بازدید 19851

قهر زن به جنایت خونین ختم شد

کد خبر: ۳۲۴۴۵۴
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۹ 08 June 2013
قهر زنانه کافی بود تا جنایتی خونین رقم بخورد و شوهرش به قتل برسد. ساعت 10 شب 29 اسفندماه سال گذشته مرگ مرموز مردی 30 ساله در یکی از بیمارستان‌های تبریز به پلیس 110 گزارش شد و دقایقی بعد تیمی از ماموران کلانتری 13برای بررسی ماجرا وارد عمل شدند.

به گزارش وطن امروز، با مراجعه تیم تجسس به بیمارستان عالی‌نسب تبریز، پزشکان در تحقیقات به پلیس گفتند این مرد با خونریزی شدید ناشی از زخم‌های چاقو چند ساعتی پیش توسط زن و مرد جوانی به بخش اورژانس انتقال یافته و با وجود جراحی‌های پزشکی تسلیم مرگ شده است. دقایقی بعد با مخابره مرگ مرموز جوان 30 ساله به بازپرس جنایی، وی به تیمی از ماموران اداره قتل ماموریت داد تا تجسس‌های میدانی خود را در این باره آغاز کنند. بدین ‌ترتیب تیم جنایی با بررسی دوربین مداربسته بیمارستان دریافتند که قربانی توسط زن و مردی که بسیار پریشان و دستپاچه بودند به بیمارستان منتقل شده و آنان پس از ساعتی از بخش اورژانس فرار کرده‌اند.

پلیس در ادامه تحقیقات خود به سرنخ بسیار مهمی دست پیدا کرد؛ یکی از پرستارها که رفتارهای زن و مرد مرموز را زیر نظر داشته به کارآگاهان گفت: وقتی مرد زخمی را به بخش اورژانس آوردند وی بیهوش بود و خونریزی شدیدی داشت، همزمان زن جوان گریه می‌کرد و می‌گفت مقصر است و به خاطر وی «محسن» به آن روز افتاده است. بر این اساس کارآگاهان با به دست آوردن نشانی زن جوان که «سمیه» نام دارد موفق شدند وی را در خانه پدری‌اش دستگیر کنند.

این زن که وحشت‌زده بود، گفت: من و محسن چندسالی بود ازدواج کرده بودیم. از همان روزهای نخست ازدواجمان با هم اختلاف داشتیم و سر هر مساله کوچک با هم درگیر می‌شدیم. او از لباس پوشیدنم، طرز غذا درست کردنم، تلفن زدن به خانواده‌ام و هر چیزی که فکرش را بکنید ایراد می‌گرفت. این چند سال با سختگیری‌های بی‌موردش زندگی‌مان را به جهنم تبدیل کرده بود.

وی در ادامه افزود: هربار که بین‌مان اختلاف به وجود می‌آمد و دیگر نمی‌توانستم رفتارهای همسرم را تحمل کنم به خانه پدری‌ام می‌رفتم و همیشه با میانجیگری و وساطت بزرگان فامیل یا پادرمیانی پدر و مادرم به خانه بازمی‌گشتم تا اینکه چند روز پیش وی برای چندمین‌بار با من حرفش شد و کتکم زد و از خانه قهر کردم و به خانه پدرم رفتم. محسن به خانه پدرم آمد و حرف‌های گذشته‌اش را تکرار کرد، می‌گفت من زن بی‌مسؤولیتی برایش بوده‌ام و لیاقت زندگی با وی را ندارم. من نیز از عصبانیت جوابش را دادم تا اینکه وی چاقویی را از زیر لباسش بیرون آورد و به سویم حمله‌ور شد که مرا بکشد. خیلی ‌ترسیده بودم، با فریادهایم پدر و مادرم و همسایه‌های طبقه بالا به خانه‌مان آمدند و قصد داشتند وی را آرام کنند ولی محسن با عربده‌کشی‌هایش قصد خاتمه دادن به ماجرا را نداشت.

این زن با بیان اینکه نمی‌داند چه کسی همسرش را با چاقو زده، گفت: همه در حیاط خانه ما بودند و می‌خواستند محسن را آرام کنند ولی وی دست‌بردار نبود و ناگهان با چاقو به سوی برادرم حمله‌ور شد و نمی‌دانم در آن شلوغی چه شد که وی روی زمین افتاد و چند لحظه‌ای نگذشت که وی غرق در خون شد. من و برادرم، وی را به بیمارستان بردیم ولی هنگامی که دیدیم شوهرم دیگر زنده نیست از ترس اینکه اتهام قتل وی به گردن ما بیفتد از بیمارستان بیرون زدیم.

با ادعای سمیه، کارآگاهان در شاخه دیگری از بررسی‌هایشان مادر زن جوان را که اظهارات ضد و نقیضی داشت تحت بازجویی گرفتند که وی نیز به آنان گفت: محسن همیشه دخترم را اذیت می‌کرد. سمیه به خانه ما می‌آمد و نمی‌خواست دیگر به خانه همسرش بازگردد ولی هر بار با پادرمیانی به دخترم اصرار می‌کردیم و وی را همراه محسن به خانه‌اش می‌فرستادیم ولی این بار سمیه دیگر حاضر به بازگشت نشد و دامادمان چاقویی از زیر لباسش درآورد و خودزنی کرد. ما نیز هرچه سعی کردیم مانع وی شویم موفق نشدیم و پسرم همراه سمیه وی را به بیمارستان رساندند.

این اظهارات در حالی از سوی مادر سمیه بیان شد که زن جوان را در اعترافاتش مطالبی دیگر عنوان کرده بود. بر این اساس کارآگاهان تحقیقات خود را روی مادر و دختر متمرکز کردند و با به دست آوردن سرنخ‌های دیگری از صحنه جنایت و شاهدان درگیری دریافتند مادر سمیه دروغ می‌گوید. بر این اساس سمیه و مادرش دوباره تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفتند و پرده از راز جنایت برداشتند.

زن جوان که مدام گریه می‌کرد به کارآگاهان گفت: محسن زندگی‌ام را به جهنم تبدیل کرده بود و مرا زیر باد کتک می‌گرفت تا اینکه تصمیم گرفتم از وی جدا شوم، بنابراین به خانه پدرم رفتم و از خانواده‌ام خواستم مرا حمایت کنند و موافق جدایی من از شوهرم باشند. آنها نیز قبول کردند تا اینکه روز حادثه محسن به خانه آمد و با من صحبت کرد و من گفتم دیگر نمی‌خواهم با وی زندگی کنم. محسن نیز با توهین و کتک می‌خواست مرا به زور ببرد که پدر و برادرم به کمک آمدند و شوهرم با چاقو به سوی آنان حمله‌ور شد. برادرم از خودش دفاع کرد و چاقو به پهلوی محسن خورد و به زمین افتاد. وقتی وی بیهوش شد ما محسن را به بیمارستان رساندیم ولی وی از شانس بد به کام مرگ فرورفت. با این اتفاق و با توجه به اینکه برادرم به تازگی ازدواج کرده بود، نمی‌خواستیم وی به دردسر بیفتد بنابراین با بیان نکردن حقیقت قصد داشتیم پای برادرمان به این جنایت باز نشود.

با اعترافات تکان‌دهنده سمیه و مادرش، کارآگاهان دستگیری این جوان را در دستورکار خود قرار دادند و موفق شدند مرد جوان را که «ناصر» و 27 ساله است در خانه پدرهمسرش دستگیر کنند که وی در همان بازجویی‌های ابتدایی و پس از اینکه دریافت مادر و خواهرش راز جنایت را برای پلیس فاش کرده‌اند لب به حقیقت گشود و به قتل دامادشان اعتراف کرد.

وی در بازجویی‌ها گفت: محسن چند سال خواهرم را اذیت کرده بود و وی را کتک می‌زد. از رفتارهای وی خسته شده بودم و چند بار می‌خواستم وی را ادب کنم ولی خانواده‌ام با گریه و زاری و التماس مانع این کار می‌شدند تا اینکه روز جنایت دامادمان مقابل چشمان پدر و مادرم، خواهرم را کتک زد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم و به سوی وی حمله کردم ولی محسن چاقو کشید و می‌خواست مرا بزند ولی خانواده‌ام و چند تن از همسایه‌ها که برای وساطت پایین آمده بودند می‌خواستند وی را آرام کنند ولی محسن دست‌بردار نبود و حمله کرد. در این میان چاقو به پهلوی خودش خورد و به زمین افتاد.

بنابر این گزارش، با اعترافات ناصر، پلیس با بازسازی صحنه جنایت و بررسی دیگر زوایای این قتل پرونده را برای صدور کیفرخواست به بازپرس قتل ارجاع کرد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۴
انتشار یافته: ۳۱
با توجه به چیزایی که نوشته شده من فکر میکنم مقصر اصلی خود مقتول بوده. البته اگه این حرفا حقیقت داشته باشه.
پاسخ ها
مهدی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
شما قاضی هستی؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
آقای قاضی لطفا رای را صادر بفرمایید!!!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
يك انسان كشته شده و تحت هر شرايطي آنچه مسلم است مقتول تنها و بدون هرگونه حامي در محاصره خانواده همسرش بوده است.
شيوا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
خير دوست عزيز

مقصر اصلي تعصبات بيجيا و بي فرهنگي جامعه است! كاملا مشخص است كه اين خانواده بيچاره از ترس بي آبرويي و حرف مردم سعي داشته اند دخترشان هرطور شده با آن مرحوم زندگي كند و دختر هم سالها تحمل كرده ولي ديگر جانش به لبش رسيده بوده و ضمنا خود آن مرحوم هم احتمالا از ترس پرداخت مهريه زنش را طلاق نميداده!

سر و ته ماجرا را كه بگيري ميرسي به بي فرهنگي طرفين و البته جامعه

وقتي دو نفر با هم نميسازند چه اصراري به ادامه زندگي است؟! درد طرفين كاملا درك ميكنم چون در فاميل خودم اتفاق مشابهي افتاده كه البته منجر به خودكشي خانم شد....
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۱۶:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
آيا شما قاضي هستيد ؟ در صورت قاضي بودن آيا اين پرونده هم اكنون زير نظر شماست؟
آيا ما در هر موردي بايد حتما اظهار نظر كنيم؟ و آيا هاي ديگر....
کورش
| Iran, Islamic Republic of |
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
خیر طبق قانون هر شخص مسول کار خودش است . حتی اگر محسن اول مرتکب قتل میشد چیزی از مجازات قاتل کم نمیکرد.ما باید یاد بگیریم مجری قانون نیستم و قاضی هم نیستیم.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۰
دوستان عزیزی که پاسخ دادند، یک لحظه خودتان را جای برادر سمیه بگذارید!آیا میگذارید محسن اول با چاقو شما را بکشد و بدانید که در نهایت ممکن است به خانواده شما آسیب وارد کند؟ این روشنفکربازیهای الکی رو درنیارید! "مگه شما قاضی ای؟؟"
این قتل درحکم قتل شبه عمده و قاتل به پرداخت دیه و 4 سال زندان محکوم میشود
من اعتقاد اینه که مقتول مقصر صدرصده درسته من قضاوتم از روی حرفهاینوشته شده میباشد شاید خیلیاز دوستان خرده بگیرند امابیشترمون اگر همسر نداشتهباشیم ولیخواهرومادر داریم تصور کنید لحظه ای کسی به مادر یا همسر یا خواهرت ولو نزدیکترین کست باشد توهین کنه یا کتک کاری کنه چطور تحمل میکنیبخدا تحمل نمیکنید امیدوارم حقیقت را فقط بخاطر کشتن طرف زیر پا نزاریم ولحظه ای خودمان را جای خانواده دختر هم بزاریم خدا به هردو طرف صبر بده
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۹
من هم خواهر دارم هم برادر
هم مادر دارم هم پدر
چیزی هست به اسم برخورد متناسب
جرم باید با کیفر تناسب داشته باشد
دختر و خواهر آنها زنده است اما برادر و پسر آن خانواده چطور؟
کامنت شما یک سویه و دارای مغلطه توسل به احساسات بود
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۰
آقا یا خانم ناشناس! خانواده اون پسر باید یاد میدادند متعصب و کتک زن و فحاش و چاقوکش نباشه چون آخرش این میشه! یا کشته میشی یا میکشی!!
اعدام باید گردد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۹
قتل اون مقتول هیچ توجیه اخلاقی ندارد
و قاتل باید مجازات شود
البته با اعدام مخالفم
این بنده خدا رو نمی دونم ولی در اکثر خانواده ها یک علاقه عجیبی به دخالت کردن در زندگی زوجهای جوان هست از پدر و مادر عروس و داماد گرفته تا برادر و خواهر و خاله و عمو و عمه
پاسخ ها
یوسفی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۹
در این که دخالت وجود داره شکی نیست اما در این مورد صدق نمیکنه ( برای همین منفی دادم ) چون زن بعد از تحمل مرارتهای زندگی بارها به خانوادش پناه برده و اونها رو موظف به دخالت کرده اما اونها چی ؟ بدون حل مشکل فقط دخترشون رو راهی خونه شوهرش کردن ! بنظرم مقصر اصلی والدین دختر هستند که بدون در نظر گرفتن منطق فقط خواستند سنتها رو حفظ کنند اما نتیجه چی شد ؟ تباه شدن زندگی چهار نفر ! دختر و دامادشون و پسر و عروسشون !
فکر میکنم پای شخص دیگری در میان است چون کسی که به همسرش علاقه دارد و برای به خانه برگرداندنش حتی پیشقدم آشتی می شود و به خانه پدرزنش می رود بعید است همچین آدمی باشد . احتمالا راز فاش نشده ای در این ماجرا هست
پاسخ ها
مهسا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۹
فكر كنم تا حالا با كسي كه اختلال رواني داره طرف حساب نشدي شما
ناشناس
| - |
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۰
نه بابا! پوارو! خودت تنهایی اینو فهمیدی یا کسی بهت کمک کرد؟
چاقو به پهلوی خودش خورد..؟! کی اینو تایید می کنه..؟! خب یکی چاقو روزد دیگه اونم اینقدر محکم که موجب مرگش شد!
مثل روز روشن است مقصر اصلی در این ماجرا خود مقتول میباشد چونکه آلت قتاله را در دست گرفته و به سمت طرف دیگر حمله ور میشود . هر کس دیگر نیز که باشد برای دفاع از خود ممکن است به انجام کاری دست بزند که متاسفانه احتمال قریب به یقین چاقو نا خود آگاه و بدون قصد و غرضی به بدن مقتول فرو میرود .
به تظر منهم خود مقتول مقصربوده
خوب اگه مقتول ابتدا چاقو کشیده که میشه مقصر
اگر قرار است که عدالت پیاده شود چنانچه همسایه ها هم این مسئله چاقوکشی مقتول را تایید کنند،این جوان مقصر نیست وقتل غیر عمد می باشد.نگذارید زندگی این جوان نابود شود
البته اگر راست بگن و اینکه جلوی یکنفر خواهرش را کتک بزنند انسان کنترلش از دست میده و از موضع دفاع بر میاد ولی بهتر بود اگر بی خود و بی جهت دست بزن داشت (اگر ) زود تر جدا می شدند / شاید هم خانواده زنش با دخالت و پشتیبانی نا بجا از دخترشان باعث پررو شدن دختر شدن که زودی قهر میکرده
اگر حرفها صحت داشته باشد قاتل همان مقتول بوده!!!!
فارغ از اینکه چه کسی در این قضیه مقصر بوده بعضی وقتها خانمها در هنگام جر و بحث جملاتی را بر زبان می آورند که برای اکثر مردها تحریک کننده است و ممکن است در اثر از دست دادن کنترلشان دست به کارهایی بزنند که آخرش پشیمانی است. در این رابطه نیاز است خانمها آموزشهایی در خانواده ها ببینند. مشکل دیگر در این قضیه اینست که پدر و مادر این خانم انسانهای منطقی ای هستند که میخواستند مشکل حل بشود و به طلاق نینجامد ولی وارد کردن پای برادر جوان که تجربه زندگی چندانی نداشته به این قضیه کار درستی نبوده. به هر حال کاش در جامعه ما طلاق گرفتن به لحاظ فرهنگی اینقدر سخت نبود. در کل بهترین راه بخشش برادر زن تازه ازدواج کرده توسط خانواده داماد است که تحت احساسات و جوانی دست به اینکار زده هر چند که به نظر میرسد خانواده داماد حمایت چندانی از پسرشان نداشته اند و او تنها بوده.
پاسخ ها
علی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۰
تعریف شما از منطق این است که:
نذاری دو نفر که هیچ سازگاری با هم ندارن از هم طلاق بگیرین!!! بسیار جالب، با این طرز فکری که دارید بهتر است اطرافیان شما بیشتر مواظبتان باشند.
در ضمن بهتر است به آقایان آموزش داده شود کنترل بیشتری بر اعصاب و روان خود داشته باشند، انسان در طول روز هزارن حرف می شنود که موجب تحریکش می شود، حرفایی که می تواند راست باشد یا دروغ، و از آنجا که جلوی حرف زدن کسی را نمی توان گرفت، و نمی توان با این ادعا که مرا تحریک کرد به همه حمله ور شد و چاقو و قمه کشید، بهتر است کنترل بیشتری روی اعصاب و رفتار و حرکات خود داشته باشیم، تا مثل این مقتول بیچاره چند تا زندگی را خراب نشود
مهریه بالا، متاسفانه عامل اصلی این اتفاقات است. زن های جوان امروز مهریه را مثل یک چماق بر سر مرد گرفته اند و مرد بیچاره با هزاران مشکلات در نهایت کم می آورد و فشارهای مختلف روی اعصاب و روان وی تاثیر می گذارد و از یک طرف هم مهریه ها جلوی راه حل صلح آمیز و منطقی رو گرفته، زیرا زن می خواهد با مهریه مرد را ادب کند و مرد نیز در خود توان پرداخت را نمی بیند و این باعث خیلی از اتفاقات در زندگی می شود.
مقصر بزرگان هستن كه طبق يه سنت غلط اصرار به ميانجيگري و برگرداندن دختر دارن اونم بارها . وقتي موضوعي چنر بار تكرار ميشه يعني اصلاح ناپذيره دليلي نداره هي دختر رو به خونش برگردوند. بابا طلاق رو واسه همين موقع ها گذاشتند ديگه به خدا. واي به حال اين جامعه كه هنوز داره با سنت 100 سال پيش رشد مي كنه با لباس عروس برو با كفن بيا. آخرش همين ميشه
مشاوره قبل ازازدواج خیلی مهم وحیاطی است جوانان بایدجدی بگیرندسن ازدواج برای همه یکسان نیست وخیلی کم میشودقبل ازسن 27سالگی به بلوغ فکری رسیداصولابین 26الی30سالگی به بلوغ فکری مخصوصادرمسائل جنسی یاازواج رسیدودرازدواج نبایدتحمیل ویافرارازبعضی مسائل که مجبورباشدهمسری را اختیارکندکه این مسئله خیلی خطرناک است پس بادرنظرگرفتن تمام این بحثهابایدزوجهاعاشق ودوستی منطقی ازهم داشته باشندچون بخاطرپختن غذاویاپوشیدن لباس همه بهانه است برای ابراز نفرت ازهمسرش وخیلی حرفهای زیادی هست برای علت این اتفاق که اگرمشاوره قبل ازازدواج راجوان جدی بگیردامیدوارم این اتفاقات درجامعه اسلامی نباشدانشاالله
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست # روز معلم