قصاص پايان سناريوی قتل مادر
پسر جوان که با نقشه دوستش، مادر او را به قتل رسانده بود پس از محاکمه در دادگاه کيفري به قصاص محکوم شد.
به گزارش ابتکار، در اين پرونده شاهرخ متهم است سال گذشته در جريان سرقت از خانه زني به نام طرلان در شهريار او را به قتل رسانده است. پسر مقتول به نام ايرج نيز در اين پرونده متهم به معاونت در قتل است. هفته گذشته محاکمه شاهرخ در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد. در ابتداي اين جلسه اولياي دم مقتول براي قاتل تقاضاي قصاص و براي برادرشان تقاضاي مجازات قانوني کردند. سپس قاضي عزيزمحمدي رئيس شعبه با تفهيم اتهام به شاهرخ از او خوات به دفاع از خود بپردازد.
متهم نيز با قبول اتهامش گفت: من و ايرج هر دو معتاد بوديم.يک روز ايرج به من گفت مادرش طلاهاي زيادي دارد و به من پيشنهاد کرد براي سرقت طلاهاي مادرش به خانه شان بروم من هم قبول کردم.آن روز قرار بود طبق قرار قبلي بعد از رفتن پدر ايرج من با کمک نردباني که او براي اين کار آماده گذاشته بود از طريق ديوار خانه‌شان داخل شوم.وقتي داخل شدم ديدم که ايرج دست و پاي خودش را بسته تا صحنه سازي کند.من به دنبال طلاها مي‌گشتم که ديدم مادر ايرج متوجه حضور من شده است.براي اينکه سروصدا نکند يک پتو روي او انداختم و با چاقويم چند ضربه به سرش زدم.بعد با دست دهانش را گرفتم اما او دستم را گاز گرفت.بعد التماس کرد که ولش کنم و در جا 6 تا از النگوهايش را در آورد و به من داد. بعد من براي اينکه راحت فرار کنم او را در کنج ديوار گذاشتم و مقداري رختخواب جلوي قرار دادم و روي رختخواب‌ها چند تا پشتي گذاشتم.کمي‌بعد براي آنکه مطمئن شوم او نمي‌تواند فرار کند کشوي يکي از کمد‌ها را در آوردم و روي پشتي‌ها گذاشتم.وقتي رفتم آب بخورم ديدم که کشو از روي رختخواب‌ها روي سر پيرزن افتاده است.
هيات قضات پس از شنيدن اظهارات متهم رديف اول براي تصميم گيري درباره پرونده وارد شور شده و شاهرخ را به قصاص محکوم کردند. قرار است پسر مقتول نيز به زودي پاي ميز قرار بگيرد.
به گزارش ابتکار، در اين پرونده شاهرخ متهم است سال گذشته در جريان سرقت از خانه زني به نام طرلان در شهريار او را به قتل رسانده است. پسر مقتول به نام ايرج نيز در اين پرونده متهم به معاونت در قتل است. هفته گذشته محاکمه شاهرخ در شعبه 71 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد. در ابتداي اين جلسه اولياي دم مقتول براي قاتل تقاضاي قصاص و براي برادرشان تقاضاي مجازات قانوني کردند. سپس قاضي عزيزمحمدي رئيس شعبه با تفهيم اتهام به شاهرخ از او خوات به دفاع از خود بپردازد.
متهم نيز با قبول اتهامش گفت: من و ايرج هر دو معتاد بوديم.يک روز ايرج به من گفت مادرش طلاهاي زيادي دارد و به من پيشنهاد کرد براي سرقت طلاهاي مادرش به خانه شان بروم من هم قبول کردم.آن روز قرار بود طبق قرار قبلي بعد از رفتن پدر ايرج من با کمک نردباني که او براي اين کار آماده گذاشته بود از طريق ديوار خانه‌شان داخل شوم.وقتي داخل شدم ديدم که ايرج دست و پاي خودش را بسته تا صحنه سازي کند.من به دنبال طلاها مي‌گشتم که ديدم مادر ايرج متوجه حضور من شده است.براي اينکه سروصدا نکند يک پتو روي او انداختم و با چاقويم چند ضربه به سرش زدم.بعد با دست دهانش را گرفتم اما او دستم را گاز گرفت.بعد التماس کرد که ولش کنم و در جا 6 تا از النگوهايش را در آورد و به من داد. بعد من براي اينکه راحت فرار کنم او را در کنج ديوار گذاشتم و مقداري رختخواب جلوي قرار دادم و روي رختخواب‌ها چند تا پشتي گذاشتم.کمي‌بعد براي آنکه مطمئن شوم او نمي‌تواند فرار کند کشوي يکي از کمد‌ها را در آوردم و روي پشتي‌ها گذاشتم.وقتي رفتم آب بخورم ديدم که کشو از روي رختخواب‌ها روي سر پيرزن افتاده است.
هيات قضات پس از شنيدن اظهارات متهم رديف اول براي تصميم گيري درباره پرونده وارد شور شده و شاهرخ را به قصاص محکوم کردند. قرار است پسر مقتول نيز به زودي پاي ميز قرار بگيرد.
