دختری که متهم است مادرش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده، بهزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه میشود.
به گزارش شرق، زن جوانی هفتم آبان سال گذشته به ماموران خبر داد مادرش با ضربات چاقو کشته شده است. این زن بعد از رسیدن ماموران به محل گفت: دخترخالهام در شهرستان با من تماس گرفت و گفت «خواهرم لیلا مادرم را کشته است. وقتی از او پرسیدم از کجا متوجه شده گفت لیلا به او تلفن کرده و همه چیز را گفته است. من بعد از اطلاع از این موضوع خودم را به خانه مادرم رساندم و دیدم او غرق در خون روی زمین افتاده است. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم وقتی امدادگران آمدند گفتند مادرم خیلی وقت است که فوت شده است.»
ماموران تحقیقات خود را از همان لحظه برای پیدا کردن لیلا آغاز کردند و در حالیکه گمان میکردند این دختر بعد از ارتکاب جنایت فرار کرده است، یکی از همسایهها به آنان گفت لیلا را در راهپله پشتبام دیده است. ماموران وقتی به آنجا رفتند، دیدند متهم خودش را زیر یکی از پلهها مخفی کرده است. زن جوان بدون مقاومت تسلیم ماموران شد و اتهام قتل مادرش را پذیرفت.
او گفت: من و مادرم مدتها بود باهم درگیری داشتیم او کتکم میزد و تحقیرم میکرد. به همه میگفت من روانی هستم و اجازه نمیداد با کسی ازدواج کنم. هر مردی عاشقم میشد مادرم کاری میکرد که او برود. از فحشها و تحقیرهایش خسته شده بودم و نمیخواستم دیگر به این وضعیت ادامه دهم. نقشه قتل مادرم را کشیدم. تصمیم داشتم شب او را خفه کنم اما میهمان رسید. فامیلمان شب را خانه ما ماند و صبح بعد از اینکه صبحانه خورد، رفت.متهم ادامه داد: مادرم میز صبحانه را جمع کرد، به دستشویی رفت و وقتی برگشت جلوی در او را هل دادم و تعادلش را بههم زدم. به زمین خورد، بالش را روی دهانش گذاشتم. خیلی مقاومت کرد و توانست فرار کند. همدیگر را کتک زدیم من به سمت آشپزخانه رفتم و چاقو برداشتم مادرم را زدم. ضربات را پشتهم وارد کردم. وقتی فوت شد بالای سر جسد نشستم. فکر میکردم راحت شدهام و او دیگر تحقیرم نمیکند. چند ساعتی که بالای سرش نشستم با دخترخالهام تماس گرفتم. او دختر مهربانی بود با من دعوا نمیکرد. موضوع را به او توضیح دادم. گفت زود به اورژانس زنگ بزن اما من این کار را نکردم. خونهایی را که روی زمین و دیوار بود، پاک کردم. خانه را مرتب کردم بعد زیر پلههای پشتبام نشستم.
اعترافات این زن ظن بیمار بودن او را برای بازپرس پررنگ کرد و او برای معاینه و تشخیص سلامت روانی به پزشکی قانونی فرستاده شد. متخصصان اعلام کردند لیلا دچار اختلال خلقی شدید است و تحتتاثیر بیماریاش دست به قتل مادر زده اما بیماری او در حدی که رافع مسوولیت کیفری باشد، نیست.در ادامه خانواده لیلا مورد تحقیق قرار گرفتند. خواهر او گفت: هم لیلا و هم مادرم دچار بیماری روحی بودند. مادرم به دلیل فشارهایی که در زندگی تحمل کرده بود اینطور شد اما لیلا از همان کودکی مریض بود. هرسال او را در بیمارستان بستری میکردیم. او مدتی در بیمارستان میماند و بهتر که میشد دوباره به خانه میآوردیمش به همین دلیل هم ازدواج نکرد. لیلا فکر میکرد مادرم عامل اصلی ازدواجنکردنش است. او خیلی مادرم را اذیت میکرد و آنها گاهی باهم درگیر میشدند. با این حال مادرم راضی نمیشد او را به مرکز روانی بسپاریم. او سعی میکرد خودش از لیلا مراقبت کند.
متهم در همه مراحل بازجویی اتهام را قبول کرد و صحنه قتل نیز بازسازی شد. همچنین پزشکیقانونی نیز علت دقیق مرگ مقتول را پارگی عناصر حیاتی بدن و ضربات وارده بر قلب مقتول عنوان کرد. با پایان یافتن تحقیقات و صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست در حالیکه دادسرا قصد داشت پرونده را برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران بفرستد، خواهران و برادران متهم به عنوان اولیایدم به دادسرای جنایی مراجعه و اعلام کردند از خواهرشان شکایتی ندارند. آنها گفتند خواهرشان بیمار روانی است ضمن اینکه آنها مادرشان را از دست دادهاند و نمیخواهند خواهرشان را هم از دست بدهند.
کیفرخواست با توجه به اعلام رضایت اینبار به دلیل جنبه عمومی جرم صادر شد و با توجه به اینکه پزشکیقانونی اعلام کرده بود متهم مسوول اعمال خودش است، پرونده برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و لیلا بهزودی در این شعبه محاکمه میشود.