پسر جواني كه براي انتقام از رقيب عشقياش اموال او را سرقت كرده بود به جرم خودش اقرار كرد.
به گزارش جوان، چند روز پيش پسر جواني به دادسراي شميرانات رفت و از ماجراي سرقت كيفدستياش خبر داد. او توضيح داد: ساعتي قبل همراه خانوادهام به خواستگاري دختري از اقوام رفتيم. بعد از خواستگاري وقتي به سراغ ماشينم آمدم تا به خانهمان برگرديم، پسر جواني به ماشين نزديك شد و كيف دستيام را قاپيد و گريخت. بعد از اينكه شاكي مشخصات سارق را در اختيار قاضي قرار داد، مأموران پليس به دستور داديار براي دستگيري متهم اقدام كردند.
هنوز چند روزي از تحقيقات نگذشته بود كه شاكي به دادسرا رفت و گفت كه سارق را ميشناسد و او خواستگار قبلي نامزدش است. وي گفت: روز بعد از خواستگاري سارق كيفم با من تماس گرفت و گفت كه اگر ۵ ميليون تومان به او بدهم محتويات داخل كيفم را كه شامل مدارك، موبايل و. . . بود به من ميدهد. وقتي قبول نكردم تهديد كرد چنانچه به خواستهاش عمل نكنم عكسهاي خانوادگي داخل گوشيام را در فضاي مجازي منتشر ميكند. من به خاطر ترس از آبرويم قبول كردم و قرار شد تا امروز در بيرون از شهر پول را به او بدهم و كيفم را پس بگيرم. در حال رفتن بر سر قرار بودم كه سارق دوباره با من تماس گرفت و اين بار شرط ديگري براي پس دادن كيفم گذاشت. او گفت در صورتي به قولش عمل ميكند كه من از ازدواج با دختر مورد علاقهام منصرف شوم.
وقتي موضوع را با نامزدم در ميان گذاشتم، متوجه شدم سارق پسر جواني به نام شروين است كه نامزدم به خواستگارياش جواب رد داده است. پليس وقتي شروين را بازداشت كرد وسايل سرقتي شاكي را نيز كشف كرد. متهم در نخستين بازجوييها به سرقت از مرد جوان اعتراف كرد و گفت: دو سال پيش با بنفشه در پاركي آشنا شديم. چندين بار او را در بيرون ملاقات كردم تا به يكديگر علاقهمند شديم. ارتباط ما ادامه داشت تا اينكه تصميم گرفتم با خانوادهام به خواستگارياش بروم اما كم كم متوجه تغيير رفتار بنفشه شدم. او به من توجهي نميكرد و به بهانههاي مختلف از ديدن من خودداري ميكرد. وقتي به او گفتم كه قصد دارم به خواستگارياش بروم، قبول نكرد و من متوجه شدم كه او قصد ازدواج با پسر جوان ديگري را دارد. خيلي به او وابسته شده بودم به خاطر همين با ترفندهاي مختلف و حتي با تهديد سعي كردم كه از ازدواج با خواستگارش منصرفش كنم اما او قبول نكرد. شب خواستگاري در كوچهشان كمين كردم و وقتي خواستگارش از خانه آنها بيرون آمد، كيفش را قاپيدم تا با تهديد او را از ازدواج با بنفشه منصرف كنم اما گرفتار شدم. متهم در پايان به دستور قاضي پرونده روانه زندان شد.