بیاید به همین خاطر چند بار زنگ در مطب را میزند اما کسی در را باز نمی کند. از آنجایی که چراغها روشن بود می دانستم که او داخل است به همین خاطر خواهرم نگران شد و با من تماس گرفت. من هم به مطب آمدم و در را باز کردم . آنجا بود که دیدم معصومه در حالی که لباسی تنش نیست در گوشه ای افتاده است. با کمک خواهرم لباسهایش را پوشاندیم. یک روسری دور گردن او بسته شده بود.روسری را باز کردم و سعی کردم با دادن تنفس مصنوعی او را زنده کنم اما دیگر دیر شده بود به همین خاطر موضوع را به پلیس گزارش دادیم.»
پلیس در بررسی وسایل معصومه 25 ساله قبض یک شرکت خدماتی را پیدا کرد که سرنخ پیدا کردن قاتل شد. اما تحقیقات از شرکت خدماتی نشان داد که آن روز هیچ کارگری از طرف شرکت خدماتی به مطب فرستاده نشده است. تا اینکه با گرفتن پرینت مکالمات تلفن همراه معصومه مشخص شد که او قبل از مرگ با یکی از کارگران همان شرکت خدماتی به نام سعید تماس گرفته است.
تحقیقات صورت گرفته درباره سعید نشان داد که او دارای سوابق کیفری متعددی بوده و قبل از آن هم چند باری به مطب رفته است.از آنجایی که سعید همزمان با وقوع قتل محل زندگی خود در میدان راه آهن را عوض کرده بود ظن پلیس به او بیشتر شد. به همین خاطر دستگیری او در دستور کار قرار گرفت.
عاقبت سعید در تیرماه سال 90 در یکی از مسافرخانه های اطراف میدان امام خمینی دستگیر شد. اودر ابتدای دستگیری منکر انجام هرگونه قتلی شد اما بعدها با ارائه ادله و مدارک لب به اعتراف گشود و حقیقت ماجرا را فاش کرد.
سعید 37 ساله در بازجوییها گفت: «من چند بار از طرف شرکت به مطب رفته بودم تا اینکه اعتماد معصومه را جلب کردم و از او خواستم برای آنکه پول کمیسیون شرکت را ندهم خودش مستقیما با من تماس بگیرد. او هم قبول کرد. آن روز هم خود معصومه به من زنگ زد و من برای کار به مطب رفته بودم. داشتم آکواریوم را تمیز میکردم که برق طلاهای او چشمم را گرفت. از آنجایی هم که تنها بودیم وسوسه من را رها نکرد. او در مقابل درخواست من ایستادگی میکرد به همین خاطر با دستم دهانش را گرفتم که دیدم بیهوش شد بعد از اینکه طلاهایش را در آوردم دیدم به هوش آمده برای آنکه سر و صدا نکند روسری اش را باز کردم و دور گردنش پیچیدم و محکم کشیدم. وقتی که دیدم دیگر تکان نمی خورد ترسیدم. کیف پول و عابربانکش را برداشتم و فرار کردم.»
پس ازاعترافات سعید بازپرس دادسرای جنایی برای او به اتهام مباشرت در قتل قرار مجرمیت صادر کرد که با تایید قرار مجرمیت و صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. آبان ماه سال 91 سعید در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی همتیار محاکمه شد. در این جلسه مادر و 8 خواهر معصومه تقاضای قصاص کردند و اعلام کردند که حاضرند تفاضل دیه را پرداخت کنند. سعید اما زمانی که در جایگاه قرار گرفت با قبول اتهام قتل معصومه منکر تجاوز به او شد و گفت: «من لیسانس دارم و تا قبل از این اتفاق در یک شرکت کار می کردم اما به خاطر جعل سند از آنجا اخراج شدم. همین موضوع زندگی ام را زیر و رو کرد و من را به خاک سیاه نشاند. من فقط به خاطر فشار مالی معصومه را کشتم و با طلاهای او یک پراید تمام قسطی خریدم. آن روز هم قرص روانگردان خورده بودم و در حال خودم نبودم هنوز هم باور نمیکنم چنین کاری کرده باشم.»
قضات دادگاه پس از شنیدن اظهارات او و وکیل مدافعش برای صدور حکم وارد شور شدند و برای سعید 37 ساله به اتهام قتل نفس حکم قصاص و برای اتهام تجاوز به عنف او حکم اعدام در ملاءعام به همراه 3 سال زندان و 74 ضربه شلاق صادر کردند.این حکم پس از تایید در شعبه 11 دیوان عالی کشور به زودی اجرا خواهد شد.