دکتر اللهوردی بهمن بیگی، فرزند محمد بهمن بیگی در گفتوگو با «تابناک» رسما حمایت خاندان بهمن بیگی و گروههای عشایر استان فارس و کشور را از کاندیداتوری دکتر محسن رضایی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری اعلام کرد.
زنده یاد محمدبهمن بیگی را میتوان این گونه شناخت؛ همتی بلند با آرزوهای دست یافتنی و امروز شاهد به ثمر نشستن تمامی آرزوها وخواستههای او هستیم.
بیگمان یکی از شخصیتهای تأثیرگذار سده اخیر در کلیت جامعه ایران و به ویژه ایلات و عشایر این مرز و بوم محمد بهمن بیگی است.
زنده یاد محمد بهمن بیگی در سال 1324 مبادرت به نگارش کتاب «عرف و عادت در عشایر فارس» کرد؛ عشایری که به فرموده امام راحل ذخایر انقلاب هستند؛ اما به رغم این که کتاب مورد استقبال عموم قرار میگیرد، او به دلیل شریط خاص زمانه، دیگر دست به قلم و نگارش کتاب نمیبرد.
وی دوباره در سال 1368 شاهکار ادبیاش به نام «بخارای من ایل من» را خلق نمود. این کتاب مطالب مهمی دارد که شاید بتوان در آن به رمز و رازها و عزم راسخ این مرد بزرگ پی برد.
تأمل و اندیشه در نوشتههای محمد بهمن بیگی، حکایتی روشن از نگرش او به فردای ایران زمین داشته است؛ فردایی که برای جوانان ایران زمین، سرشار از افتخار باشد.
زندگی محمد بهمن بیگی سرشار از تعالیمی است که باید نخست آن را درک کرد و سپس در زندگی به کار برد. روزی از بهمن بیگی پرسیده میشود، آیا شما به خاطر ما مجبور به تعظیم هم بودهاید که در پاسخ میگوید: بله، تعظیم کردم تا شما تعظیم نکنید. برای گروهبان و استوار سر تکان دادم. در حد افسرها سر خم کردم. برای بعضی تیمسارها خم شدم و تعظیم کردم؛ اما، خم شدم تا خم نشوید و تعظیم کردم تا تعظیم نکنید.
اما بهمن بیگی مرد عمل بود. در جایی دیگر، جانانه ایستاد و گامی به عقب برنداشت؛ برای نمونه، هنگامی که دست از نوشتن کشیده بود تا مجالی مناسب از راه برسد، در پاسخ به پرسشی دراین باره میگوید: «کتاب مقدمه میخواهد و در مقدمه باید از کسانی نام برد. من نمیخواستم نامی از کسی ببرم. هر چه اصرار کردند، گفتم من اصلا نویسنده نیستم».
معلم بزرگ ایل با طفره رفتن از فرصت نوشتن آن را به زمان دیگری موکول میکند، ولی سیاستی که در لابلای این پاسخ نهفته، گویا حکایت از رمز ایستادن در برابر نابخردان و «گفتن نه به زورگویان» بود!
این سیاستمدار با تدبیر در تفکر اعتلای جامعه عشایر و شناخت توانمندیهای آنان در سراسر کشور کوشید. اخلاص در خدمت برای او روز و شب نداشت. بهمن بیگی اراده خدمت را برای نسل آینده به یادگار گذاشته است.
او در کتاب «طلای شهامت» چه زیبا مینویسد: خدمت با مکان و زمان از میان نمیرود. خدمت در آلاسکا خدمت است، در فیروز آباد هم خدمت است. خدمت، دیروز و امروز نمیشناسد. پارسال و امسال ندارد. معالجه بیمار در همه جا و همیشه خدمت است. نوازش یتیم، دستگیری مستمند، با سواد کردن بیسواد در همه جا و همیشه خدمت است. عدالت در زمان انوشیروان عدالت بود. هنوز هم عدالت است...».
معلم بزرگ ایل نه تنها در بخش آموزش و پرورش که توجه ویژهای به آیین سنتی، فرهنگ و هنر عشایر و زنده نگهداشت آن داشت. بهمن بیگی به هنر موسیقی عشق میورزید و در تلاش برای شناساندن آن بود و بر این باور داشت که موسیقی ایل از پستان نجیب و سخاوتمند طبیعت شیر مینوشد و جان میگیرد.
وی نزدیک هفتاد سال پیش مینویسد: «ایل قشقایی در این زاویه دورافتاده جهان، سرشار از موسیقی است. ترانههای قشقایی اگر مورد مطالعه خبرگان موسیقی قرار گیرد، میتواند منبع الهام شود و آهنگهای گرانبهایی را پایه ریزی کند.
فایدهای ندارد که به تاریکی لعنت کنیم، بهتر است که شمعی روشن کنیم. (محمدبهمن بیگی)
برای جاودانههای تاریخ این مرز وبوم که روی تخته سیاه با گچ سفید الفبای بهتر زیستن را نوشتند، باید ارزش و احترام قایل بود، برای آنان که سرچشمههای فرهنگ ایران زمین هستند؛ برای شناختن بهمن بیگی باید با کتاب دوست باشید و با الفبای بودن. هر گاه کتابی در جلوی دیدگان انسانی برای خواندن باز بود، بدانید بهمن بیگی آنجاست.
البته درخشش شاگردان محمد بهمن بیگی در سراسر کشور بر کسی پوشیده نیست. ترکش مردم شناسی این مرد بزرگ هرگز تیر به خطا نداشته است. او از انسانهایی حمایت کرد که امروز دست نیاز افتادگان را میفشارند.
این روزها بازار سیاست داغ بوده و انتخاباتی سرنوشت ساز در راه است و مردان بزرگی در راه سرنوشت. خاندان بهمن بیگی نیز سهمی تأثیرگذار در این سرنوشتسازترین روز تاریخ دارند.
دکتر الله وردی بهمن بیگی، فرزند محمد بهمن بیگی در رابطه با اعلام رسمی حمایت از دکتر محسن رضایی، او را شخصیتی متفاوت و با ثبات در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و جهانی توصیف کرد و گفت:
مدتها پیش در مورد دکتر رضایی از یک استادکار باسابقه، مطالب مهمی را شنیده بودم؛ از رشادتهایش در جنگ هشت ساله و ثبات و اقتدارش در امور گوناگون.
وقتی به او گفتم دکتر رضایی صبح فردا (اشاره به سفر پیشین دکتر رضایی به فارس) به شیراز میآید و به منزل ما نیز خواهد آمد، بسیار ذوق زده شد و گفت: من هم میآبم.
صبح که شد آن استاد آمد، محسن رضایی هم آمد، خیلیهای دیگری هم آمدند. دور هم که جمع شدیم، صحبتها آغاز شد و دکتر رضایی از برنامهها و ایل و تبارش گفت. همه ما خوشمان آمد؛ من، مادرم و تمام اطرافیان در این مورد متفقالقول بودیم و کسی از گفتار و کردار او بدش نیامد.
کنجکاو شدم. در یادم، آنچه در چندین سال گذشته از بنگاههای خبری شنیده یا در روزنامهها خوانده بودم، دوره کردم. نخست سراغ خبرهای بد رفتم؛ از ناهنجاریهای اقتصادی یاد کردم. با آنها نبود. همراهی نداشت. از سفرهای بین قارهای و اروپایی و آسیایی یاد کردم. آنجا هم نبود. بعد سراغ خبرهای خوب رفتم. دوازده سال پیش در اوج قدرت برای بهمن بیگی لوح تقدیری فرستاده بود. لوح را خواندم سراسر افتخار بود.
ته دلم از آنهایی که در هنگام نقاهت عارف میشوند و یادی از استاد میکنند، دل خوشی نداشتم. این بار هم با روی خوش به خانه ما آمد. از سخنانش پیدا بود که به بهمن بیگی علاقه دارد.
برای من و خیلیهای دیگر علاقه به بهمن بیگی علاقه به ایران بود. سری به تابناک زدم ومطالب مندرج در پایگاه اطلاع رسانی دکتر رضایی را خواندم. مطلبی با نام «سیاست زدگی» توجهام را به خود جلب کرد. زمینههای اجتماعی و اقتصادی پدیده را بررسی کردم. پیشزمینهای از مطلب در ذهنم داشتم و علاقه ام بیشتر شد.
سالهاست در خارج ایران هستم. به عهدش آنجا که بهمن بیگی گفته بود، «وطن در تو نمیتوان ماند / ای وطن بی تو نمیتوان زیست».
وفا نموده و سالها پیش جلای وطن کردم؛ غافل از اینکه بی وطن زیستن نتوانم. تجربه چندین ساله مرا واداشت تا خدمتگزاران واقعی میهن را در هر لباس و هر جا که باشند، از الاسکا تا مسجد سلیمان بشناسم و پاس دارم.
لحظهای درنگ کردم. به باور رسیدم.همانجا رأیم را به صندوق انداختم. به سردار رضایی که بیشتر به نام دکتر محسن رضایی میشناختندش و برای من همیشه همان سردار بزرگ رضایی است و خواهد ماند رأی دادم. الله وردی بهمن بیگی 30/2/92
در ادامه بی بی سکینه کیانی بهمن بیگی، همسر زنده یاد محمد بهمن بیگی نیز با اعلام حمایت از کاندیداتوری دکتر محسن رضایی گفت: پیش از هر چیز باید دانست که جناب دکتر محسن رضایی فردی عشایر و از ایل لر است. او سرداری است که در دوران دفاع مقدس جان بر کف از ایران اسلامی دفاع کرد و نقشی بسیار بارز و چشمگیر داشته است. در دوران پس از جنگ در تمام تصمیم گیریهای مهم اعلام نظر میکرده و در مواضع خود مصلحت کشور و مردم را مد نظر داشته و دارای شخصیتی وزین و کارآمد بوده است.
امروز هم در شرایطی که بحث تورم و مشکلات اقتصادی مطرح است، اطمینان دارم جناب رضایی با توجه به تخصص و برنامههای اقتصادی اش، راهکارههای قابل قبولی ارایه دهند.
وی خاطرنشان کرد: زنده یاد محمد بهمن بیگی، بنیانگذار تعلیمات عشار ایران است. بیش از ده هزار معلم تربیت کرد و علاوه بر استان فارس، عشایر سایر استانهای کشور از جمله کردستان، آذربایجان، سیستان وبلوچستان، کرمانشاه، بختیاری، خوزستان، کرمان ولرستان را تحت پوشش خدمات سوادآموزی قرار داد.
حاصل کار بهمن بیگی، هزار نفر متخصص در رشتههای علمی و مدیریتی است، میلیونها نفر انسان با سواد و در یک کلام بهمن بیگی زندگی عشایر را متحول کرد.
او پنج کتاب به رشته تحریر درآورده است. عرف و عادت در عشایر. بخارای من ایل من، به اجاقت قسم (خارات آموزشی )، اگر قره قاچ نبود، طلای شهامت کتابهایی است که بهمن بیگی از خود به یادگار گذاشته است.