پسري 15 ساله كه در هشتمين روز از ارديبهشت ماه امسال آگهي گمشدنش در روزنامه همشهري منتشر شده بود دو روز پس از انتشار آگهي خود به خانه بازگشت.
اين در حالي بود كه متن آگهي گمشدن اين پسر نوجوان در روزنامه همشهري به چاپ رسيد و در آن نوشته شد: «عكس متعلق است به آقاي فردين 15 ساله كه از تاريخ 8/2/92 در حوالي ميدان پونك از محل كار خارج شده و تاكنون مراجعه نكرده است.»
گزارش اعتماد حاكي از آن است كه پسري به نام فردين 15 ساله در اوايل ارديبهشت‌ماه امسال از محل كارش واقع در سوپرماركت دايي‌اش در خيابان سردار جنگل خارج شده و ديگر برنگشته است.
بر اساس اين گزارش خانواده اين پسر نوجوان در تبريز زندگي مي‌كنند و به گفته دايي فردين وي دو روز و دو ساعت پس از گمشدن يعني از همان تاريخي كه در آگهي گمشده در روزنامه منتشر شده است با خانواده خود تماس مي‌گيرد و به آنها مي‌گويد در راه بازگشت به خانه است.
يكي از بستگان فردين درباره ناپديد شدن چند روزه وي گفت: فردين درس خواندن را دوست نداشت به همين دليل پدرش به او گفت كه اگر درس نخواني بايد به سركار بروي. فردين هم قبول كرد و براي كار به تهران رفت و در سوپرماركت دايي‌اش واقع در خيابان سردار جنگل مشغول به كار شد.
وي در ادامه افزود: خانواده فردين در تبريز زندگي مي‌كنند و چون مادر و پدرش مي‌دانستند كه او در سوپرماركت دايي‌اش كار مي‌كند و پيش او است، خيال‌شان راحت بود. اما چند ماه از آمدن فردين به تهران نگذشته بود كه او به دايي‌اش گفت كه ديگر نمي‌خواهد در سوپرماركت كار كند. در همين حال دايي فردين هم پذيرفت و به او گفت كه اگر مي‌خواهي بروي من جلوي تو را نمي‌گيرم و او هم رفت اما او هيچگاه فكر نمي‌كرد كه خواهرزاده‌اش به جاي رفتن به خانه ناپديد شود.
به گفته يكي از اقوام فردين، پس از رفتن فردين، دايي‌اش با خانواده او در تبريز تماس گرفت و ماجراي پسرشان و كار نكردن او را تعريف كرد. آنها هم بعد از مطلع شدن منتظر آمدن فردين شدند. 10 ساعت از رفتن فردين مي‌گذشت اما هنوز او به خانه نرسيده بود. مادر و پدر فردين كه از تاخير پسرشان نگران شده بودند با دايي فردين كه در تهران زندگي مي‌كرد تماس گرفتند و او را از نيامدن فردين باخبر كردند. پس از اينكه دايي فردين گوشي تلفن را قطع كرد به كلانتري باغ فيض رفت و ماموران پليس را از اين ماجرا مطلع كرد.
دايي فردين اظهار داشت: اين پسر 15 ساله پس از دو روز و دو ساعت از ناپديد شدنش خود به خانه تماس گرفت و گفت كه در راه بازگشت با تبريز است. او در صحت و سلامت كامل به سر مي‌برد و در واقع مي‌توان گفت عمل او يك عمل خودسرانه و از روي لجبازي بوده است.
